نگاهم کن دوباره ای پدر جان (2)
ببین زهرا غریب است (2)
تو رفتی منم محزون و نالان تو رفتی و منم محزون ونالان
ببین زهرا غریب است (2)
غم مرگت زده آتش بجانم ببین خون دل ازچشمان فشانم
صبوری بر غم تو کی توانم چسازم با غم سنگین هجران
ببین زهرا غریب است (2)
تو رفتی و مدینه بی صفا شد دل زهرای تو پرعزا شد
تو گوئی روحم از پیکر جدا شد چسازم با غم سنگن هجران
ببین زهرا غریب است (2)
یَثرِب ز غَمِ مصطفی گرید یا زماتَمِ مجتبی گرید (2)
یا محمّدا یا رسول الله (2)
با دا غ پدر حضرت زهرا از سوز جگر فراق بی صدا گرید
یا محمّدا یا رسول الله (2)
بابا به خدا بی تو تنهایم هجر تو بوَد فصل غمهایم
داغ تو بوَد همه اعضایم زهرا ر غمت در کجا گ
یا محمّدا یا رسول الله (2)
تسلیت ترا حضرت زهرا کشته شد حسن آه وواویلا
از حال حسن کس نشد آگاه با تلخی صبر غربت جانکاه
یا محمّدا یا رسول الله (2)
شور محشر شده ، در مدینه بپا رفته از این جهان خاتم الانبیا(2)
آه و وااویلتا ، آه و وااویلتا (2)
تیره از دود آه، ملک داور شده شیر حق مرتضی ، بی برادر شده
آه و وااویلتا ، آه و وااویلتا (2)
شهر یثرب فتاد ، در بلایی عظیم مرتضی بی کسی و فاطمه شد یتیم
آه و وااویلتا ، آه و وااویلتا (2)
بسته شد دیده ی خاتم المرسلین دخترش فاطمه ، گشته نقش زمین
آه و وااویلتا ، آه و وااویلتا (2)
در مدینه بگوش ، آید این زمزمه کشته شد پشت در ، محسن فاطمه
آه و وااویلتا ، آه و وااویلتا (2)الوداع ، الوداع یا رسول الله الوداع ، الوداع یا رسول الله
الوداع ، الوداع یا رسول الله (2)
الوداع ای چشمه ی رحمت الوداع ای مایه ی عزّت
الوداع ای گوهررأفت الوداع ،الوداع یا اباالزهرا
الوداع ، الوداع یا رسول الله (2)
رحمة للعالمین بودی تو پناه مسلمین بودی
تو مقلب به امین بودی الوداع ،الوداع یا اباالزهرا
الوداع ، الوداع یا رسول الله (2)
رفتی ومانده علی تنها غصه گشته همدم زهرا
خم شد از غم قامت مولا الوداع ،الوداع یا اباالزهرا
الوداع ، الوداع یا رسول الله (2)
دخترم مکن گریه – گرد بستر بابا
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
بیش ازاین مزن آتش فاطمه تو جان من (2)
ناله تو می سوزد دم به دم روان من نور دیده ی بابا دخت مهربان من
ناله ی غم انگیزت ، سوزد دل بابا را
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
لحظه ی جدایی شد دخترم خداحافظ همدم وانیس وغم پرورم خداحافظ
پاره ی تنم از جان بهترم خداحافظ دخترم خداحافظ دل بریدم از دنیا
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
چهره ی دل آرایت پر شد از غبار غم از جهان خود برگیر گرد غصه وماتم
شادی تو می گردد زخم سینه را مرهم مونس وانیس من روح عصمت و تقوا
پیش چشم بابایت دیده را مکن دریا
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
همدم پدر بودی وقت درد و تنهائی مایه ی امید من اسوه ی شکیبائی
بعد رفتن بابا تو انیس مولائی می شود علی بعد از مرگ من پدر تنها
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
بعد ازاین تو می مانی با مصیبت و غربت همدم تو می گردد اشک و ناله و محنت
در جهان نمی بینی آسودگی و راحت درد و رنج از هر سو برتو می شود پیدا
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
سینه با تو می سوزد دیده با تو گریان شد گریه ترا دیدم قلب من پریشان شد
خانه دلم را باز حزن و ناله مهمان شد از تو دل بریدن بر من گران
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
فـــاطمه امشب، از دیده گریان است (2) اشک او بــهر، خـتم رسولان است
آجَرَک الله، یا بقیة الله (2)
مـــجتبای مــــن، و اللــــه مـــظلوم است مــظلومی او از قبرش معلوم است
آجَرَک الله، یا بقیة الله (2)
خواهرش زیــنب، مـی سوزد از داغـش قـربان قـــبر بـی شمع و چــراغـش
غـبار غـــم بـــر چــــهره عــــــــالم نـشسته (2)
پــیغمبر اکـــرم ز عـــــالم دیــده بـسته (2)
عـــــــــــــــــلی خــــوردِ خــــون جـــــگر (2)
زهـرا کـند پـدر پـدر، بـقیة الله بـقیة الله (2)
روز عــــــــــــزای رحــــمة لـلعـــالمین است
آغــاز غُـــربت امــیر المـــومنین است (2)
عـــــــلی خــــــورد خـــــونِ جــــــــگر (2)
زهـرا کـند پـدر پـدر، بـقیة الله بـقیة الله (2)
در مـــرگ پـــیغمبر بُــــود خون قـبل آلـش
بــــانگ اذان دیـــگر نـــیاید از بــــــــلالش
عـــــــلی خــــــورد خـــــونِ جــــــــگر (2)
زهـرا کـند پـدر پـدر، بـقیة الله بـقیة الله (2)
عــمری ز جـــور آشنــا خــــون در دلـت شد
تــــا هـــمسر نـــــا مــهربانت قـــاتلت شـــد
کــــنار قـــبر مــادرت، کــنار قـبر مـــادرت
شـد تـیر و باران پـیکرت، بقیة الله بــقیة الله
ای خـــواهرم این وادی عــشاق دیــــن است
هر کس که شد عــاشق سزای او همین است
باید ز لَعلِ گـوهرش، باید ز لعل گـــوهرش
بـرون بریزید جـگرش بـقیة الله، بــــقیة الله
[غلام رضا سازگار](میثم)
ای مـدینه شـهر دیـن، کـو رسـول الله یــــا امـــیر المومنین، کـــو رسـول الله
ای مـدینه گـو بــلال، تـا اذان گــــوید شـرح ایـن داغ گـران، بـر جـهان گوید
رحــمة لـلــعالمین، رفته از عالم (2) در جهان زد رحـمتش، شعله های غــم
ســر زنــد بــــا داغ دل، لاله صحرا تــا شـود در دشت غــم، هــمدم زهــرا
یــا امـیر الـمومنین کـو رســــول الله ای مدینه شهر دین، کــو رسول الله (2)
دانه، دانه اشک غم، بر رُخش ریزد نـــــــاله یــا ابــتا، از دلش خــــیزد (2)
چشم حق بین علی،اشک ریزان است خــــنده دیــگر از لب او گـریزان است
ای مـدینه شهر دین، کـو رسول الله یــــا امـیر المومنین، کو رسول الله(2)
بنشین دمی کــنارم، ای دختر حَــزینم تا خوب وقت رفتن، روی تو را بـبینم
یـــا فاطمه یا زهرا (2)
من می روم از اینجا، با حـــال خسته بابا اما در انــتظار، آنجـــا نــشسته بــــابا
یـــا فاطمه یا زهرا (2)
تو دل شکسته هستی، من بغض در گلویم من از رُخ کبودت، تـو از فراق رویم
یـــا فاطمه یا زهرا (2)
با کی بگویم ای گُل، از ظلم این زمــــانه گــل طاقتی ندارد، در پـیش تـــازیـانه
یـــا فاطمه یا زهرا (2)
ناله مزن کزین غم، چو موج در خروشم از پشت در صدایت، فردا رسد به گوشم
یـــا فاطمه یا زهرا (2)
- يكشنبه ۳۰ آذر ۹۳
- ۱۰:۱۹