به تنگ آمد دلم از کینه ی منصور یا جدا
فلک بین با چه کس کرده مرا محشور یا جدا
برای بردنم آن شوم در آن شام ظلمانی
نموده کافری دور از خدا مأمور یا جدا
پیاده پابرهنه پیش اسب خود دوانیدم
به عذر اینکه من مأمورم و معذور یا جدا
بسان جوجه لرزیدند طفلان من نالان
زجور کین دون در آن شب دیجور یا جدا
به حال خود نمی گریم ولی گریم بر آن شاهی
که شد با اهل خود در کربلا محشور یا جدا
- يكشنبه ۲۳ اسفند ۹۴
- ۰۷:۰۲