روضه

مرکز نشر و دانلود متن روضه ، صوت روضه، کلیپ روضه، کتاب های مقتل ،شعر، مداحی و غیره

شعر/آی حضرت باران ظهر روز دهم کجا بودی؟

داری از قصد می زنی یکریز
با سر انگشت خود به شیشۀ من!
قطره قطره نمک بپاش امشب
روی زخم دل همیشه ی من

تو که در کوچه راه افتادی
همه جا غیر کربلا بودی!
با توام! آییی حضرت باران!
ظهر روز دهم کجا بودی؟!

  

روز آخر که جنگ راه افتاد
سایه ی تشنگی به ماه افتاد
هر طرف یک سراب پیدا شد
چشمهامان به اشتباه افتاد

مِهر زهرا مگر نبودی تو؟!
تو که با مادر آشنا بودی!
با توام! آییی حضرت باران!
ظهر روز دهم کجا بودی؟!
    ---------------------
مادری در کنار گهواره
لب گشود و نگفت هیچ از شیر
تو نباریدی و به جات آن روز
از کمان ها گرفت «بارشِ تیر»!

تو که حال رباب را دیدی
تو به درد دلش دوا بودی
با توام! آییی حضرت باران!
ظهر روز دهم کجا بودی؟!
    ---------------------
وقتی آنروز رفت سمت فرات
در دلش غصه های دنیا بود
تو اگر در میان مان بودی
شاید الآن عمویم اینجا بود

رحمت و عشق از تو می بارید
قبل تر ها چه باوفا بودی
با توام! آییی حضرت باران!
ظهر روز دهم کجا بودی؟!

   (حسین زحمتکش)
السلام علیک یا حسین ابن علی(ع)
ایام سوگواری ماه خونین محرم رو بر شما تسلیت عرض میکنم...
علی یار و یاورتون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم الله الرحمن الرحیم

بوی عطرش به مشامم چو نسیم است خدا میداند

اهل عالم بدانید حسین شاه کریم است خدا میداند

ای دلم گرد یتیمی به من و تو به چه کار ؟

هر که ارباب ندارد یتیم است خدا میداند
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan