روضه

مرکز نشر و دانلود متن روضه ، صوت روضه، کلیپ روضه، کتاب های مقتل ،شعر، مداحی و غیره

متن روضه شهادت حضرت عباس علیه السلام-مرحوم فلسفی

 قمر بنی هاشم اباالفضل علیه السلام موند، همه ی بنی هاشم و غیره رفتند کشته شدند ،چرا ابا الفضل علیه السلام را نگه داشت؟ تا زن و بچه ها آرام با شند.

 عبا س گفت حسین جان دلم تنگ شد، اجازه بده برم، پس به عنوان ذکر آب برای لب تشنگان برو، مشک رو بر داشت، بچه ها رو نوازش کرد، گفت برایتان آب می آورم، ابی عبد الله با عباس رفتن میدان، پس از مدتی زن و بچه آرام نگرفتن ،اومدن جلو خیمه، دیدن حسین داره میاد ولی تنها وضع غیر عادی است، عنان اسب را به دست گر فته ،دل همه لرزید ،حسین آمد، گفتن بپرسیم، چه کسی بهتر از سکینه، آقا آمد، محزون رسید نزدیک خیام حرم، سکینه آمد مودب گفت: پدر جان آیا از عمو عباس خبر داری؟ صدا زد عمو را کشتند، من از کنارش امدم، حرم غوغا شد، زینب سلام الله علیها، آمد کنار ابی عبدالله الحسین فرمود:برادرم ، پس چرا کشته عبا س را به خیمه نیا وردی ؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم الله الرحمن الرحیم

بوی عطرش به مشامم چو نسیم است خدا میداند

اهل عالم بدانید حسین شاه کریم است خدا میداند

ای دلم گرد یتیمی به من و تو به چه کار ؟

هر که ارباب ندارد یتیم است خدا میداند
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan