روضه

مرکز نشر و دانلود متن روضه ، صوت روضه، کلیپ روضه، کتاب های مقتل ،شعر، مداحی و غیره

اشعار محرم-حضرت ابوالفضل علیه السلام

دست علمگیر

پنج امامی که تو را دیده اند/دست علمگیر تو بوسیده اند

چشم خداوند چو دست تو دید/بوسه زد و اشک ز چشمش چکید

                                 ریاضی یزدی

دل خونین

دیده بگشا که طبیب بر سر بالین آمد/دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد

دیده بر هم منه ای سرو به خون قلتیده/تا نگویند حسین داغ برادر دیده

دیده بگشا که طفلان همه غوغا دارند/جرعه آب روان از تو تمنا دارند

سپهر کرم،عباس

ای سپهر کرم و جود و سخا یا عباس/ای محیط ادب و مهر وفا یا عباس

ای همایتگر قرآن که تو را رهبر دین/داده فرماندهی کل قوا یا عباس

ای فرات از تو خجل،ای تو خجل از زینب/به روان همه بخشیده صفا یا عباس

گر نیامد به کنار بدنت ام بنین/دیده بگشا و ببین فاطمه را یا عباس

دست تو دست خدا بود که در گهواره/بوسه می داد برآن شیر خدا یا عباس

این عجب نیست که زهرا به کنار بدنت/سر دهد زمزمه وا ولدا یا عباس

این توئی با بدن غرق به خون روی زمین/با علی در دل محراب دعا یا عباس

در جزا فاطمه آرد به شفاعت همراه/بر نجات همه در روز جزا یا عباس

شبل مرتضی

پر کرد مشک و پس کفی از آب برگرفت/می خواست تا که نوشد از آن آب خوش گوار

آمد به یادش از جگر تشنه حسین/چون اشک خویش ریخت زکف آب و شد سوار

برخود خطاب کرد که ای نفس اندکی/آهسته تر که مانده حسین تشنه در کنار

عباس،بی وفا تو نبودی،کنون چه شد؟/نوشی تو آب و مانده حسینت در انتظار

شد با لبان تشنه از آب روان،برون/دل پر زجوش و مشک به دوش،آن بزرگوار

کردند جمله،حمله بر آن شبل مرتضی/یک شیر در میانه گرگان بی شمار

یک تن کسی ندیده و چندین هزار تیر/یک گل کسی ندیده و چندین هزار خار     

      وفائی

چرا ای غرق خون از خاک صحرا برنمی خیزی/حسین آمد به بالینت تو از جا بر نمی خیزی

خیام کودکان از آب خالی مانده،واعطشا!چرا سقای من از پیش دریا برنمی خیزی

منم تنهای تنها و عزیزانم به خون غلتان/چرا بر یاری فرزند زهرا برنمی خیزی

غم عظمی

چون لب تشنه به دریا پا نهاد/ماه گویی بر لب دریا فتاد

اشک آمد آب را یاری دهد/تشنه ای را بلکه غمخواری دهد

چشم،روی موج دریا گریه کرد/بر لب خشک عطش زا،گریه کرد

آب را در دست و لب،شاداب دید/کودک لب تشنه را در آب دید

مشک را پر کرد و بیرون شد زآب/قلب آب از کام خشکش شد کباب

از قفا دستش جدا شد از یمین/دست او افتاد خونین بر زمین

دست دیگر را چو دیگر دست داد/این چنین بود و نبود و هست داد

آب شد شرمنده از ایثار او/پاکبازی بین همه در کار او

چون شه دین بانگ ساقی را شنید/سوی نخلستان به هر سویی دوید

دید عباسش به خون قلتان شده/از تف عشق و عطش،بریان شده

گفت پشتم زین غم عظمی شکست/کشتی صبر و سکون در خون نشست            

      طالبی

اشعارحضرت قاسم (ع) ازاستادسازگار

من دُرّ یتیم مجتبایم

قربانی شاه کربلایم

لب‌تشنۀ آتش درونم

دل‌دادۀ حجله‌گاه خونم

نیش سر تیرهاست نوشم

کز زخم بدن زره بپوشم

من باغ گل به خون خضابم

خوناب گلو بود گلابم

قرآن به خون نشسته‌ام من

آیـات ز هـم گسسته‌ام من

یک لاله و سیزده بهارم

زخمی شده از هزار خارم

آن شب که شب وصال ما بود

آمادگی قتال ما بود

دل‌باختۀ شهادتم دید

در مکتب خون مرا پذیرفت

از سوی خدایم «ارجعی» گفت

او کعبه، حرم مطاف من بود

انگار، شب زفاف من بود

من بودم و انس با شهادت

تا صبح به موج خون، عبادت

سوگند به سورۀ تبارک

سوگند به آن شب مبارک

هرگوشه هزار عالمم بود

صد لیلۀ قدر، هردمم بود

من شعله‌ای از تب حسینم

من کشتۀ مکتب حسینم

من خون خدا به موج خونم

خون‌نامه عذار لاله‌گونم

کردند چو لاله برگ‌برگم

بگرفت به بر عروس مرگم

شد نُقل عروسی‌ام همه سنگ

پیوسته زدند بر تنم چنگ

سرمستی‌ام از می اجل بود

خون گلویم به لب عسل بود

پیراهن نازکم زره بود

بغضم همه در گلو گره بود

جسمم هدف هزارها تیر

آراست تنم به زخم شمشیر

در خون گلو چو غوطه خوردم

جان در بغل عمو سپردم

با خنده به خاک آرمیدم

بوی پدر از عمو شنیدم

زخم بدنم به پیکرش بود

انگار که زخم اکبرش بود

غم عقده شد و گلوی او بست

فرمود که داغ تو چه سخت است

من داغ علی دوباره دیدم

اعضای تو پاره‌پاره دیدم

بالای سرت برابر من

استاده حسن برادر من

او نالۀ آتشین کشیده

من اشک خجالتم به دیده

فریاد که از شرار این غم

آتش شد و سوخت نخل «میثم»
سازگار
*****
سپرت سینۀ مجروح و زره پیرهنت

اجلت یار و عسل لختۀ خون در دهنت

سیزده سورۀ قرآن عمو با چه گنه

شسته با خون گلویت شده آیات تنت؟

روی هر زخم تو باشد اثر زخم دگر،

جای مرهم که گذارند به زخم بدنت

آب غسلت شده خون و کفنت زخمِ فزون

تو شهیدی، چه نیاز است به غسل و کفنت؟

می‌زند چاک، گریبان جگر را یوسف

گر ببیند که به خون شسته شده پیرهنت

جگر سنگ بسوزد ز غمت چون دل من

تو چه کردی که شود سنگ، جواب سخنت؟

قتلگاه تو شده حجلۀ دامادی تو

می‌چکد خون سر از زلف شکن در شکنت

چاک‌چاک است تنت چون جگر پاک حسن

ای ز سرتابه‌قدم حُسن حسن در حسنت

من نگه کردم و تو دیده به هم دوخته‌ای

جگرم سوخت از این دیده به هم دوختنت

هر دلی شمع‌صفت سوخته در ماتم تو

چون دل «میثم» دل‌سوخته در انجمنت

سازگار

*****

ای عسلت از دم شمشیرها!
خنده زده زخم تو بر تیرها
زخم بدن توشه، خطر زاد تو
روز شهادت شب میلاد تو
دسته گل حجله ی تو سنگ ها
گشته تنت دستخوش چنگ ها

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرببلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی تو
حرمت عرش معلی‌ست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کرده‌ی زهراست اباعبدالله
بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم
جلوه‌اش اکبر لیلاست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقه‌ست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریه‌ی ما دست رباب افتاده
روضه‌خوان در دل صحراست اباعبدالله
باب بین‌الحرمین از حرم عباس است
همه جا سفره‌ی سقاست اباعبدالله
هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینه‌زن زینب‌کبری‌ست اباعبدالله
مادرت گفت "بنیَّ" دل ما ریخت به هم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
مادرت گوشه‌ی گودال تماشا می‌کرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله

 

شاعر : قاسم نعمتی

خلاصه مقتل حضرت علی اصغر (ع)

شهادت کودک شیر خواره ی ابا عبدالله الحسین(ع) حضرت علی اصغر(ع)

نوشته شیخ حسین انصاریان

از حادثه‌ها و مصائب بسیار سنگینی که به اهل‌بیت: وارد شد، شهادت شیر خواره‌ی مظلوم شش ماه‌ی حضرت سیدالشهدا(ع) است.

در کتاب های مهمی مثل وقعه الطف ابومخنف، ارشاد شیخ مفید، نفس المهموم، بحارالأنوار جلد چهل و پنج صفحه‌ی چهل و نه، احتجاج طبرسی صفحه‌ی صد و پنجاه و چهار، منتخب التّواریخ ملّا هاشم خراسانی صفحه‌ی دویست و هفتاد و چهار[۱]، آمده است: که امام(ع) هنگام وداع آخرشان به امّ کلثوم سفارش کردند که خواهر تو را به رعایت کودک شیرخواره‌ام که بیش از شش ماه از عمرش نگذشته سفارش می کنم.

خواهر گفت: برادر! این طفل سه شبانه روز است بی شیر و تشنه است، اگر امکان دارد شربت آبی برای او فراهم شود. حضرت امام حسین(ع) شش ماه را در آغوش گرفت، به سوی مردم رفت، وقتی برابر مردم قرار گرفت، فرمود: ای مردم! برادران، اولاد و یاران مرا کشتید، غیر از این کودک برای من کسی نمانده، «وَ هُوَ یَتَلظّی عَطَشا مِن غَیرِ ذَنبٍ» این بچه بدون گناه، مانند ماهی از آب بیرون افتاده از شدت تشنگی دو لبش را به هم می زند، آبی به او بدهید، اگر به من رحم نمی کنید به این ششم ماه رحم کنید. ای مردم! شیر در سینه‌ی مادر این بچه خشک شده است.

یا رب از زهر جفا سوخت زپا تا به سرم/ در رثای امام هادی علیه السلام

یا رب از زهر جفا سوخت زپا تا به سرم *** شعله با ناله برآید همه دم از جگرم

جز تو ای خالق دادار کسی نیست گواه*** که چه آورده جفای متوکّل به سرم

می دوانید پیاده به پی خویش مرا ***گرد ره ریخت بسی بر رخ همچون قمرم

زهر نوشیدم و راحت شدم از عمر ولی***ریخته گردد خاک یتیمی به عذار پسرم

با که این ظلم بگویم که به زندان بلا***قبر من کند عدو پیش دو چشمان ترم

هر زمان هست در این دار فنا مظلومی***حق گواه است که من از همه مظلوم ترم

نوحه ترکی امام جواد علیه السلام (در سبک کاروان رفته منزل به منزل)

هر کیمون تکیه بیر یاره واری

وای او گوندن دؤنه ماره یاری

گور بو ماتم نقدری آغیردی

ایلیوب دشمنون آه و زاری

سهم دوران سنه محنت اولدی

بارگاهون بیزه جنت اولدی

مجتبا تک سنون اوز ایوینده

همسرون قتلوه علت اولدی

اولدی آدون دوا همّ و غمّه

 قیل نظر یا جواد الائمه

حتمی زهرا گلر بو عزایه

اوخشیوب آغلار ابن الرضایه

هیچ عزای جوان خلوت اولماز

مجلسون جلوه ایلور سمایه

سینه بو روضیه داغلاروخ بیز

بزم ماتم سنه ساخلاروخ بیز

اولمادق گر سنه جان فدایی

ایندی هیئتده قان آغلاروخ بیز

اولدی آدون دوا همّ و غمّه

 قیل نظر یا جواد الائمه

ایستدی دشمنی کامه چاتسون

فاطمه نیسگیلین تا چوخاتسون

ام فضل لعین سس سالوبدی

تا امامون سسی ایوده قالسون

اَل چالولّار کنیزلر سراده

هیچ کمک اولماسون تا جواده

بیردا دشمن ایدور شادی اما

آغلیور قان ملکلر سماده

اولدی آدون دوا همّ و غمّه

 قیل نظر یا جواد الائمّه

قانیلن قلب زهرا دولوبدی

لاله تک بیر بالاسی سولوبدی

بیلسه قلبی یانار هر محبّون

ایگرمی بش یاشدا مسموم اولوبدی

بامیده گون قباقینده قالدی

گلدی قوشلار اونا کولگه سالدی

بو جوانون غمی صبریم آلدی

کربلا ماتمین یاده سالدی

اولدی آدون دوا همّ و غمّه

 قیل نظر یا جواد الائمه

گلدی بالینینه اوز بالاسی...

...تا ئِشیدی اونون آه و واسی

کربلاده گلوب اوز جوانین...

...باشی اوسته لب عطشان آتاسی

سسلدی جان بالا اکبریم دور

اشبه الناس پیغمبریم دور

کاش اولا بدنظر گوزلری کور

یاره لی مادره بنذریم دور

اولدی آدون دوا همّ و غمّه

 قیل نظر یا جواد الائمه

بیردا دوردی نمازه بالاسی

اوردا قویدی عبایه آتاسی

سسلدی قارداشیم گل هرایه

گورسه تاب ایلینمز آناسی

پرپر اولموش لالام گل ابالفضل

اوخلانوبدور بالام گل ابالفضل

گور نجه یاره دی دیل، دوداقی

اولمادی کام آلام گل ابوالفضل

ای علمدار لشگرابوالفضل

گل گولوم اولدی پرپر ابوالفضل

رسم او ساعتدن اولدی که هر کس

مشکله دوشسه سسلر ابوالفضل

ای آدون بنده لر، ایچره رایج

سسلرم منده "باب الحوائج"

 

متن روضه شهادت امام جواد (ع) - وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد - سید مهدی میرداماد

وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد

موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد

اونایی که اهل روضه باشن،با یه کلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه

وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد

موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد

بس که کبریت کشیده است به جانم این زهر

آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد

گفتم آبی روی آتش بود اشکم

بعضی وقت ها میگی گریه کنم،آبی رو آتیشه،سبک شم

گفتم آبی روی آتش بود اشکم اما

اشک هم پای دل شعله ورم میسوزد

همسرم ریخته در کاسه ی جان زهری که

هم سرم،هم بدنم ،هم جگرم میسوزد

حرف از سوختن آمد

یه جایی بُرده تو رو که بغض دلت میترکه

حرف از سوختن آمد به گمانم طفلی

گفت عمه کمکم کن که سرم میسوزد

دوید از خیمه بیرون دامنش داره میسوزه،معجرش داره میسوزه،الله اکبر،یه وقت دید یه نانجیب داره میاد به طرفش،روایت میگه نشست رو زمین،از عمه شنیده گوشواره ها رو میبرن،معجرهارو میبرن،گفت:آقا به من نزن،صدا زد عزیزم من با تو کاری ندارم،نترس،دید همه بدنش داره میلرزه،گفت:من باهات کاری ندارم،من خودم دختر دارم،میدونم دختر بچه زود میترسه،صدا زد اگه با من کار نداری،من یه خواهش ازت دارم،چی می خوای؟آب می خوای،تشنه هستی؟گفت: نه به من بگو راه نجف کدوم طرفه،نجف و می خوای چیکار،گفت:می خوام رو کنم به جدم امیرالمؤمنین،بگم،بیا ببین با ناموست دارن چیکار میکنن،حسین........

به جوانیم قسم بیشتر از آتش جان

قلب من از بی وفایی همسرم میسوزد

من از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله کردن،کف زدن،یکی از این کنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین که رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:کجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنک بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب آورد،کربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین که رسید دید هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،کجا داری میری،دارم برا حسین،آب میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب کردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو بالا آورد،همه بگید حسین........

متن روضه، امام باقر علیه السلام

منبرکوتاه امام باقر (ع) 1
 
ای ولــیّ‌الله داور، السـلام
ای سلامت از پیامبر، السلام
حجّت خلاق اکبـر، السلام
زادۀ زهـرای اطهر، السلام
السلام ای باقـر آل‌رسـول
چارمین فرزند زهرای بتول
*
ای نبی بـر تو فرستاده سلام
وی به زین‌العابدین، ماه تمام
هفتمین معصومی و پنجم امام
مکتبت تا صبح محشر، مستدام
تیغ نطقت می‌شکافـد، علم را
روح می‌بخشد مرامت، حلم را
*
ای سـلام ذات حـیّ داورت
بر تو و نطـق فضیلت‌پرورت
علم آرد سجده بر خاک درت
حلم گردیده است بر دور سرت
نسل نوری هم ز باب و هم ز مام
خـود امام و مـادرت بنـت الامام
 
*
شب شهادت امام باقر علیه السلامه دلها را روانه کنیم مدینه بریم پشت دیوار بقیع
آقا جان 
 
کیستـی ای آیت سـرّ و علن؟
تو هم از نسل حسینی، هم حسن
تو امـامت را روانـی در بـدن
ای ولایـت را چـراغ انجمـن
علم تو، علـم خداونـد جلیل
وحی باشد بر لبت بی‌جبرییل
*
یابن زهرا گر چه با بغض تمام،
حرمتت گردید پامال هشام
بر تنت آزار آمد صبح و شام،
تو امامـی، تو امامی، تو امام
نور از هر سو که خیزد، دیدنی است
چهرۀ خورشیـد کی پوشیدنی است؟
*
تو خـزانِ بـاغ زهـرا دیده‌ای
تو تن بی‌سر به صحرا دیده‌ای
گـردن مجـروح بابا دیده‌ای
بر فراز نیـزه سرهـا دیده‌ای
کاش می‌دیدم چه آمد بر سرت
یا چه کرده کعب نی با پیکرت؟
 
*
آ ه  بمیرم برات آقا
 
تو چهل‌منـزل اسارت دیده‌ای
از ستمکاران جسـارت دیده‌ای
خود عزیزی و حقارت دیده‌ای
تشنگی و قتل و غارت دیده‌ای
چارساله، کـوه ماتم برده‌ای
مثل عمه، تازیانه خورده‌ای
*
دیگه چی  پسرفاطمه 
 
شـام بـود و مجـلس شوم یزید
چشم تو چوب و لب خشکیده دید
گـه سکینه ناله از دل می‌کشید
گاه زینب جامـه بـر پیکـر درید
چشم بر رگهای خونین دوختی
سـوختی و سـوختی و سوختی
 
 
آقا امام باقر(ع) همه صحنه های کربلا را شاهد بوده ، عاشورا را دیده ، قتلگاه را دیده  کوفه را دیده ، اما مثل فردا مدینه یک پارچه غوغا شد ، مردم با سر و پای برهنه به تشئیع آقا و مولایشان آمدند آقا امام صادق (ع) شال عزا به گردن انداخته ، بدن امام باقر(ع) را آوردند کنار قبر عزیزانش دفن کردند ، مردم تجلیل و احترام کردند پسر فاطمه را ، اما دلهای آماده از شما می پرسم بدن پسر اینطور برداشته می شود احترام می شود اما بدن مادرش چند نفربیشتر نبودند غریبانه بدن زهرا ی اطهر را تشییع کردند غریبانه دفن کردند زهرا جان ......
 
شعر از استاد سازگار
 
*********
 
منبرکوتاه امام باقر (ع) 2
 
دعای توسل امام باقر 
 
من غصه دار غصه های بی قرینم
من کربلا را یادگار آخرینم
من یادگار روزهای خاک وخونم
من یادگار چهره های لاله گونم
من تشنگی را در حرم احساس کردم
یاد دو دست خونی عباس کردم
من کودکی بودم که آهم را شنیدند
دیدم سر جد غریبم را بریدند
من دیده ام در وقت تشییع جنازه
اسبان دشمن را که خورده نعل تازه
من با خبر هستم ز باغی بی شکوفه
خورشید را بر نیزه دیدم بین کوفه
 
آی دلهای مدینه ای 
 
گرچه کنون مسموم از زهر هشامم
من کشته ویران ای در شهر شامم
من روضه خوانی در منا بر پا نمودم
خود روضه خوان قتل آن مظلوم بودم
من سوختم از داغ بانوی مدینه
 
قربان مظلومیتت آقا 
 
من سوختم از داغ بانوی مدینه
سنگ مدینه می زنم هر دم به سینه
حالا که نقش زهر کین در جسم مانده
از جسم پاک من فقط یک اسم مانده
یا رب قرارم را ز نیرنگش ربوده
در مجلس مستی مرا دعوت نموده
زهر عدو خون کرده قلب آتشین را
گریان نموده چشم زین العابدین را
 
یه جمله روضه بخوانم سد فیض نکنم مدینه یک پارچه ناله وماتم شد .دوستان و شیعیان حضرت آمدند . شاگردان امام باقر(ع)  وا اماما می گفتند . امام صادق (ع) بر بدن بابا نماز خواند ، بدن مطهر امام باقر (ع) را بردند داخل بقیع کنار قبر پدرش زین العابدین (ع) دفن کردند، احترام کردند .
عرضه بدارم آقا بدن شما را شیعیان و دوستان بردند داخل بقیع دفن کردند اما کربلا به فدای آن بدنی که سه شبانه روز روی خاک گرم کربلا بود . بنی اسد بدن را نشناختند تا اینکه امام سجاد (ع) آمد بدنها را یک یک معرفی کرد فرمود : بنی اسد یک قطعه بوریا بیاورید ، بدن بابا را در میان حصیر گذاشت همینکه بدن را گذاشت داخل قبر دیدند آقا بالا نیامد بنی اسد نزدیک شدند دیدند آقا لبها را بر آن رگهای بریده گذاشته ، هی می گوید : بابای غریبم حسین .
  
شعر ازحبیب الله موحد
 
**********
 
منبرکوتاه امام باقر (ع) 
 
اى فروزان گهرِ پاکِ بقیع
گل پرپرشده در خاک بقیع
با سلامت کنم آغاز کلام
اى ترا! ختم رُسُل گفته سلام
پنجمین حجّت و هفتم معصوم
بابى اَنْتَ که گشتى مسموم
اى فداى حق و قربانى دین!
کرده یک عمر نگهبانى دین!
تنت از درد و الم کاسته شد
تا که دین قامتش آراسته شد
اى ز آغاز طفولیت خویش
بوده در رنج و غم و درد، پریش
از عدو ظلم و شرارت دیده
چون پدر رنج اسارت دیده
خار در پا و رَسَن در بازو
رفته اى با اُسرا در هر سو
کرده خون خاطرت اى شمع ولا
محنت واقعه کربوبلا
کربلا دیده اى و کوفه و شام
اى شهید از اثر ظلم هشام
آتش غم پر و بالت را سوخت
زهر کین، شعله به جانت افروخت
 
 
خیلی امام باقر(ع)  غریبه،غربت از این بالاتر این همه زائرانی که این روزها مدینه بودند ؛ همه رفتند مکه ، یه نفر نیست پشت بقیع براش گریه کنه ، امشب مدینه رفته ها بیشتر بسوزند آن حالت بقیع را در نظر بیارید آن قبوری که نه شمع و نه چراغی داره  نه گنبد و بارگاهی داره  امروز روز شهادت آن آقایی که در واقعه عاشورا چهارساله بوده  تمام  صحنه های کربلا را دیده  من نمی دانم کدام مصائب کربلا بیشتر جگر آقا را خون کرد شاید آن لحظه ای که دید تیر به گلوی علی اصغر زدند همه صدا یزنیم یا حسین
 
 
شعرازموید
 

***********

اشعار شهادت امام باقر(ع) از استاد سازگار

کسی که بود شکافندۀ تمام علوم

هزار حیف که از زهر کینه شد مسموم

سر تو باد سلامت ایا رسول الله

وصِّی پنجم تو کشته شد ولی مظلوم

گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند

گهی به خانه اش از کینه خصم برد هجوم

بسان مادر و آباء رنج دیدۀ خویش

همیشه بود زحقّ و حقوق خود محروم

به غربت علی و خاندان اوسوگند

امام ما زجهان رفت با دلی مغموم

هماره قصّۀ مظلومی اش بخاک بقیع

بود زغربت قبرش برای ما معلوم

زدردهای نهانی که بود در دل او

کسی نداشت خبر غیر خالق قیّوم

حیات او همه با درد و رنج و غصّه گذشت

که بود ظلم به اولاد مصطفی مرسوم

نه طاقت است زبان را به وصف غم هایش

نه قدرت است قلم را مه تا کند مرقوم

بگو به امّت اسلام، این سخن (میثم)

به مرگ حضرت باقر یتیم گشت علوم
سازگار
*****
ای جان‌جهان امام باقر
وی قبلۀ جان امام باقر
وی کهف امان امام باقر
وی فوق بیان امام باقر
وی نور عیان امام باقر
مولای زمان امام باقر
*
تو باقر علم کبریایی
تو آینۀ خدانمایی
تو قبلۀ جان انبیایی
حق است که حجت خدایی
ما یکسره درد و تو دوایی
ما جسم و تو جان امام‌باقر
*
تو مظهر رب‌العالمینی
تو هستی زین‌العابدینی
عیسای مسیح آفرینی
سر تا قدم آیت مبینی
سلطان جهان، امام دینی
در کون و مکان امام باقر
****
ای دوستی تو اعتبارم
من آرزوی مدینه دارم
تا روی به درگه تو آرم
تا چهره به تربتت گذارم
شاید به بقیع، جان سپارم
با اشک روان امام باقر
*
ای قلۀ عرش، خاک پایت
ای جان جهانیان فدایت
گل‌واژۀ وحی در صدایت
تو پادشهی و ما گدایت
چشم همه بر در سرایت
از پیر و جوان امام باقر
*
افسوس که حرمتت دریدند
بعد از نبی از شما بریدند
در شام، غریبی تو دیدند
ننگ ابدی به خود خریدند
بر قتل تو نقشه‌ها کشیدند
پنهان و عیان امام باقر
*
بودی ز حقوق خویش محروم
تا شد جگرت به زهر، مسموم
با یاد تو ای امام مظلوم
گردید قلوب شیعه مغموم
از قبر غریب توست معلوم
صد رنج نهان امام باقر
*
گریه به عزای تو ثواب است
دل‌ها ز مصیبتت کباب است
قبر تو میان آفتاب است
از کینۀ دشمنان خراب است
این حرمت آل بوتراب است؟!
کی بود گمان امام باقر
*
تو جور و جفای شام دیدی
خاکستر و سنگ و بام دیدی
بر نیزه سر امام دیدی
خوشحالی خاص و عام دیدی
بیداد و ستم مدام دیدی
از خرد و کلان امام باقر
*
ای وصف تو بار نخل «میثم»
وی خاک رهت به زخم، مرهم
وی ریزه‌خور عطات، آدم
وی لطف و کرامتت مسلم
در حشر ز آتش جهنم
ما را برهان امام باقر
سازگار
******

ای دومین محمد و ای پنجمین امام

از خلق و از خدای تعالی تو را سلام

چشم و چراغ فاطمه، خورشید هفت نور

روح و روان احمد و فرزند چار امام

آن هفت نور روشنی چشم هفت آفتاب

آن چار امام خود پدر این چهار امام

وصف تو را نگفته خدا جز به افتخار

نام تو را نبرده نبی جز به احترام

هم ساکنان عرش به پایت نهاده رخ

هم طایران سدره به دستت همیشه رام

حکم خدا به همت تو گشته پایدار

دین نبی به دانش تو مانده مستدام

با آنهمه جلال و مقامی که داشتی

دیدی ستم ز خصم ستمگر علی الدوام

گه دید چشم پاک تو بیداد از یزید

گاهی شنید گوش تو دشنام از هشام

گریند در عزای تو پیوسته مرد و زن

سوزند از برای تو هر روز خاص و عام

گاهی به دشت کرب و بلا بوده ای اسیر

گاهی به کوفه بر تو شد ظلم، گه به شام

خوانند سوی بزم یزیدت، بدان جلال

بردند در خرابه شامت بدان مقام

گر کف زدندن اهل ستم پیش رویتان

گر سنگ ریختند بر سرهایتان زبام

راحت شدی ز جور و جفای هشام دون

آندم که گشت عمر تو را از زهر کین تمام

داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی

بر قبر بی چراغ تو گئیم یک سلام

«میثم» هماره وصف شما خاندان کند

ای مدحتان بر اهل سخن خوشترین کلام

سازگار

*****

گریه های دائمی امام سجاد علیه السلام

وقتی صحبت از اشک و گریه بر حسین علیه السلام است، باید چگونگی اشک حجج الهی و مدت عزاداریشان را که تا چه حد بوده بررسی نمود

ائمۀ معصوم علیهم السلام به گونه ای اشک می ریختندکه هر که ایشان را مشاهده می نموده به حالشان ترحم نموده و از گریۀ ایشان می گریسته

و در روایات دیگر چون زنان جوانمرده ضجه می زدند و می نالیدند و مانند قطرات باران اشک از محاسنشان می ریخته است و از شدت گریه نفَس هایشان بند می آمده و بارها ازهوش می رفتند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند:
۱« یا زراره!..کان جدی إذا ذکره بکی حتّی تملأ عیناه لحیته و حتّی یبکی لبکائه من رآه »
ای زراره! عادت جدم این بود که هرگاه یاد آن حضرت می نمود محاسنش از اشک »خیس می گشت به گونه ای که هرکس آن جناب را می دید، به حالش ترحم نموده ازگریه اش به گریه می افتاد

حضرت در بیانی دیگر چنین می فرمایند:
إنّ زین العابدین علیه السلام بکی علی أبیه أربعین سنۀ، صائماً نهاره، قائماً لیله، فإذا »حضر الإفطار جاء غلامه بطعامه و شرابه فیضعه بین یدیه فیقول: کل یا مولای، فیقول

قتل ابن رسول الله جائعاً، قتل ابن رسول الله عطشانا فلا یزال یکرّر ذلک و یبکی حتّی
۲« یبل طعامه من دموعه ثم یمزج شرابه بدموعه فلم یزل کذلک حتّی لحق بالله تعالی
امام زین العابدین علیه السلام بر پدرش چهل سال گریست۳٫

 در این مدت روزها روزه می داشت و شب ها به عبادت می گذرانید. هنگام افطار می رسید خدمتگزارش غذا وآب می آورد و در مقابلش می گذاشت و عرض می کرد: آقا بفرمائید میل کنید.

میفرمود: فرزند رسول خدا گرسنه کشته شد، فرزند رسول خدا تشنه کشته شد.آنقدر اینجمله ها را تکرار می فرمود ومی گریست تا غذایش ازآب دیدگانش تر می شد. حال حضرت چنین بود تا به خدای عزّوجلّ پیوست

در روایتی دیگر وارد شده است که هرگاه غذا برای افطار حضرت می آوردند از شهدای
به خون خفتۀ کربلا یاد می کرد و می فرمود: واکربلا! آه از غم و اندوه کربلا! و این جمله را
تکرار می کرد و می فرمود: قتل ابن رسول الله جائعاً، قتل ابن رسول الله عطشاناً! و آنقدر اشک
می ریخت که لباس حضرت از اشک، تر می شد.۴

نکته! امام زمان و حجت خدا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف صدها سال است که هر صبح و شام، خون گریه می کند و آیا نباید شیعه با مولای خویش همراهی کند و او را در این غم یاری؟! شیعه ای که بالاترین و شدیدترین نوع حب را باید با مولای خود داشته باشد

فریاد در مصیبت آن مظلومی که اندوه ما را ابدی کرده و حرارت مصائبش ما را بی تاب کرده. ای وای بر زخم های کهنه ای که جای جای قلوب اولیاء را نشانه گرفته و آنان را در غم جانکاه حسین علیه السلام مظلوم به عزای ابدی نشانده

اللهم عجل لمنتقم الحسین الفرج*

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

. (۱٫عن محمد بن عبدالله الحمیری عن أبیه عن علی بن محمد بن سالم عن محمد بن خالد عن عبدالله بن حماد
البصری عن عبدالله بن عبدالرحمن الأصم عن أبی یعقوب عن أبان بن عثمان عن زراره قال قال ابوعبدالله علیه
.۲۰۶/ ۳۱۳ ؛ بحارالأنوار: ۴۵ / السلام)؛ کامل الزیارات: ۸۱ ؛ مستدرک الوسائل: ۱۰
.۳۷۸/ ۲۷۸ ؛ أسرارالشّهادات: ۲ / ۲۸۲ و ۲۵ / ۲٫ الملهوف: ۲۰۹ ؛ وسائل الشیعه: ۳
۳٫ با توجه به اینکه عمر شریف حضرت بعد از واقعه کربلا ۳۴ یا ۳۵ سال بوده است، احتمالاً عدد چهل تقریبی می
باشد. بدین معنا که حضرت تا پایان عمرگریستند همانطور که در پایان حدیث ذکر شده است۴٫مثیرالاحزان.۱

امام حسین علیه السلام و شفاعت جوانی که عاق والدین بود

روزی اصحاب کساء (یعنی حضرت رسول و حضرت زهرا و امیرالمومنین و حسنین علیهم السلام) به قبرستان بقیع آمدند، دیدند، مرده ای به عذاب مبتلا گشته، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم آن مرده را آواز داد و فرمود:

                   یا عبدالله قُم باذن الله فی الفور.

از معجزه حضرت قبر شکافته شد و جوانی با روی سیاه و حال تباه و با غُل و زنجیر با حالتی که شرح نتوان داد بیرون آمد.

حضرت فرمود: وای بر تو در دنیا چه کرده ای؟

عرض کرد: یا رسول الله مادرم ناراضی است.

فرمود: به مادرت چه کردی؟ عرض کرد: روزی داخل خانه شدم همسرم از مادرم شکایت کرد، من غضبناک شدم، مادرم در سر تنور بود و نان می پخت، او را گرفتم و به داخل آتش افکندم، همسایه ها آمدند مادرم را از تنور بیرون آوردند ولکن یک دست و پستان او سوخت، دیدم پستان سوخته خود را به روی دست گرفته، سر به آسمان بلند کرد و گفت: الهی تو انتقام مرا از این پسر بگیر، عمر من به حدی کوتاه شد که سه روز بعد از نفرین مادرم از دنیا رفتم و در قبر این عذاب را به من می کنند، از شما می خواهم درباره من دعا کنید.

حضرت فرمود: مادر این جوان را حاضر کنید، بدون رضایت مادر دعا مستجاب نمی شود، صحابه مادر آن جوان را حاضر کردند.

پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: از تقصیر پسرت گذشت کن در عذاب است.

عرض کرد: نمی گذرم.

پس هر چه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن علیهم السلام شفاعت کردند، قبول نکرد، تا آن که نوبت به امام حسین علیه السلام رسید.

چون حضرت فرمود: ای زن! شفاعت جد و پدر مرا در حق پسرت قبول نکردی شفاعت مرا قبول کن.

پیرزن نگاهی به آسمان کرده و برگشت با هر دو دست دامن حضرت امام حسین علیه السلام را گرفت: عرض کرد: گذشت کردم.

رسول خدا ص فرمود: ای زن جای تعجب است! شفاعت ما را قبول نکردی، ولی شفاعت پسرم حسین را قبول کردی.

آن زن عرض کرد، خواستم قبول نکنم، دیدم درهای آسمان باز شده است، ملائکه در دست حربه های آتشین گرفته می گویند: شفاعت حسین را قبول کن والّا با حربه های آتشین تو را می زنیم، من قبول کردم.1

1.تحفة الواعظین، ج1،ص131، نقل از تفسیر منهج الصادقین. در سایه اولیاء خدا،ص342

اشعار شام غریبان از استاد سازگار

عالم همه محزون و پریشان حسین است

شام است ولی شام غریبان حسین است

از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب

در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است

نازل شده قرآن همه در مطبخ «خـولی»

یا کوفـه پر از نغمۀ قرآن حسین است؟

دریا جگـرش سوختـه و آب شـده، آب

لب‌تشنۀ لعل لب عطشـان حسین است

ای بـاد بـه زخـم تن اکبـر که رسیدی

آهسته بزن بوسه که این جان حسین است

زینب نگهش بر قـد خم‌گشتۀ زهرا

زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است

صحرای بـلا گشتـه پـر از لالـه و ریحان

گل‌هاش همه زخم فـراوان حسین است

در تشنگــی روز جــزا چشمــۀ کوثــر

چشمی‌ست که می‌گرید و گریان حسین است

از بس‌که کریم است کریم است کریم است

در مقتل خون شمر، ثناخوان حسین است

ترسـم کـه بـه آتش بکشانـد همه‌جـا را

«میثم» که پر از شعلۀ سوزان حسین است
سازگار
*****

اشعار بیشتر در  ادامه مطلب

اشعار دروازه کوفه از استاد سازگار

ای خداوند را خجسته جمال
یا هلالا لم استتم کمال
آفتاب زماه خوب ترم
ثمر جد و مادر و پدرم
مصحف سرخ هیفده آیه
سر نی کرده بر سرم سایه
دل زمن برد صوت قرآنت
پدر و مادرم به قربانت
سر تو رو به روی محمل من
کعبه ی جان و قبله ی دل من
چشم های تو محملم را برد
صوت قرآن تو دلم را برد
نوک نی در کمال زیبایی
ماه رویت شده تماشایی
دم به دم ماه محفلم گردی
چند بر گرد محملم گردی
ساربان را بگو اگر داند
او مرا دور تو بگرداند
من شدم سایه بان پیکر تو
یا شده سایه بان من سر تو
نِی شجر، من کلیم محمل طور
تو خداوند را حقیقت نور
نیزه از خون حنجرت رنگ است
نیزه دارت چه قدر دلسنگ است
هم زتو، هم زدخترت خجلم
کم نگاهم کن ای عزیز دلم
من که دستور از تو می گیرم
گر بگویی بمیر، می میرم
سینه کردم سپر، سپر شکنم؟
یا در این آستانه سر شکنم
نیزه بر صورت تو چنگ زده
که به پیشانی تو سنگ زده
تازه داغ دلم دوباره شده
جگرم چون تن تو پاره شده
کاش یک لحظه نیزه خم می شد
دست کوتاه من عَلَم می شد
می گرفتم زنوک نی به برت
می زدم بوسه ها به زخم سرت

اشعار بیشتر در ادامه مطلب

ای هلال خون دوباره سر زدی (زبانحال حضرت زینب با سر بر روی نی برادر )

ای هلال خون دوباره سر زدی                  ای محرم بار دیگر آمدی
زخم دل با دیدنت کاری شده                  خون به دامان افق جاری شده
در تو باغ لاله ی پرپر بود                         عکس لبخند علی اصغر بود
ای هلال خون چرا باز آمدی                    گر چه خونینی سرافراز آمدی
در تو بینم اشک خیر الناس را                زخم فرق حضرت عباس را
در تو بس داغ مکرر دیده ام                    پیکر صد چاک اکبر دیده ام
در تو بینم خیمه های سوخته                کام خشک و دامن افروخته
در تو بینم صورت و خاک تنور                  در تو بینم سینه و سم ستور
در تو بینم جسم هفتاد و دو تن              غرق خون افتاده بی غسل و کفن
در تو بینم گریه ی دُردانه ها                   کعب نی برروی کتف و شانه ها
در تو بینم یاس نیلی پوش ها                در تو بینم خون روان از گوش ها
در تو پیدا آتش تاب و تب است               صورت یک مرکب بی صاحب است
در تو می بینم که از خون جبین              شسته وجه الله روی نازنین
در تو می بینم یتیمی بارها                    تشنه لب جان داده زیر خارها
در تو بینم چهره ها از خون خضاب           بر لب طفلی نوشته آب آب
وای وای ای ماه ماتم! بازگرد                   ای هلال غصه و غم! بازگرد
باز شو ای ماه اشک و ماه آه                  ترسم آید شمر دون در قتلگاه
سوخت قلب عالم و آدم بس است          شعله بر دل ها مزن میثم بس است

سازگار

روضه مکتوب شب هفتم محرم

حضرت علی اصغر علیه السلام

(توسل آیه الله گلپایگانی به حضرت علی اصغر(علیه السلام) به نقل ازواعظ محترم حجه السلام یثربی)ایشان می گفتند :  مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی یک روضه خوان مخصوصی داشتندکه هرزمان این روضه خوان دربیت مرجع بزرگوار بود نشان دهنده این بود که آقا یک مشکلی یاحاجت مهمی دارد

هر زمان هم که درخدمت  ایشان روضه می خواند روضه حضرت علی اصغر(علیه السلام) رامی خواند. (حسن اشعری مداح معروف قم)

از مرحوم آیت الله العظمی میرزای قمی  معروف نقل شده است که:

ایشان وقتی که مهمی ومشکلی برایشان پیش می آمد توسل به ذیل عنایت حضرت علی اصغر علیه السلام پیدا می کردند. ایشان دهه اول محرم روضه خوانی داشتند به هر یک از منبریها که می خواستند ذکر مصیبت کنند می فرمودند روضه حضرت  علی اصغر  امام حسین علیهما السلام خوانده شود.

یکی ازمنبریهای روضه خوان به او عرض کردآقادیگر شهدای کربلا هم سهمی دارند.  میرزای قمی فرمودند می دانم ولی هر کدام از شهداءمی جنگیدند ویا حد اقل از خودشان دفاع می نمودند ولی حضرت علی اصغر علیه السلام قدرت دفاع نداشت.(موضوع مشهور است ولی مطلب از آقای سید ابو الفضل مدرسی نقل شده است. )

توصیه میرزای بزرگ:  میرزای شیرازی همیشه به روضه خوانها ومرثیه خوانها توصیه می کردند:  که تا می توانند مصیبت علی اصغر را بخوانند ودرایام محرم خصوصاً به وعاظ واهل منبر توصیه می کردند که بیشتر مصیبت علی اصغر را بخوانند چرا؟ چون که نظر مرحوم میرزای بزرگ این بود که علی اصغر سند مظلومیت امام حسین علیه السلام می باشد. چرا نباشد در حالی که آن طفل نه توان گرفتن شمشیر را داشت ونه توان تکلم نمودن واز حق خود دفاع نمودن،چه سندی بالا تر از این می توان یافت که بر تارک تاریخ بدرخشد وفریاد مظلومیت پدر را به جهانیان تا قیامت برساند  . نقل از حضرت آیت الله حاج سید محمد شیرازی(ره)   (1)

توسل به حضرت امام حسین علیه السلام   ::عبدالله بن جندب گفت به حضرت موسی بن جعفر علیها السلام عرض کردم دعایی به من آموزش فرمایید برای حاجاتم که در سجده شکر بخوانم حضرت دعایی تعلیم فرمود که یک فراز آن این است.  اللهم انی اُنشِدُکَ بِدَمِ الْمَظلوم ثلاثاً یعنی سه دفعه بگوپروردگارا سوگند می دهم تورابه خون مظلوم.

ی خصم بد منش تو مزن تازیانه ام من از کنار کشته بابا...

ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام

من از کنار کشته بابا نمى روم

از سایه ی محبت این مهربان پدر

با کعب نیزه در تف گرما نمی روم

من با على اکبر و عباس آمدم

از این دیار، بی کس و تنها نمى روم

تنها فتاده چنین در بیابان و بى کفن

من سوى شام همره سرها نمى روم

سیلى مزن به صورتم اى شمر بى حیا

من بى على اکبر و لیلا نمى روم

ای حرمت خانۀ معمور دل ( مدح ومرثیه حضرت قاسم علیه السلام)

بسیار سوزناک و جانسوز!

ای حرمت خانۀ معمور دل

ای شجر عشق تو در طور دل

نجل علی درّ یتیم حسن

باب همه خلق زمین و ز من

همچو عمو ماه بنی هاشم

چشم و چراغ شهدا، قاسمی

زینب و عبّاس و حسین و حسن

روی دل آرای تو را بوسه زن

رشتۀ جان طرّه گیسوی تو

پنجۀ دل شانه کش موی تو

گرچه ندارند بزرگان همه

شرح ز فانی ز تو و فاطمه

دیده جهان بزم عروسی بسی

مثل تو داماد ندیده کسی

حجلۀ دامادی تو قتلگاه

ذکر خوش اهل حرم- آه آه

نای شب وصل تو آوای جنگ

نُقل عروسی تو باران سنگ

خلعت دامادی تو پیرهن

پیرهنی کآمده بر تن، کفن

شمع، شرار جگر خواهرت

عود، دل سوختۀ مادرت

ماه و شان گرد رخت فوج فوج

اشک بچشم همگان موج موج

پیکر صد چاک تو گلبرگ بود

تازه عروست ببرت مرگ بود

لیلۀ عاشور در آن شور حال

کرد ز تو عم گرامی سؤال

کی همه دم عاشق ایثار خون

شربت مرگ است بکام تو چون؟

غنچۀ لبهات پر از خنده شد

با سخن مرگ، دلت زنده شد

کی تو مرا چون پدر و من پسر

آینۀ مادر و جدّ و پدر

دادن جان گر بره دلبر است

از عسل ناب مرا خوشتر است

جام اگر جام شهادت بود

مرگ به از روز ولادت بود

بی تو حیاتم همه شرمندگی است

با تو مرا کشته شدن زندگی است

بود دل شب به سپهرت نگاه

تا که برآید ز افق صبحگاه

ظلمت شب کرد فرار از سپهر

بر سر میدان فلک تاخت مهر

صاعقۀ جنگ شرربار شد

نقش زمین قامت انصار شد

هاشمیان جمله بپا خواستند

در طلب وصل، خود آراستند

گشت تو را نوبت جانباختن

تیغ گرفتن علم افراختن

خون دل از دیده روان ساختی

خویش به پای عمو انداختی

کی به تو حاجات، مرادم بده

جان عمو اذن جهادم بده

با تواَم و از دو جهان فارغم

عاشقم و عاشقم و عاشقم

هر دو نگه بر رخ هم دوخـتید

هر دو به مظلومی هم سوختید

هر دو بریدید دل از بود و هست

هر دو گشودید به یکباره دست

هر دو ربودید ز سر هوش هم

عارفه هستم ، روایتی جذاب از شیعه شدن دختر دانشجو مسیحی

دختر دانشجوی رشته الکترونیک دانشگاه رشت که بعد از دیدن خوابی شیعه شد و  تولد جدید زندگیش را مدیون امام حسین (ع) دانست.


عارفه,شیعه,دختر,دختر دانشجو,جذاب,داستان جذاب,داستان جذاب دختر دانشجو,دختر دانشجو رشت,داستان شیعه شدن,کتاب مقدس,دختر مسیحی,زیباترین,خواب دختر

(من عارفه هستم)

دریافت فایل:

صوت بالا روایتی  است جذاب از شیعه شدن دختری که زیباترین صدای اسلام را اذان میداند

گوشه ای از این داستان زیبا را در زیر می خوانیم :

شب هشتم محرم بود خواب دیدم که با پدر و مادر و برادرم در کلیسا مشغول دعا کردن با کتاب مقدس بودیم سرم را پائین آوردم دیدم در دستانم زیارت عاشوراست احساس کردم که تنم داره می لرزه سرم رو آوردم بالا جلومون مجسمه حضرت مسیح بود اما رو پیشونی مجسمه سربند یا حسین بسته شده بود ....

متن و صوت روضه امام حسن عسکری علیه السلام-سید مهدی میرداماد

 

ای قبله حرم،حرم سامرای تو

اگه همه مجالس، اعتقاد قلبیمونه،صاحب عزا امام زمانه،اگه با همه وجودتون حس میکنید،آقاتون دم در هر روضه و هر مجلسی می ایسته،دیگه امشب شب یتیمی امام زمانه،امشب خودش صاحب عزااست،قربونت برم،مردم اینجا برا بابات روضه گرفتند،نمی خوام به این زودی برم تو روضه،ولی می خوام یه کم دلتو نرم کنم،آروم آروم بریم اون حرمی که نمی دونم،امشب کسی هست تو حرمش گریه کنه یانه،اما معمولاً می گن می ری عزا،می ری ختم، می گن خودتونو نشون صاحب عزا بدید،مگه نمی گن صاحب عزا دم در ایستاده،خودتو نشون بده،دست و رو سینه بذاری عرض تسلیت بگی،یه خورده دل صاحبان عزا خنک بشه،داغشون یه خورده التیام پیدا کنه،می خوام یه جمله بگم آقا کجایی مردم بیان بهت تسلیت بگن،اینها اُمدند امشب صاحب عزا رو ببینند،قربون شال عزایه به گردنت،امشب تنهایی نرو سامرا،مارم با خودت ببر.

ای قبله حرم ،حرم سامرای تو              بیت ولای دل حرم با صفای تو

قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو            روح ملک کبوتر صحن و سرای تو

آیینه جمال خداوند سرمدی              فرزند پاک چهار علی و  سه محمدی

رضوان بدان  جلال و شرف سائل درت    خورشید سجده برده به صحن مطهرت

روح رضااست در نفس روح پرورت         نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت

میراث نور و هدایت زهادی ات                     علم  امام هشتم و جود جوادیت

یا اباالحجة   آقا یه نگاه بینداز، مارم گدای سامرا حساب کن ،خطاب کن.

انوار ده امام درخشد زروی تو            یادآور رسول خدا خلق و خوی تو

زیباترین دعای ملک گفتگوی تو          مسجود جن و انس بود خاک کوی تو

به به سر سفره کی اُمدی،شهادت کیه،می خوای براش گریه کنی .

بحری که در صدف دُر جان پرود تویی   در دامنش امام زمان پرورد تویی

کی می تون ادعا کنه دلش امروز حرم سامرا نرفته، قربون قبری برم که هنوز چند ساله ویرانه،

ویرانه مزار تو مسجود آسمان          قبر تو کعبه دل و  صحنت مطاف جان

زوّار هر شب تو بود صاحب­الزمان   کوری چشم دشمنت ای قبله جهان

بذار همه بدونن، اگه هزار بارم دل مارو آتش بزنن،قبر شما رو ویران کنن، اینها همونایی اند که بقیع و ویران کردند،اینها از همون نسلند،اما اگه هزار بارم قبرتو ویران کنند،(وقبره فی قلوب من والاه)دل ما رو نمی تونن ویران کنند،مزار شما تو دل مااست،حرم شما تو دل مااست،دل ما رو نمی تونن از ما بگیرند.

تنها نه سامره، همه عالم دیار توست


هر جا رویم در بغل ما مزار توست

ای نُه سپهر فرش رفیع عبادتت


ای لطف و جود و مرحمت و بذل، عادتت

اقرار کرده دشمن تو بر سیادتت


یاد آمدم به فصل جوانی شهادتت

می خوام این بیت و از زبون همه شما بخونم ، ببینم چه جوری حقشو ادا می کنی،

ای زخم دل هماره فزون از ستاره ­ات                از ما سلام بر جگر پاره پاره ­ات

امشب اگه می خوای دل آقات یه خورده آروم بشه،هر کی بلده ناله بزنه، هی زیر لب بگو بقیة الله آجرک الله آقا سرت سلامت،،آقا شنیدم تو سنین خردسالی سر باباتو بغل گرفتی،جانم به این اشک های قشنگ ، مگه نفرمود،احدی در مصائب ما گریه نمی کنه،مگه اینکه ما گریه کنیم،اون به گریه ما گریه کنه،معلومه امام زمانم امروز داره گریه می کنه،قربون اشک چشمت برم،آقای من،حالا که اینطوری گریه می کنی منم برات روضه می خونم،

یازده بار جهان در دل زندان کم نیست        کنج زندان بلا گریه باران کم نیست

سامرایی شده ام راه گدایی بلدم         لقمه نانی بده، از دست شما نان کم نیست،

امشب اُمدم پسرت یه روزی به من بده،یه سالمو با این روزی سر کنم، آخه ما دو ماه برا حسین گریه کردیم، بعضی ها ، هنوز پیراهن مشکیاشونو در نیاوردن،می خوان امروز از عزا بیرون بیان،اما عزای ما اون موقعی تموم میشه، که  تو دست به دیوار کعبه بذاری،آقا جانم،مولا جانم

سامرایی شده ام راه گدایی بلدم         لقمه نانی بده، از دست شما نان کم نیست،

خبر داری که امام عسکری نتونست،در طول عمرش یه بار سفره حج بره،حالا این بیت، اهل نکته

قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند  بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست

سادات منو ببخشند،علما منو ببخشند،امام زمان اگه شهادت باباتون نبود نمی گفتم،

پیش چشمان تو دشنام به مولا دادند        تا بگویند،در این شهر مسلمان کم نیست

ای وای.. اونایی که آماده ناله زدنند،اونایی که هنوز صدا دارند،نفس دارند،

زخم دندان تو  و جام پر از خونابه       ماجرای ایست که در ایل تو چندان کم نیست

وقتی مثل فردا،از پسرش تقاضای اون ظرف شربت رو کرد، اینقدر این بدن ضعیف شده ،اینقدر این بدن نحیف شده،امام زمان با دستش این ظرف و نزدیک دهان بابا آورد،الله اکبر،روایت می گه همچین که ظرف اُمد جلوی دهان از شدت ضعف،هی به دندونای حضرت خورد،نمی دونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای افتاد،نالشو می زنی یا نه،امام زمان برا این روضه خون گریه می کنه،شاید یاد اون لحظه ای افتاد،که عمه جانش دید دارن با چوب خیزران می زنند،این ناله حسینت می بردت کربلا،دید دارن با چوب خیزران،ای حسین.....

بوسه جام به دندان تو یعنی این بار    خیزران نیست ولی روضه دندان کم نیست

از همان دم پسر کوچکتان باران شد    تا همین لحظه که خون گریه باران کم نیست

یا امام عسکری کفنت کردند،از رو زمین بلندت کردند،تشییع جنازه شدی،با احترام،اگه قبرتو ویران کردند،اگه به گنبد و بارگاهت جسارت کردند،دیگه به خودت جسارت نکردند،به بدنت جسارت نکردند،نذاشتند بدنت رو زمین بمونه،زود بدنت رو  خاک کردند،دفن کردند،امامن یه آقایی رو می شناسم،بدنش سه روز  رو زمین کربلا،آخ،پسرت اُمد بر بدنت نماز خوند بدنت رو دفن کرد،اما یه روزی کربلا امام سجاد،یه نگاه کرد،عمه جانش دید بدن داره می لرزه،داره جون از بدن مفارقت میکنه،صدا زد چی شده عزیز دلم،چرا بدنت داره می لرزه،صدا زد عمه،اینها ظاهراً مارو مسلمون نمی دونند،چرا؟آخه بدنای خودشونو دارن دفن می کنن،انگار بدن بابام رو زمینه.س

حسین...این ناله برسه کربلا،حسین...کاشکی فقط بدنو دفن نمی کردند،روضم تمام،کاش فقط بدنو می گذاشتن رو زمین بمونه،به بدن دست نمی زدند،می دونی چه کردند،خواهرش اُمد تو گودال قتلگاه،یه نگاه به اون بدن انداخت،این بدن کیه؟ چیکار کردند؟یا صاحب الزمان ببخشید آقا،شهادت پدر بزرگوارتونه،شما ناله بزنید،چکار کردند؟اسباشونو نعل تازه زدند،بدن حسین زهرارو زیر اسب ها،به نیت فرج امام زمان، سه مرتبه یا حسین یا حسین یا حسین

                                                        دانلود صوت

روز شهادت مولا و آقامون امام حسن عسگری

آسمان ماتم گرفته از جفا یابن الحسن

سر کشیده ساقی آن جام بلا یابن الحسن

بر دل یاران غمی ناگفتنی بنشسته است

غرق ماتم گشته شهر سامرا یا بن الحسن

دانم از داغ پدر گریان و سوزانی چو شمع

در کنار قبر او داری نوا یابن الحسن

ای امید آخرین ای روشنی بخش دلم

ای که باشی کنون صاحب عزا یابن الحسن

در عزای باب خود صاحب عزای مجلسی

بر عزاداران خوش آمد گو بیا یابن الحسن

روز شهادت مولا و آقامون امام حسن عسگری است ، امروز شیعه عزادار است کاش امروز سامرا بودیم در حرم مطهر آن بزرگوار عرض ادب می کردیم یابن الحسن سرت سلامت .

امروز عاشقان اینجا مجلس عزا برای بابای مظلومت منعقد کردند . آقا رسم است صاحب عزا می آید دم در می ایستد هر کسی وارد مجلس می شود خوش آمد می گوید : آقا نظر کن .

از دیده سرشک غم ببارد مهدی

بر قبر پدر جبین گذارد مهدی

هر جا که عزای عسکری منعقد است

در بزم عزا حضور دارد مهدی

امروز سامرا چه خبر بود؟ امام زمان در سن کودکی بر بدن نازنین بابا نماز خواندند شیعیان و دوستان بودند ، بدن آن امام را با عزت و احترام تشییع نمودند سامرا ، کنار قبر پدر بزرگوارشان امام هادی آن بدن دفن شد .  دلهاتان آماده است یک جمله بگویم : بفدای آن بدنی که خواهرش زینب نشناخت ، دیدند زینب خیره خیره به آن بدن نگاه می کند  یک وقت هم صدا زد : آیا تو حسین منی و ... همه صدا بزنید حسین ...

صاحب عزا امام زمان است

ای نو گل نو ثمرم مهدی جان 

حجت الله پسرم مهدی جان

بوسه گیرم ز رخ انور تو

با دو چشمان ترم مهدی جان

زهر کین بر دلم افکنده شرر  

سوزد از کین جگرم مهدی جان

صورتم را زفا سیر ببین

 به جنان رهسسپرم مهدی جان

حالا آماده اید دسته جمع برویم کنار بستر امام عسگری ، قربان عمر کوتاهت ، صاحب عزا امام زمان است چه حالی داشت امام زمان ، وقتی می دید این قدر زهر در بدن بابا اثر کرده حتّی نمی تواند کاسۀ آبی در دست بگیرد .اما دل امام حسن عسکری برای زهر و جگر پاره اش نمی سوزد دل امام برای غربت میوۀ دلش مهدی می سوزد .وقتی امام حسن عسکری شهید شد مردم جمع شدند بدن امام را با عزت و احترام بر داشتند ، اما بمیرم برایت حسین ، نه تنها نیامدن بدن عزیز زهرا را بردارند بلکه یک عده آمدند اینقدر با اسب روی بدن حسین تاختند ، همه صدا بزنید حسین .

متن و صوت روضه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام

آقا خدا صبرت بده،این جمعیت امشب جمع شدن بگن آقا،خدا بهت صبر بده،آخه ایام شهادت بابای غریبت امام حسن عسکری است،امشب از همین جا قافله ی دلهامون رو ببریم سامرا،هرکی دوست داره با امام زمان هم ناله شه،بسم الله،آقام،آقام،آقام،فردا شب شب یتیمی امام زمان(عج)است،امام زمان میگه بابا،بابا،بابا،بمیرم،بمیرم،بابا،بابا،چهار پنج سال بیشتر نداشت،کنار بستر بابا نشته بود،بابا از شرار زهر به خودش میپیچید،هی ناله میزد،امشب برای این امام غریب یه جور دیگه ناله بزن،آری سر بابارو به دامن گرفت،بابا تو دامن پسر جون داد،اما بدن امام عسکری رو محترمانه تشییع کردند،همه ی شیعیان جمع شدند،حضرت با اینکه چهار پنج سال بیشتر نداره،خودش بر بدن بابا نماز خوند،یعنی بر بدن امام،امام باید نماز بخونه حالا من یه گریز بزنم،یه جمله بگم،بگم آقاجان،داغ پدر دیدی،اما این مردم اومدن بدن باباتو تشییع کردن،قاری های قرآن اومدن همه پشت سر این بدن بلند بلند قرآن خوندن،دلا بسوزه برا اون سه ساله ای که هر وقت گفت:بابا،با سیلی تو صورتش زدند....

دانلود روضه

صوت و متن روضه امام حسن عسکری و گریز به روضه ی امام حسن مجتبی- حسن خلج

حسن خلج

ز چشم پُر گوهر من خدا خبر دارد

خیلی امام حسن عسکری غریبه

ز چشم پُر گوهر من خدا خبر دارد

دیگه چی آقاجون؟ بگو ماهم خبر دار بشیم

زجان پُر شرر من خدا خبر دارد

فارسیش این میشه: سوختم،جیگرم آتیش گرفت.

که بود معتصم و ظلم او چگونه شکست

زکینه بال و پر من خدا خبر دارد

امام حسن قربونت برم،آقاجان. غریب بودی می دونم، تنها بودی می دونم، در حصار بودی می دونم، جیگرت می سوخت می دونم، اول اثری که زهر می ذاره، انسان رو تشنه میکنه، اینم می دونم. اما کنارت یه خانومی مثل مادر مهدی بوده، آقاجانم، امشب می خوام دل این دوستانت رو بسوزونم، با یادآوری غم یه حسن دیگه، اما من یه حسن سراغ دارم گوشه ی مدینه، محرمش،همسرش، زهرش داد، هی گفت: جعده جیگرم میسوزه، قطره ی آبی داد، نه والله، سوخت جیگر امام مجتبی علیه السلام

چون آتیش خشم جُعده افروخته شد

از زهر جفا جیگرش سوخته شد

دانلود روضه

صوت و متن روضه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام- حاج محمد طاهری

جان به لب دارم و از درد کشم پا به زمین

ای قرار دل من دلبر من ای پسرم

عقید خادم امام حسن عسکریه، میگه دیدم آقا یه نگاه به من کرد، آخه وقتی جیگر پاره پاره میشه، دیگه سخن گفتن سخت میشه، بعضی وقت ها با اشاره باید صحبت کنه، هر طوری بود امام عسکری به من فهموند: عقید مقداری از این آب جوشانده برا من بیار. جیگرم داره از تشنگی میسوزه، عقید میگه آب آوردم. داخل یه ظرفی ریختم، دادم دست امام عسکری، آنقدر ضعف به پیکر امام حسن هست، آی جوونها، این امام هم در جوانی به شهادت رساندند. اختلافی که از سن امام عسکری گفتند: بعضی ها 29 سال گفتند، بعضی ها 28 سال گفتند. اما میگه دیدم اینقدر ضعف بر پیکر امام عسکری هست، که این ظرف آب و دستش دادم، هی میلرزید، اومد آب بخوره، اینقدر این ظرف به دندانهای آقا خورد نتونست آب و نوش جان کنه، آب از دستش رو زمین افتاد، فرمود: عقید برو در این اتاق که در کنار من هست، یه آقازاده ای رو میبینی سر به سجده گذاشته، اون پسرم مهدی است، برو صدا کن مهدی بیاد اون به من آب بده،میگه اومدم در حجره ی بغل نگاه کردم، دیدم یه مهپاره ای سر به سجده گذاشته، انگشت سبابه اش را رو به آسمان گرفته، داره با خدا مناجات میکنه، ایستادم آقا نمازش رو سلام داد، عرضه داشتم آقاجان، پدرتون شمارو احضار کردن،با عجله آقا اومد، تا نگاه امام حسن، به جمال مهدیش افتاد، دیدم این بابا داره اشک میریزه، صدا زد یا سَیِّدَ اَهْل ِ بَیْتِهِ، مهدی جان إسْقِنِی الْمَاءَ بیا به من آب بده فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی، من دیگه آماده ی سفرم، دارم میرم بابا، دیدم امام زمان آمد کنار بابا نشست، ظرف آب رو حجة بن الحسن تا کنار لبان مبارک امام حسن آورد، آقا لحظه های آخر، آب رو نوش جان کرد،یه نگاه تو صورت مهدیش کرد،صدا زد بابا، همه ی غصه ی من،غربت و تنهایی توست، بابا بعد من آواره ی بیابونها میشی مهدی جانم، بعد من بیابون گرد میشی پسرم.

همه ی غصه ی من غربت تنهایی توست

این چنین گریه نکن در بر من ای پسرم

با قد خم شده خویش مرا می خواند

از جنان مادر غم پرور من ای پسرم

آری این امام با جیگر پاره پاره، با لب تشنه، اما لب تشنه از دنیا نرفت،آب رو به لبان مبارکش رسوندند، اما خود امام عسکری هم اون لحظه ی آخر، هی گریه برا جد غریبش، حسین می کرد، آی حسین........

دانلود روضه

مدح پنج تن آل عبا علیهم السلام

آفریدند آفرینش را برای ، پنج تن

پس همه هستند خلق ماجرای ، پنج تن

مثل جبرائیل تا عرش بالا می روم

آن زمان هایی که می افتم به پای ، پنج تن

نذر "اهل بیت" ، اهل بیت باید ذبح کرد

بچه های ما فدای بچه های ، پنج تن

استجابت در قسم دادن به نام فاطمه است

پس بدون او نمی گیرد دعای ، پنج تن

فاطمه در عین وحدت گاه ، کِثرَت می شود

می رسد از جانب یک تن صدای ، پنج تن

یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت

لاجرم تکثیر شد در جای جای ، پنج تن

هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه

هم رضای فاطمه یعنی رضای ، پنج تن

ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم

یا غلام پنج تن یا که گدای ، پنج تن

روضه پنج تن آل عبا علیهم السلام

قصه ی تشییع جنازه ی پنج تن آل عباخیلی عجیب و غریبانه است . همه ی مردم معمولا وقتی از دنیا میروند خیلی با عزت و احترام تشییع میشوند .دوستان و آشنایان هم جمع میشوند و به بازماندگان تسلیت میگویند ...پنج تن آل عبا سروران همه ی عالمند اما ببینید چطور تشییع شده اند . جنازه مطهر رسول خدا (ص) سه روز بر روی زمین ماند .عده ای از مردم بی اعتنا از مساله در سقیفه جمع شده بودند و بر سر تصاحب قدرت با یکدیگر میجنگیدند این از وضع تشییع رسول خدا حضرت زهرا(س) هم فرمود : علی جان مرا شب غسل بده و شب کفن کن . نمی خواهم آنهایی که در حق من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . امیرالمومنین بدن فاطمه اش را در نهایت غربت و مظلومیت تشییع کرد . مثل این ایام هم چند نفر از خواص جنازه امیرالمومنین را مثل حضرت زهرا مخفیانه و غریبانه دفن کردند و تا صد سال بعد که حضرت امام صادق (ع) مرقد آن حضرت را معرفی کرد مردم آن حرم شریف را نمیدانستند . شاید بپرسید چرا دیگر بدن امیرالمومنین را مخفیانه و شبانه دفن کردند ؟ من میگویم : به همان دلیل که این خاندان جنازه ی امام حسن (ع) را روز برداشتند که ای کاش او را هم شبانه دفن میکردندچون این نامردمان روزگار بجای احترام و تکریم و تشییع ، جسارت و بی احترامی کردند و به جای گلباران تابوت را تیر باران کردند اما من بمیرم برای آن امامی که کارش به تابوت و کفن و دفن نرسید . لگد کوب سم اسبان شد و سه روز زیر آفتاب سوزان عراق باقی ماند .

این بنده ی خدا و عاشق بی چون حسین توست

قلبش دریده و غرق دریای خون حسین توست

سردار سر به نیزه و راسش به دیر تنور

زخم های قلب او شده از تن برون حسین توست

بابایی آملی

منبع:کتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید

پنج تن آل عبا (ع) _ محتشم کاشانی

یا مظلوم

برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا به سلسله ی انبیا زد


نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید
زان ضربتی که بر سر شیرخدا زدند


آن در که جبرئیل امین بود خادمش
اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند


بس آتشی ز اخگر الماس ریزه ها
افروختند و در حسن مجتبی زدند


وانگه سرادقی که ملک مجرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند


وز تیشه ی ستیزه درآن دشت کوفیان
بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند


پس ضربتی کزان جگر مصطفیدرید
بر حلق تشنه ی خلف مرتضی زدند


اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو
فریاد بردر ِ حرم کبریا زدند


روح الامین نهاده به زانو سر حجاب

تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب

محتشم کاشانی

متن و صوت روضه امام هشتم علیه السلام/مطیعی

مریض آمده اما شفا نمی‌خواهد
مریض آمده اما شفا نمی‌خواهد
قسم به جان شما جز شما نمی‌خواهد
برای پیش تو بودن بهانه‌ای کافی‌ست
بهشت لطف کریمان بها نمی‌خواهد
دلیل ناله‌ی من یک نگاه محبوب است
وگرنه درد غلامان دوا نمی‌خواهد
فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:
مگر که شاه خراسان گدا نمی‌خواهد؟
دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت
نماز در حَرَمت «اهدنا» نمی‌خواهد
همین قدر که غباری بر آستان باشد
رواست حاجت عاشق، دعا نمی‌خواهد
تو آشنای خدایی، کدام رهگذری
در این جهان غریب آشنا نمی‌خواهد؟
ببین به گوشه‌ی صحنت پناه آوردم
مگر کبوتر آواره جا نمی‌خواهد؟
به حکم آنکه «علیک الرفیق ثم طریق»
دلم بدون رضا (ع) کربلا نمی‌خواهد
خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده‌ست
طواف کعبه بخواهم، خدا نمی‌خواهد
نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا
نگفته است، نه اینکه عبا نمی‌خواهد
شاعر: قاسم صرافان
5.92 MB

حرم لبریز زائرها مسافرها /مدح امام رضا علیه السلام / متن و صوت

حرم لبریز زائرها مسافرها مجاورها
گروهی آذری ها و گروهی از شمالی ها
یکی از پای قالی و یکی از بین شالی ها
و حالا هر کدام آرام
زبان واکرده در این ازدحام ، آرام :
" ببین این دست پینه بسته را آقا
ببین این شانه های خسته را آقا
به بیخوابی دو چشم خویش را مجبور کردم من
به زحمت پول مشهد آمدن را جور کردم من
نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را
به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را"
یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت
یکی بالای گلدسته اذان میگفت
یکی بغض میان آه را میگفت
یکی هم خستگیِ راه را میگفت
جوان زائری در گریه هایش
"آمدم ای شاه" را میگفت
خلاصه عده ای اینجا و خیلی ها
ز راه دور ، دلگیر حرم هستند
همان هایی که جا ماندند و
حالا پای تصویر حرم هستند...
شاعر: علی زمانیان

3.23 MB

گلچین مداحی با موضوع "مدینه و بقیع"/ حاج میثم مطیعی

آرشیو صوتی مداحی هایی که با موضوع "مدینه و بقیع" توسط حاج میثم مطیعی اجرا شده است،‌ در ادامه قابل دریافت می باشد.
ردیف عنوان فایل حجم پخش آنلاین دانلود متن
۱
فرازهایی از زیارت ائمه بقیع (علیهم السلام) -1
2.94 MB
دانلود مشاهده متن
۲
فرازهایی از زیارت ائمه بقیع (علیهم السلام) - 2
2.36 MB
دانلود
۳
بقیع آه از مصیبت خوانی تو (زمزمه)
9.36 MB
دانلود مشاهده متن
۴
چون حرم نیست زائری هم نیست (روضه)
2.28 MB
دانلود مشاهده متن
۵
غبار صحن تو بر درد جان دواست بقیع (روضه)
10.56 MB
دانلود
۶
بارگاه بقیع ویران شد (روضه)
6.83 MB
دانلود
۷
سلام من به چهار امام بی حرم (زمینه)
5.06 MB
دانلود مشاهده متن
۸
آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه | حاج امیر عباسی (زمینه)
3.86 MB
دانلود
۹
مرا می‌شناسی بقیعم، منم قبله گاه غریبان (از زبان قبرستان بقیع)
7.83 MB
دانلود مشاهده متن
۱۰
من بقیعم همون زمین پرستاره
8.09 MB
دانلود مشاهده متن
۱۱
مدینه ای باغ گل محمدی تو کوچه‌هات (واحد)
2.28 MB
دانلود
۱۲
پیش چشمم نه ضریح نه رواق (شور)
5.73 MB
دانلود مشاهده متن

مجمــوعه صــوتی " مناجات با خدا "/ حاج میثم مطیعی

مجمــوعه صــوتی " مناجات با خدا " که توسط حاج میثم مطیعی در هیئات مختلف اجرا شده است،‌ در ادامه قابل دریافت می باشد.
ردیف عنوان فایل حجم پخش آنلاین دانلود متن
۱
إِلَهِی إِلَیْکَ أَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَة
2.15 MB
دانلود
۲
اومدم آشتی کنم وقتشه حالا آخدا
12.95 MB
دانلود مشاهده متن
۳
ایمان واقعی یک جوان
4.67 MB
دانلود
۴
منم آن کس که نمک خورد و نمکدان بشکست
7.55 MB
دانلود
۵
حریم نگه داشتن طیب حاج رضایی برای حضرت زهرا (س) ...
4.72 MB
دانلود
۶
پیغمبر را پیش خدا خجالت زده نکنیم...
1.66 MB
دانلود
۷
ای کریم بنده نواز...
4.97 MB
دانلود
۸
مرا از بند این دنیا رها کن
8.99 MB
دانلود مشاهده متن
۹
به سویت آمدم با روسیاهی
3.12 MB
دانلود مشاهده متن
۱۰
زشت و آلوده و خطاکارم
14.21 MB
دانلود مشاهده متن
۱۱
رئوف بالعباد من بیا دستم بگیر امشب
8.76 MB
دانلود مشاهده متن
۱۲
میان خانه دل عطر ربنا پیچید
12.99 MB
دانلود
۱۳
توبه راهزن
1.85 MB
دانلود
۱۴
بخشش بنده های فراری
1.12 MB
دانلود
۱۵
همیشه کار گدایان به شاه می افتد
7.15 MB
دانلود مشاهده متن
۱۶
الغرض! فیض خاص گشت تمام
3.86 MB
دانلود مشاهده متن
۱۷
این عبد پر از جرم و خطا را دریاب + فرازهایی از مناجات شعبانیه
10.89 MB
دانلود مشاهده متن
۱۸
یارب مرا به سلسله انبیا ببخش + فرازهایی از مناجات شعبانیه
11.72 MB
دانلود مشاهده متن
۱۹
سائلی بی دست و پایم راه را گم کرده ام
5.52 MB
دانلود مشاهده متن
۲۰
آمد خبر که من خبری دست و پا کنم
3.12 MB
دانلود مشاهده متن
۲۱
خداوندا به حق هشت و چارت، زما بگذر شتر دیدی ندیدی + أین الرجبیون!
7.48 MB
دانلود
۲۲
سوگند می خوریم که ما گنج می شویم
8.87 MB
دانلود مشاهده متن
۲۳
توبه قمار باز به واسطه امام رضا (علیه السلام)
2.57 MB
دانلود
۲۴
توبه زن بدکاره
3.84 MB
دانلود
۲۵
معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست
7.56 MB
دانلود مشاهده متن
۲۶
آخر ماه شعبان است
12.65 MB
دانلود
۲۷
همه سرمایه ام این دست خالی است
14.87 MB
دانلود مشاهده متن
۲۸
عمری تباه کردم عمر گران بها را
16.16 MB
دانلود مشاهده متن
۲۹
دریغا کز گنه پروا نکردم
10.43 MB
دانلود مشاهده متن
۳۰
گریه عبد گنه کار تماشا دارد
16.36 MB
دانلود مشاهده متن
۳۱
دلم از فرط گنه سنگ شده کاری کن
5.67 MB
دانلود مشاهده متن
۳۲
تو گفتی توبه کن می بخشمت من
5.94 MB
دانلود مشاهده متن
۳۳
منم ذلیل گنه، تو عزیز بنده‌ نواز
8.97 MB
دانلود مشاهده متن
۳۴
آلوده و بیمارم پاکم کن و خاکم کن
10.01 MB
دانلود مشاهده متن
۳۵
آری همین امروز و فردا باز می گردیم
7.59 MB
دانلود مشاهده متن
۳۶
یارب گناهکارم و آلوده دامنم
9.29 MB
دانلود مشاهده متن
۳۷
مرا در سینه تیر نفس تا کی؟
9.86 MB
دانلود مشاهده متن
۳۸
چه سازم تا گدایت را ببخشی؟
7.44 MB
دانلود مشاهده متن
۳۹
الهی این من، این جرم و خطایم
11.73 MB
دانلود مشاهده متن
۴۰
اللهم ان هذا عبدک و ابن عبدک
6.1 MB
دانلود
۴۱
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
4.6 MB
دانلود
۴۲
مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد
5.5 MB
دانلود
۴۳
اللهم ان هذا عبدک و ابن عبدک
6.1 MB
دانلود
۴۴
یا ایها العزیز غریبم امان بده
12.15 MB
دانلود
۴۵
ماه مبارک است و شب قدر عاشقی
5.29 MB
دانلود
۴۶
ما دل نبسته ایم به اوضاع کار خویش
7.11 MB
دانلود
۴۷
به گریه سوی تو آیم، که راحم العبراتی
10.62 MB
دانلود
۴۸
از نو هلال ماه مبارک دمیده است
13.74 MB
دانلود
۴۹
فرازهایی از دعای جوشن کبیر
3.54 MB
دانلود

گلچین شهادت امام حسن (ع)/ میثم مطیعی

ویژه نامه مداحی به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (ع) با نوای حاج میثم مطیعی، اجرا شده از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳ در ادامه آماده دریافت می باشد.
ردیف عنوان فایل حجم پخش آنلاین دانلود متن
۱
صلوات بر امام حسن مجتبی (ع)
2.25 MB
دانلود
۲
فرازی از دعای توسل: یا حسن بن علی ایها المجتبی
2.52 MB
دانلود
۳
صلوات بر امام مجتبی (علیه السلام)
7.37 MB
دانلود
۴
امان نداشتی ای ماه در حرم حتی (روضه امام حسن (ع))
6.34 MB
دانلود
۵
به احترام تو از جا کسی بلند نشد (روضه امام حسن مجتبی (ع))
6.29 MB
دانلود
۶
زهر کاری شده و بال و پرت می سوزد (روضه امام حسن (ع))
7.84 MB
دانلود
۷
مظلوم عالم است حسن نیز چون حسین (روضه)
18.98 MB
دانلود مشاهده متن
۸
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) (روضه)
30.37 MB
دانلود مشاهده متن
۹
ماه خداست روی تماشایی حسن (روضه)
17.78 MB
دانلود
۱۰
روضه امام حسن مجتبی (علیه السلام)
5.94 MB
دانلود
۱۱
هم سفره شدن امام مجتبی (ع) با فقرا و کودکان (روضه)
9.06 MB
دانلود
۱۲
روز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند (روضه)
10.88 MB
دانلود مشاهده متن
۱۳
کریم کاری به جز جود و کرم نداره (زمزمه)
8.97 MB
دانلود مشاهده متن
۱۴
یا حسن غریب آقا، غریب آقا (زمزمه)
2.42 MB
دانلود مشاهده متن
۱۵
نصایح امام حسن مجتبی (ع) در لحظات آخر به جناده (مقتل)
9.8 MB
دانلود
۱۶
لحظات آخر عمر مبارک امام حسن(ع) و توصیه های آن حضرت به جناده (مقتل)
8.33 MB
دانلود مشاهده متن
۱۷
آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه | حاج امیر عباسی (زمینه)
3.86 MB
دانلود
۱۸
سلام من به چهار امام بی حرم (زمینه)
5.06 MB
دانلود مشاهده متن
۱۹
کنون هنگامه صلح حسن نیست (زمینه)
5.5 MB
دانلود
۲۰
آه ای مدینه شهر غم، آه ای مدینه (واحد)
5.8 MB
دانلود
۲۱
مرا می‌شناسی بقیعم، منم قبله گاه غریبان (از زبان قبرستان بقیع)
7.83 MB
دانلود مشاهده متن
۲۲
من بقیعم همون زمین پرستاره
8.09 MB
دانلود مشاهده متن
۲۳
مدینه ای باغ گل محمدی تو کوچه‌هات (واحد)
2.28 MB
دانلود
۲۴
نمانده چاره، برایم دیگر (شور)
6.27 MB
دانلود
۲۵
پیش چشمم نه ضریح نه رواق (شور)
5.73 MB
دانلود مشاهده متن
۲۶
به یاد غربت بقیع: بود آیا که در میکده ها بگشایند (شعر پایانی)
3.59 MB
دانلود

متن اشعار سینه زنی به مناسبت شهادت امام رضا علیه السلام

دیارغربت

از زهر کینه امشب رنگ از رخم پریده                  در این دیار غربت جانم به لب رسیده

                                    شد موسم جدایی – جواد من کجایی

همچون گزیده ماری ، دائم به خود بپیچم              سر تا به پا شدم آب ، دیگر نمانده هیچم

                                    شد موسم جدایی – جواد من کجایی

دشمن به دل بسی خون ساعتی به ساعتم کرد     شکر خدا که این زهر ، از عضه راحتم کرد

                                    شد موسم جدایی – جواد من کجایی

از دست میزبانم زهر ستم چشیدم                   با یک جهان غم و درد عبا به سر کشیدم

                                    شد موسم جدایی – جواد من کجایی

می گفت از دلِ سوز کجایی ای جوادم                         آتش گرفته قلبم ، بابا برس به دادم

                                    شد موسم جدایی – جواد من کجایی

                                                                                                                          (یونسیان)

نوحه و سینه زنی امام رضا علیه السلام

ای هشتمین شمس ولا ، ای رضا جانم 2                   حاجات ما را کن روا ای رضا جانم 2

ای شیعه در زیر لوایت تا ابد زنده                                اسلام وقرآن با تولای تو پاینده

خلق دو عالم تا ابد بر درگهت بنده                              حاجات ما را کن روا ای رضا جانم 2

ای هشتمین شمس ولا ، ای رضا جانم 2                    حاجات ما را کن روا ای رضا جانم 2

ای چشم زهرا و علی گریان به یاد تو                           از زهر دشمن سرکشد آه از نهاد تو

گرد الم بنشسته بر روی جواد تو                         نالد به هر صبح و مسا ، ای رضا جانم 2

ای هشتمین شمس ولا ، ای رضا جانم 2                      حاجات ما را کن روا ای رضا جانم 2

در حجره ی در بسته تنها جان فدا کردی                      جان را به قربان قوانین خدا کردی

چشمت به در بود و جوادت را صدا کردی                   از آشنا بودی جدا ، ای رضا جانم 2

ای هشتمین شمس ولا ، ای رضا جانم 2                 حاجات ما را کن روا ای رضا جانم 2

گفتی غلامانت به بر در خانه بنشینند                    گفتی که فرش حجره را یکبار برچینند

گفتی مبادا شیعیان حال مرا بینند                           مظلوم گردیدی فدا ، ای رضا جانم 2

ای هشتمین شمس ولا ، ای رضا جانم 2         

متن ده‎ها شعر مرثیه و مداحی برای امام رضا علیه السلام

"آمدم ای شاه"
راهم بده دگر شفاعت نیاز نیست 
مرهم برای زخم و جراحت نیاز نیست 
اینجا حساب روز قیامت به دست تو 
دیگر مرا به روز قیامت نیاز نیست 
دستت همیشه بر سر من باد تا ابد 
با دست تو دگر به شفاعت نیاز نیست
"امیرفرخنده"
کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد

کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد          دم از صفات رضا بی احد نخواهد زد

گدای کوی رضا که این امام رئوف                 به سینه احدی دست رد نخواهد زد

قلب مؤمن این حقیقت را گواهی می دهد

قلب مؤمن این حقیقت را گواهی می دهد      لطف حق مارا نجات از رو سیاهی می دهد

با خلوص دل اگر آیی به پابوس رضا              مزد اخلاص تو را هر چه که خواهی می دهد

متن نوحه های سینه زنی برای نبی اکرم صلی الله علیه و آله

ببین زهرا غریب است(شعر سـینه زنـی شهادت حضرت زهرا(س))

نگاهم کن  دوباره ای پدر جان (2)

          ببین زهرا غریب است (2)

تو رفتی منم محزون و نالان                                    تو رفتی و منم محزون ونالان

          ببین زهرا غریب است (2)

غم مرگت زده آتش بجانم                           ببین خون دل ازچشمان فشانم

صبوری بر غم تو کی توانم                           چسازم با غم سنگین هجران

          ببین زهرا غریب است (2)

تو رفتی و مدینه بی صفا شد                                 دل زهرای تو پرعزا شد

تو گوئی  روحم از پیکر جدا شد                   چسازم با غم سنگن هجران

ببین زهرا غریب است (2)

یَثرِب ز غَمِ مصطفی گرید(شعرسینه زنی در فراق رسول اکرم(ص))

یَثرِب ز غَمِ  مصطفی گرید                                  یا زماتَمِ مجتبی گرید  (2)

یا محمّدا یا رسول الله (2)

با دا غ پدر حضرت زهرا                               از سوز جگر فراق بی صدا گرید

یا محمّدا یا رسول الله (2)

بابا به خدا بی تو تنهایم                                        هجر تو بوَد فصل غمهایم

داغ تو بوَد همه اعضایم                                          زهرا ر غمت در کجا گ

یا محمّدا یا رسول الله (2)

 

تسلیت ترا حضرت زهرا                              کشته شد حسن آه وواویلا

از حال حسن کس نشد آگاه                                   با تلخی صبر غربت جانکاه

یا محمّدا یا رسول الله (2)

متن اشعار جانسوز مرثیه و مداحی برای نبی اکرم صلی الله علیه و آله

خورشید به سوگ مصطفی می گرید

خورشید به سوگ مصطفی می گرید    مهتاب به حال مجتبی می گیرید

در مشهد دل چه کربلایی برپاست          قومی به شهادت رضا می گرید

امت نامهربان

رو در جنان چو خاتم پیغمبران گذاشت
داغی گران به سینه ی اهل جهان گذاشت
او بُد همای قدسی و عالم بر او قفس
بگشود بال و روی برآن آشیان گذاشت
در راه سر بلندی دین و رضای حق
کوشید تا که بر سر این کار جان گذاشت
راحت بشد از شماتت و آزار دشمنان
رفت و غمش به سینه ی عالم نشان گذاشت
رفت از میان امت و در بین مسلمین
از خود به یادگار دو شیء گران گذاشت
هست آن دو شیء عترت و قرآن که امتش
نه حد این شناخت و نه حرمت بر آن گذاشت
او در گذشت و فاطمه ی دل شکسته را
تنها میان امت نا مهربان گذاشت
زهرا مگر نبود ز عترت که خصم دون
بس درد و داغ بر دل آن نوجوان گذاشت
شیر خدا امام زمان بود و فاطمه
جان را به راه حفظ امام زمان گذاشت

مصیبت عظمی(شعر در فراق رسول اکرم(ص))

رسد نوای افزا مرا به گوش امشب                                  پیام غم رسد از نغمه سروش امشب

چه روی داد خدایا که این چنین در عرش                             بر آورند ملایک ز دل خروش امشب

شب عزای پیمبر بود گمان دارم                                علی زداغ نبی می رود ز هموش امشب

علی که لنگر عرش خداست می لرزد                       که جسم جان جهان را کشد بدوش امش

روضه وداع رسول اعظم صلی الله علیه و آله

ماتم گرفت حال و هوای مدینه را                    پوشید کعبه رخت عزای مدینه را

خاکم بسر که دست اجل تیشه بر گرفت            وزپا فکند نخل رسای مدینه را

رکن علی شکست زفقدان مصطفی              در بر گرفت خاک صفای مدینه را

آدم گریست تا که ملائک به رویدست           بردند سوی ِ سدره همای مدینه را

روزهای آخر عمر مبارک پیغمبر بود فرمود : بلال مردم خبر کن بیایند مسجد ،بلال فریاد زد مردم بیائید پیغمر می خواهد وداع کند امروز ، مردم آمدند مسجد، یک وقت دیدند زیر بغلها پیغمبرگرفتند وارد شد در حالیکه رنگ صورت حضرت پریده ،بالای منبر رفت ، شروع به صحبت کرد در بین سخنانش فرمود : مردم هر کسی حقی بر من دارد بیایید قصاص کند دیدند یک مرد عربی ( سوادة بن قیس ) از میان جمعیت بلند شد . گفت : یا رسول الله از سفر طائف می آمدی مردم به استقبال شما آمدند من هم در میان جمعیت بودم عصا بدستت بود  عصا را بلند کردی به مرکب بزنید به بدن من اصابت کرد حالا می خواهم قصاص کنم .

فرمود : بلال برو خانه فاطمه ، عصای مَمشوق مرا بیاور ، بلال از مسجد بیرون آمد در حالیکه فریاد می زد آی مردم پیغمبر شما ، خودش را در معرض قصاص قرار داده ، کسی تو خانه نماند . بلال آمد د رخانه زهرا ، بابایت پیغمبر عصای ممشوق می خواهد . قضیه را بلال شرح داد صدای ناله زهرا بلند شد بلال به فرزندانم حسن و حسین بگو نزد آن مرد بروند تا قصاص شوند بلال عصا را آورد خدمت پیغمبر ، مردم دارند گریه می کنند ،  عصا را پیغمبر به مرد عرب داد . گفت : یا رسول الله وقتی عصا به بدن من اصابت کرد بدن من برهنه بود شما هم باید بدنتان را برهنه کنید حضرت وضع قصاص ( شکم مبارک ) را برهنه کرد . یک وقت دیدند سواده آمد گفت یا رسول الله خیلی وقتها دنبال بهانه می گشتم بدن مبارک شما را ببوسم خم شد بدن مطهر پیغمبر را بوسه داد پیغمبر در حقش دعا کرد.1

یا رسول الله ، کربلا هم زینب خم شد  لبها را گذاشت بر آن رگهای بریده ...

متن روضه حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله

خاتم الانبیاء رسول خدا

 که جهانش هزار باد فدا

  کرد اعلام برسر منبر

 به خلائق زاصغر و اکبر

که من ای مسلمین نیک خصال

 دیدم آزارها به بیست و سه سال

پیغمبر وقتی که از مسیر همیشه گیش می رفت ، هر روز یه یهودی خاکستر رو سرش می ریخت،یه روز داره می ره، دید رفیق هر روزه نیست،در خونش و زد،خانم خونه در و باز کرد تعجب کرد،شما! اینجا چی می خواید!پیغمبر متبسم بود،فرمود دیدم رفیق هر روزم نیومده،خاکستر رو سرم نریخته،گفتم یا مریضه برم عیادتش  ،یا سفره،اگر مشکلی داره،من برا خانوادش مشکلو حل کنم،گفت آقا صبر کن ،آمد پیش شوهرش گفت بلند شو ببین کی امده،همون که هر روز خاکستر رو سرش می ریختی،آی چهل و هشتم،اینها دو ماه برای پاره های تن پیغمبر گریه کردند، دو ماه نه یه عمر،ایناه خدا بچه که بهشون می ده ، می گردند،تو اسمای بچه های پیغمبر، ببینند کدوم اسمو بگذارم. طرف به خود اُمد، حالا چه کنم،زنه گفت بذار بیا بالینت، بسه دیگه ،پیغمبر با لبخند اُمد، یا رسول الله بالین منم میای،میشه نیاد، ما هر گناهی که کردیم ، خاکستر به آینه قرآن که نریختیم،لبخند زد،رفیق دیدم امروز نیومدی دلم هواتو کرد،گفتم یا مریضی یا سفر رفتی،یهودیه یه نگاه کرد،گفت:اشهدان لا اله الا الله،و انک رسول الله،سرش تو دامن پیغمبر بود جون داد،ببین چه جوری خدا یه نفرو مفتی می آمرزه،تو دامن پیغمبر، جون داد، رفت بهشت،کار پیغمبر اینه، کار حجتشم همینه، اون مرد زیدی مذهب بود چهار تا پسر داشت شیعه اثی عشری،داوزده امامی، یه روز گفت:اگه شما راست می گید امام زمانی دارید:بیاد منو شفا بده،منم بشم دوازده امامی،یه دل شب داد زد،بچه ها بیاید،سید شما، مولاتون،آقاتون، بچه ها آمدند،چی شده بابا، بخدا آقاتون اُمد،منو شفا داد گفت حرف این بچه ها تو گوش کن،آقا جان شما به یه چشم به هم زدن آدم درست می کنید،من یه عمر دارم میام،یه بار یه نگاه کن،دو سه روز دیگه این سیاهی هارو جمع می کنند،یابن الحسن از نو مسلمانم کن،بیا بالینم،بگم اشهدانک حجةالله،

 کرده ام روز و شب حمایت تان

سنگ خوردم پی هدایت تان

اُحد وقتی فاطمه سلام الله علیها رسید دید داره، از لب مبارک بابا خون می ریزه،حسیر آتش زد،با خاکستر حسیر زخم بابا رو التیام بخشید،جلو خون ریزی رو گرفت،وقتی پیغمبر رو سنگباران می کردند، خدیجه سلام الله علیها می اُمد ، جلوی سنگ ها ، سپر بلای پیغمبر می شد،سنگ ها رو به جان می خرید، یعنی زهرا جان، زینب جان،یاد بگیرید.

 ساحرم خوانده اید و جادوگر

 بر سرم ریختید خاکستر

متن روضه جانسوز رسول اکرم صلی الله علیه و آله

مدینه شهر ناله های رسول

شهرلاله های سرسبز بتول

تو بهشتی ولی بهارت کو

ای قرار همه قرارت کو

شکوه بر درگه خدا داری

ناله وا محمدا داری

شهر احمد کجاست احمدتو

از چه خاموش شد محمد تو

آسمانها همه خراب شوید

کوهها در شراره آب شوید

ناله ها، آه از جگر خیزید

اختران بر زمین فرو ریزید

لحظه ها محشری عظیم شُدید

امت مصطفی یتیم شُدید

ای جهان وجود هستت رفت

خاتم النبیاء ز دستت رفت

گرد غم بر فلک نشست

پشت شیر خدا شکست

گرد غربت مدینه را به سر است

از مدینه علی غریب تر است

دیگه کسی رو نداره علی،یه پیغمبر بود حامی علی بود،دیگه یه مدینه می مونه، یه زهرا و علی،اونم زهرایی که از رنگ و روش پیداست دیگه نمی دونه.

او که بار بلای امت برد

او که پا بر نجات خلق فشرد

جگرش را ز طعنه چنگ زدند

بر جبینش زه کینه سنگ زدند

روضه/ روح هستی در میان بستر است

روح هستی در میان بستر است

لحظه های اخر پیغمبر است

رو به قبله پای او در احتضار

می کشد از بهر مرگش انتظار

حیدر احساس غریبی میکند

    فاطمه هم ناشکیبی میکند

یک طرف گریان حسن یک سو حسین

یک طرف اه و فغان زینبین

زیر لب گوید به اواز جلی

اشهد ان ولی الله علی

گاه گوید ای گروه بی وفا

خوش کنید اجر رسالت را ادا

از شما چیزی نخواهم ای همه

جز مودت با عزیزم فاطمه

اخر او دار و ندار من بود

او گل باغ و بهار من بود

  فاطمه عشق من و جان من است

فاطمه تفسیر قران من است

فاطمه یک هدیه ازرب جلی است

کوثر است و شیشه ی عمر علی است

این وصیت از من و چشم ترم

بعد من جان شما و دخترم

بعد من اکرام و تکریمش کنید 

نی ز حقش تحریمش کنید

حال مبادا این که آزارش کنید  

در غم غربت گرفتارش کنید 

اما از ان طرف ابن عباس میگوید :خود رسول خدا فرمودند:زمانی که دخترم فاطمه را مشاهده میکنم یاد مصائبی می افتم که پس از من براو وارد میشود. گویا میبینم ،در خانه خویش،مورد هتک حرمت قرار گرفته ، حقش غصب شده ،از ارث محروم گشته،پهلویش شکسته،کودکش سقط شده و دمادم فریاد میزند(یا محمداه)و کسی جوابش را نمی دهد.استغاثه میکند ولی کسی به یاریش نمیشتابد.پس پیوسته پس از من محزون و غمگین و گریان است.  

دلمون پر میزنه برای کربلا حسین

خوش به حال اونایی که موفق شدند به زیارت اربعین در کربلا

روزی رسول الله (ص)همراه جمعی از اصحاب ،از راهی میگذشت. در راه به کودکانی بر خورد کرد که مشغول بازی بودند.رسول الله (ص) کنار کودی نشست و شروع کرد به بوسیدن بین دو چشم ان طفل .سپس او را بر دامن خود جای داد و به او اظهار محبت زیادی کرد.شخصی از علت این ماجرا سوال کرد .فرمود: روزی این طفل را دیدم که با حسین من بازی میکرد .خاک زیر پای حسین من را برمیداشت و به صورت خود میمالید.جبرئیل به من خبر داد که او حسین مرا در واقعه کربلا یاری میکند. او را به جهت محبت به فرزندم حسین دوست دارم.یا رسول الله !ما هم دوستدار حسین تو هستیم. ما هم خاک پای حسینت را به سر و صورتمان میمالیم . کام ما را با خاک کربلا باز میکنندو وقتی هم به قبر میرویم خاک کربلا بر پیشانی ما می نهند....ما هم حسینت را دوست داریم. به ما هم محبت کن ! ما را هم کربلایی کن.....      

دلمون پر میزنه برای کربلا حسین

نظری کن بیاییم کنار خیمه ها ت حسین

اون قدر دوستت داریم که روز و شب به یاد تو

اشک ماتم میریزیم برای بچه ها حسین

مادرم یادم داده تو روضه هات گریه کنم

مثل بچه مرده ها همش میگفت فدات حسین

من به قربون تو و گل های سرخ پرپرت

دوست دارم سر بذارم رو قبر کشته هات حسین

 ای حسین فاطمه به پسرت مهدی بگو 

شب و روز سر بزنه به این عزادارات حسین 

 

منبع:کتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

انتشارات: صبح امید

متن روضه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله- حجت الاسلام دکتر رفیعی

    

نبی در بستر و زهرا کنارش

عزیز قلب او شد بی قرارش

بگوید دخترم کمتر نوا کن

برای رفتن بابا دعا کن

شب رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و شب یتیمی جهان اسلام است. امشب همه ی جهان اسلام عزادار و در واقع مصیبت دیده اند . از همه بیشتر ، بر تنها یادگارش زهرای مرضیه سلام الله علیها سخت بود. بر امیرالمؤمنین علیه السلام و بر نوادگان پیغمبر علیهم السلام ، حسن و حسین علیهما السلام و زینب کبری سلام الله علیها و ام کلثوم سلام الله علیها سخت بود. چون یک اُنس عجیبی بین پیغمبر صلی الله علیه و آله و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بود. فاطمه ی زهرا پنج سال داشت که مادرش را از دست داد. فاطمه برای پیغمبر هم دختری کرد و هم مادری. پیامبر اکرم خطاب به فاطمه می فرمود:اُم ابیها؛ تو مادر من هستی.

یک روز شخصی در کنار مسجدالحرام شکمبه ای روی پیغمبر انداخت،

ویرایش متن اشعار سینه زنی (شور) به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

مظلوم حسن ، مظلوم حسن

شد تیر باران پیکرش                                   مظلوم حسن ، مظلوم حسن

مقابل برادرش                                            مظلوم حسن ، مظلوم حسن

قاسم خونین جگرش                                  مظلوم حسن ، مظلوم حسن

ناله زند بر پدرش                                      مظلوم حسن ، مظلوم حسن

اندر بقیع در دل خاک                                 مظلوم حسن ، مظلوم حسن

پنهان شد آن گهر پاک                                مظلوم حسن ، مظلوم حسن

قبرش بود بی سایبان                                مظلوم حسن ، مظلوم حسن

شکسته قلب زائران                                   مظلوم حسن ، مظلوم حسن

آثار رنج و صبر او                                       مظلوم حسن ، مظلوم حسن

پیدا بود از قبر او                                        مظلوم حسن ، مظلوم حسن

ناله کنم زداغ او                                        مظلوم حسن ، مظلوم حسن

به قبر بی چراغ او                                      مظلوم حسن ، مظلوم حسن

مهدی کنار تربتش                                     مظلوم حسن ، مظلوم حسن

نالد برای غربتش                                         مظلوم حسن ، مظلوم حسن

شام غریبان حسن                                    مظلوم حسن ، مظلوم حسن

گریان یتیمان حسن                                   مظلوم حسن ، مظلوم حسن

بی قرار و بی شکیبم (2)                                               شد اجل یار و طبیبم

من که حتی در میان                                                                     خانه خود هم غریبم (2)

ا ی حسن جان ای حسن جان (2)

مدینه موج اشک وآه دارد

مدینه موج اشک وآه دارد                                                        غم هجران رسول الله دارد

مدینه در عزا بنشسته امشب                                             در شادی به مردم بسته امشب

مدینه شاهد داغی گران است                                             که سوگ خاتم پیغمبران است

ز دست خلق پریشان است زهرا                                         ز قطع وحی گریان است زهرا

حسن قبری ملال انگیز دارد                                                حسن صبری شهادت خیز دارد

سلام ما به قبر بی چراغش                                                قلوب شیعیان سوزد ز داغش

شب رحلت خاتم الانبیا ، شب شهادت میوه ی دلش امام حسن مجتبی است،امشب هم برای پیغمبر گریه کنیم، هم برای کریم اهل بیت،با پای دل برویم خانه امام مجتبی،کاش امشب مدینه بودیم کنار قبر ویرانش می نشستیم برای غربتش اشک می ریختیم .

(یاد امام ، شهدا،اموات فیض ببرند)مرد هر مشکلی دارد، هر گرفتاری  برایش پیش بیاید به محرم خانه اش می گوید ، فدای غربتت یا امام مجتبی  در خانه محرم نداشتی ، چه کرد زهر با بدن امام مجتبی ، یک مرتبه صدای ناله آقا بلند  شد آه جگرم .

متن اشعار جانسوز مرثیه و مداحی برای امام مجتبی علیه السلام

حسن همچون حسینش نور عین است

حسن همچون حسینش نور عین است                مثال هر دو ماه عالمین است

تمام فرق بین این دو گوهر                         بود آن یا (ی)که در نام حسین است

                                                                                                 

خورشید به سوگ مصطفی می گرید

خورشید به سوگ مصطفی می گرید    مهتاب به حال مجتبی می گیرید

در مشهد دل چه کربلایی برپاست          قومی به شهادت رضا می گرید

قهرمان سرافراز

مـــــــــن اولـــــین فرزند دلبـند بتولم              مــــن نور چشم و میوه قلب رسولم

سِبط نبی، نجل علی، حَــــبل  خدایم               بــنیانگذار از نهضت کرب و بلایم

فرزند حـیدر را سر سازش کجا بود              این صلح سر فصل کتاب کربلا بود

من   قــــــهرمان   سرفراز   نهرانم              من جنگ صفین و جمل را قهرمانم

در عــــــرصه پیکارها بی یار ماندم              یــــاران همه رفتند و با اغیار ماندم

روز مـــــرگم

آن روز مـــــرگم را به چشم خویش دیدم

                                              از مـــــــــــــــادرم عجل وفاتی را شنیدم

ای کـــــاش جای محسنش من مرده بودم

                                               ای کاش من سیلی به جایش خورده بودم

متن و صوت شور سینه زنی برادر بی حرمم حسن جان-مهدی اکبری

حاج مهدی اکبری

کاش بودی کرببلا، کنار حرمم،حرم داشتی حسن

کاش بودی کرببلا،یه ایوون طلا،تو هم داشتی حسن

دور ضریحت پر مرد و زن بود

مادرمون فاطمه بی محن بود

یک شب جمعه حرم حسین و

یک شب جمعه حرم حسن بود

من گنبدی دارم و گنبد بقیع، گرد و غباره

من یک ضریح دارم و تو سایه بونم ،قبرت نداره

برادر بی حرمم حسن جان

کاش بودی کرببلا ، تو بین الحرمین، حرم داشتی حسن

کاشکی گنبدی شبیه ،به گنبد حسین،  تو هم داشتی حسن

گنبدامون شبیه کاظمین بود

قشنگ ترین بهشت عالمین بود

پرچم سبز یا حسن کناره

پرچم سرخ ذکر یا حسین بود

صحن و سرای من شلوغه و بقیع،زائر نداره

صحنت توی دلم و آسمونش، دور از ستاره

برادر بی حرمم حسن جان

کاش بودی کرببلا،کنار خیمه گاه ،حرم داشتی حسن

پیش قبر قاسمت،یه دونه بارگاه ،تو هم داشتی حسن

هیچ کسی غربت حسن نداره

این همه داغ دل شکن نداره

درسته که بی حرمی حسن جان

ولی حسین تو کفن نداره

صحن و سرای من شلوغه و بقیع،زائر نداره

صحنت توی دلم و آسمونش، دور از ستاره

برادر بی حرمم حسن جان

دانلود مداحی

غریب مدینه

عالم از فیض تو می گردد گلستان یا حسن               خار را فیض تو سازد لاله باران یا حسن

تو کریم اهل بیتی ای کریم اهل بیت                        خلق عالم بر درت محتاج احسان یا حسن

دشمنت کز دشمن در پیش رو دشنان داد            شد خجل از وجودت ای دریای غفران یا حسن

خاک گیرد حائزت یا گرد راه زائرت                             درد بی درمان عالم راست درمان یاحسن

گرشوم بهر گدایی ساکن باب البقیع                         می فروشم ناز و بر ملک سلیمان یا حسن

دوست دارم چون چراغ لاله سوزم در بقیع                   آب گردم شمع سان در آن بیابان یا حسن

دوست دارم روی بگذارم به روی تربتت                      گرچه مانع می شود خصم تو از آن یا حسن

گفت پیغمبر که هر چشمی بگرید در غمت                  نیست در روز جزا آن چشم گریان یا حسن

مصطفی در کودکی بو سید لبهای ترا                         رازها در سینه ات می دید پنهان یا حسن

هر کسی از دشمنان آزار بیند لیک تو                         دیده ای از دوستان رنج فراوان یاحسن

گر چه عمری با جفای همرهانت ساختی       سوختی هر روز چون چون شمع شبستان یا حسن

روز و شب خون شد دلت تا همسرت شد قاتلت         ریخت در کامت شرار از زهر سوزان یا حسن

آنچه تو از یار دیدی دشمن از دشمن ندید                 ای غریب خانه ، ای مظلوم دوران یا حسن

از همین جا دلها مون را روانه مدینه کنیم ، ناله بزنیم برای غریب مدینه ، درسته علی اوّل مظلوم عالم است ،اما دل علی خوش بود همدمی مثل  زهرا داشته ، تا چشمش به زهرا می افتاد غم های دلش برطرف می شد ، اما بمیرم برات امام حسن ، هر وقت می  آمد خانه قاتلش روبرویش بود .

گلچین رحلت پیامبر اکرم (ص)/ میثم مطیعی

ویژه نامه مداحی به مناسبت رحلت پیامبر اکرم (ص) با نوای حاج میثم مطیعی، اجرا شده از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳ در ادامه آماده دریافت می باشد.
ردیف عنوان فایل حجم پخش آنلاین دانلود
۱
صلوات بر پیامبر اکرم (ص)
2.92 MB

دانلود
۲
صلوات بر نبی مکرم اسلام (ص)
3.62 MB

دانلود
۳
صلوات بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
1.96 MB

دانلود
۴
لحظات آخرعمر شریف رسول خدا و جملات امیرالمومنین هنگام غسل پیامبر اکرم (ص) (روضه)
5.92 MB

دانلود
۵
دیگر بهار بیرق و پرچم تموم شد (روضه پیامبر اکرم (ص))
4.66 MB

دانلود
۶
یاران قسم به عصمت کبری فاطمه (روضه)
5.62 MB

دانلود
۷
مدینه دلتنگم، برای پیغمبر (زمینه)
6.89 MB

دانلود
۸
تبت یدا تبت ابی لهب وتب. «شعر شاعر مسیحی در پی اهانت به رسول اکرم (ص)»
6.94 MB

دانلود
۹
سنگین شده بر دل غم، هجر پیمبر (واحد)
6.81 MB

دانلود
۱۰
روی گل محمدی از اشک تر شده است « عرض ارادت به ساحت رسول اکرم (ص)» (واحد)
4.06 MB

دانلود
۱۱
یا ایها الرسول وقت وصیت است (واحد تند)
6.93 MB

دانلود
۱۲
مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد (نجوا)
5.5 MB

دانلود

گلچین شهادت حضرت رضا (ع)/ میثم مطیعی


ویژه نامه مداحی به مناسبت شهادت حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) با نوای حاج میثم مطیعی، اجرا شده از سال 1390 تا 1393 در ادامه آماده دریافت می باشد.
ردیف عنوان فایل حجم پخش آنلاین دانلود
۱
صلوات خاص حضرت امام رضا (علیه السلام)
1.75 MB

دانلود
۲
صلوات بر حضرت علی بن موسی الرضا (ع)
3.01 MB

دانلود
۳
جریان شهادت علی بن موسی الرضا (ع) از زبان اباصلت (روضه)
13.5 MB

دانلود
۴
شهادت حضرت امام رضا (ع) (روضه)
5.02 MB

دانلود
۵
ما زلف داده ایم پریشان شود همین (روضه)
19.95 MB

دانلود
۶
مریض آمده اما شفا نمی‌خواهد (روضه)
5.92 MB

دانلود
۷
غریب الغربا معین الضعفا (زمینه)
5.69 MB

دانلود
۸
اغثنا یا سلطان علی بن موسی (زمینه)
4.89 MB

دانلود
۹
رضا جان کبوتر حرم تو هستم (زمینه)
12.24 MB

دانلود
۱۰
جز به هوای کوی تو به قلب و دلم نکنم هوسی (زمینه)
15.6 MB

دانلود
۱۱
با آب سقاخانه ات سرمستی من (واحد)
6.2 MB

دانلود
۱۲
آستان قدس تو دارالشفای عالم است (واحد)
14.46 MB

دانلود
۱۳
یا رضا اذن دخول ماست نام مادرت (واحد تند)
4.65 MB

دانلود
۱۴
من در به در پنجره فولادم و دیریست (واحد تند)
5.6 MB

دانلود
۱۵
یا مولا یا مولا،‌علی ابن موسی، السلطان یا رضا (شور)
4.51 MB

دانلود
۱۶
یا ابالحسن یا رضا (ع) (شور)
7.49 MB

دانلود
۱۷
شبایی که دلتنگم زائر خراسونم (شور)
4.71 MB

دانلود
۱۸
فقیر و خسته به درگاهت آمدم (نجوا با امام رضا (ع))
3.39 MB

دانلود
۱۹
روزی اگر بناست فدای کسی شوم (نجوا با امام رضا (ع))
3.36 MB

دانلود
۲۰
جز هوای کوی تو به قلب و دلم نکنم هوسی (نجوا با امام رضا (ع))
10.49 MB

دانلود
۲۱
نقاره می زنند به بامت فرشتگان (مدح امام رضا (ع))
10.66 MB

دانلود
۲۲
حرم لبریز زائرها مسافرها مجاورها (مدح)
3.23 MB

دانلود
۲۳
توبه قمار باز به واسطه امام رضا (علیه السلام)
2.57 MB

دانلود
۲۴
شفیق ماندگانی تو، رفیق راه هم هستی (دکلمه برای امام رضا (ع))
2.12 MB

دانلود

روضه شب رحلت رسول اکرم(ص)

ختم رسل امشب بار سفر بسته                            از ماتمش گریان زهرای دلخسته

از رحلت بابا سیه پوش است                                 آن اسوده ی تقوا ا گریه مدهوش است

امشب فلک ازدل شور و نوا دارد                  خیل ملک برسر دست عزا دارد

شب رحلت جانگداز رسول خدا است ، شب شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ،عاشقان مدینه دلها را روانه مدینه منوره کنیم ، یا رسول الله اگر چه این عاشقان مدینه نیستند اما به یاد شما در این جا اقامه عزا گرفتند . میان بستر قلب عالم خلقت افتاده ،اطراف بستر عزیزانش نشسته اند . ( پدر چراغ خانه است ) پیغمبر گاهی از هوش می رود گاهی به هوش می آید ، علی گریه می کند ، فاطمه گریه می کند ، وقتی پیغمبر اشکهای چشم دخترش فاطمه را دید فرمود : گریه نکن دخترم اوّل کسی که به من ملحق می شود تویی بابا .

امّا کربلا ،روز عاشورا وقتی میوه ی دلش حسین به میدان می رفت دید سکینه نار دانه اشک می ریزد ابی عبد الله از ذوالجناح پیاده شد صدا زد دخترم با اشکهای چشمت قلبم آتش مزن همه بگوئیم حسین ...



۱ ۲ ۳ ۴ . . . ۸ ۹ ۱۰
بسم الله الرحمن الرحیم

بوی عطرش به مشامم چو نسیم است خدا میداند

اهل عالم بدانید حسین شاه کریم است خدا میداند

ای دلم گرد یتیمی به من و تو به چه کار ؟

هر که ارباب ندارد یتیم است خدا میداند
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan