- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۱۸:۲۵
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۱۶:۴۳
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۱۶:۲۵
پدر و مادر مرحوم سیبویه در یک روز از دنیا رفتند و زمانی که آنها فوت کردند ، مرحوم سیبویه در بستر بیماری بود و پزشکان از بهبودش قطع امید کرده بودند . مرحوم سیبویه 20 روز بعد از فوت والدینش زمانی که کمی بهبود یافته بود ، متوجه فوت آنها می شود .
بعد از اینکه میرزا احمد سیبویه بهبود یافت، گفت: «در بستر بیماری در عالم مکاشفه بودم، همراه پدرم در حرم امام حسین (ع) ایستاده بودیم؛ پدرم از امام حسین (ع) شفای مرا خواست. حضرت اباعبدالله (ع) فرمودند: «اجلش رسیده است» و پدرم امام حسین (ع) را به مادرش حضرت زهرا (س) قسم میدهد و میگوید: اگر شما بخواهید، میشود.
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۰۰:۴۸

دو تا آقا زاده اند برای بیداری عقل خیلی مهمه ،یکی اسمش محمد یکی دیگه اسمش ابراهیم اینا دو تا آقا زاده های مسلم بن عقیلند وقتی که امام حسین علیه السلام اومد و مسلم اومد به سمت کوفه وقتی درا رو می خواستند ببندند به سمت مسلم این دو تا بچه تو دست بابا مونده بودند چه کار کنند مسلم اومد در خانه شریح قاضی ،شریح میای گفت:مسلم برو درد سر برا من درست نکن گفت : من کاریت ندارم نمیام تو فقط ازت خواهش می کنم این دو تا بچه های من و دستشون بگیر بذار تو دست حسین.مسلم به شهادت رسید کربلا به وقوع پیوست شنید کاروان داره می ره به سمت کوفه دو تا بچه های مسلم داد دست پسرش گفت:اینا رو برسون به قافله .داشت می اومد تو راه گفت:اون قافله است داره می ره خودتون رو برسونید به کاروان هر چه دویدند بچه ها نرسیدند
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۰۰:۳۱

عبد الله بن حسن علیه السلام در سن یازده سالگی بود بعد از آنکه امام حسین علیه السلام را محاصره نمودند و حضرت دقایقی قبل از شهادت را سپری می نمود عبد الله پسر امام حسن علیه السلام که بچه ای نابالغ بود از خیمه زنان خارج شد امام حسین علیه السلام به حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: (اِحبِسیه یا اُختَ) او را نگه دار ای خواهر. حضرت زینب خواست مانع او شود اما او اصرار می نمود و می گفت: (لا وَالله لا اُفارِقُ عَمّی) بخدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد. و با عجله خود را به امام حسین علیه السلام رساندابجر بن کلب و طبق روایتی حرملة بن کاهل جلو آمد و قصد زدن شمشیر بر سر امام علیه السلام را داشت که عبد الله فریاد زد: (وَیلَکَ یَابنَ الخَبیثَة آَتَقتُلُ عَمّی؟) وای بر تو ای پسر مادر خبیث(کنایه از حرام زاده بودن) آیا می خواهی عموی مرا بکشی؟
وقتی آن ملعون شمشیر را فرود آورد، عبد الله دست خود را سپر امام حسین
علیه السلام قرار داد و دستش چنان قطع گردید که به پوستی آویزان شد عبد
الله فریاد زد: عمو جان.
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۰۰:۲۳

شتافتن برادرزاده برای یاری عمویش حسین علیه السلام
وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ …. .فَقَالَ ع بِسْمِ اللَّهِ وَ عَلَى
مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ
إِلَهِی تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ.ثُمَّ
ضَعُفَ مِنْ کَثْرَةِ انْبِعَاثِ الدَّمِ… فَلَبِثُوا قَلِیلًا ثُمَّ
کَرُّوا عَلَیْهِ.
فَخَرَجَ إِلَیْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ
یُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ
الْحُسَیْنِ ع فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ ع لِتَحْبِسَهُ
فَامْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِیداً وَ قَالَ لَا أُفَارِقُ عَمِّی فَأَهْوَى
بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ إِلَى الْحُسَیْنِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَیْلَکَ
یَا ابْنَ الْخَبِیثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّی فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ
فَاتَّقَاهَا بِیَدِهِ فَبَقِیَتْ عَلَى الْجِلْدِ مُعَلَّقَةً فَنَادَى
یَا عَمَّاهُ فَأَخَذَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ یَا ابْنَ أَخِی
اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِکَ وَ احْتَسِبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ
اللَّهَ یُلْحِقُکَ بِآبَائِکَ الصَّالِحِینَ. فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ
فَذَبَحَهُ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع اللَّهُمَّ إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَى
حِینٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً وَ لَا
تَرْضَ عَنْهُمْ أَبَداً.
سالار شایستگان دیگر توان ایستادن نداشت که از جنگ باز ایستاد….. نداى امام حسین علیه السّلام به آسمان برخاست و سر به جانب آسمان بلند کرد و نیایشگرانه گفت: خدایا، تو خود مى دانى که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را مى کشند….آن تبهکاران سنگدل اندکى درنگ کردند و دگر باره بر آن آموزگار والاییها هجوم بردند. در همان لحظاتى که حسین علیه السّلام بر شهادتگاه، خود با لب تشنه و غرق در خون در انتظار شهادت بود، یادگار ارجمند برادرش، «عبد اللَّه»، فرزند امام حسن که کودکى هوشمند بود، از سراپرده بانوان بیرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمایه اش حسین علیه السّلام رسانید تا عمو را یارى کند.
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۰۰:۱۷
سلام بر ابوالفضل عبّاس ، فرزند امیر مؤمنان ؛ از خود در گذرنده با جان
برای برادر، برگیرنده از دیروزش برای فردایش، فداییِ او، نگهدارنده، کوشنده
برای رساندن آب به او، وکسی که دست هایش بُریده شد! خداوند قاتلانش یزید
بن رُقاد حیتی وحَکیم بن طُفَیل طایی را لعنت کند!
منابع:
الاقبال سید بن طاووس، ج۳ ص ۷۳ .
المزار الکبیر مشهدی، ص ۴۸۶.
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۰۰:۱۴
منبع:اعیان الشیعه،مقتل الحسین ابو مخنف ازدی و...
حضرت ام البنین علیها سلام هر روز به اتفاق عبید الله فرزند قمر بنی هاشم به قبرستان بقیع می رفت و برای آن حضرت نوحه سرایی می کرد و مردم مدینه برای شنیدن نوحه سرایی آن بانو گرد می آمدند و از سوز و گداز نوحه سرایی آن بانو می گریستند که او چنین نوحه سرایی می نمود : ( ترجمه اشعاری که آن بانو می خواند چنین است)
ای کسانی که عباس را دیده اید که بر گله گوسفندان ( دشمنان ) حمله می نمود
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۰۰:۱۳
آقا امام زمان (ع) یک تبسم به روی آدم بکند آدم چه میشود؟ مجسم کنید که شما امام زمان (ع) را نگاه کنید و حضرت بخندد فقط، هیچی دیگر. تمام نسلت خوشبخت میشود.
آن وقت میدانید امام زمانِ قمر بنی هاشم به او چه گفت؟ گفت: «بنفسی أنت» [1]؛ جان من به قربانت.
در مقاتل معتبر داریم. حالا فضایل آقا چقدر است؟ این یک فضیلت را ما نمی توانیم هضم کنیم که این همه شهید در اسلام بودند. روایات معتبر می گوید: «یَغبِطُه جَمیعُ الشُّهدا» [2] اگر این {جمیع} را نداشت می گفتیم شاید بعضی از شهدا را می گوید اما می گوید: مقام حضرت عباس(ع) مقامی است که همه شهدا غبطه آن را می خورند. پدر، امیرالمؤمنین (ع) است.
در بهشت، همه آرزوی مقامش را می برند. امام صادق (ع) فرمود: عموی ما عباس بصیرتش پرده ها را می شکافت. این هم خیلی حرف است.
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۰۰:۱۱
روضه مرحوم کافی ره
یک روز آقا امیرالؤمنین در مسجد بود؛ امام حسن و امام حسین علیه السلام نشسته بودند، عباس 4،5 ساله هم بود. امام حسین صدا زد: بابا علی من تشنه ام به غلاممان قنبر بگو برایم آب بیاورد، تا آقا گفت: قنبر بلند شو برای حسینم آب بیاور،یه وقت دیدند عباس علیه السلام بلند شد دوان دوان آمد طرف خانه، صدا زد مادرم ام البنین آقایم حسین تشنه است، بابایم به قنبر گفت برایش آب ببرد، من دلم می خواهد تا قنبر آب نبرده من آب ببرم. مادر یک ظرفی را پر از آب کرد و روی سر بچه گذاشت؛ این بچه از بس با عجله آمد طرف مسجد کمی از آبها روی شانه هایش ریخته بود، همین که وارد مسجد شد، صدای ناله حضرت علی بلند شد. گفتند: چرا گریه می کنید؟ فرمود: مردم نگاه کنید عباسم رفته برای حسینم آب آورده، گفتند: اینها با هم برادرند باید به درد هم بخورند، رفت آب آورد اینکه گریه ندارد. فرمود: نمی دانید عباس به من چه می گوید، من می دانم چه می گوید...
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۰۰:۰۸
السّلام علیک ایها العبدُالصّالح، السّلام علیک یاابالفضلِ العباسَ ابنَ امیرِالمومنین، السلام علیک یابن سیدالوصیین
- چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۳
- ۰۰:۰۶
- سه شنبه ۲۹ مهر ۹۳
- ۲۲:۵۹
- سه شنبه ۲۹ مهر ۹۳
- ۰۶:۱۴
خرم آن روز کز این منزل بروم بابا به هوای سر کویت بزنم بال و پری بابا
آنقدر حلقه زنم بر در درگاه خدا تا بروی دلم از غیب گشایند دری
در آن نیمه شب زین العابدین بغلش می گرفت و او را می گرداند ولی فقط می گفت: بابایم را می خواهم، آرام و قرار نداشت؛ ام کلثوم می آمد، از بغل زین العابدین پر می کشید می رفت بغل عمه ولی می گفت: بابایم را می خواهم؛ رباب داغ دیده او را بغل می گرفت، سر بچه را روی شانه اش می گذاشت و می گرداند، می گفت: بابایم را می خواهم؛ خواهر سیزده ساله اش، سکینه بغلش می گرفت، هر چه می گفت: خواهرم گریه نکن، ناله نزن، می گفت: بابایم را می خواهم.
- يكشنبه ۲۷ مهر ۹۳
- ۲۱:۰۷
- يكشنبه ۲۷ مهر ۹۳
- ۰۷:۰۰
- يكشنبه ۲۷ مهر ۹۳
- ۰۶:۲۲
- جمعه ۲۵ مهر ۹۳
- ۲۱:۳۲
- جمعه ۲۵ مهر ۹۳
- ۲۱:۱۲
- پنجشنبه ۲۴ مهر ۹۳
- ۰۵:۲۳
- چهارشنبه ۲۳ مهر ۹۳
- ۲۳:۳۲
ز بام کوفه می کنم تو را نظاره یا حسین!
تو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین!
سرو به خون نشسته ام، زائر دست بسته ام
سلام می فرستمت از لب پاره یا حسین!
لحظه به لحظه دم به دم، مرگ دوباره دیده ام
بس که رسیده بر تنم، زخم دوباره یا حسین!
میان خندة عدو بهر تو گریه می کنم
بلکه به اشک دیده ام کنی نظاره یا حسین!
تیر به چلة کمان، کمان به دست حرمله
میا به کوفه رحم کن به شیرخواره یا حسین!
پرده کنار رفته و می نگرم به دخترت
نه معجرش بود به سر، نه گوشواره یا حسین!
هدیة حاجیان بود به مسلخ ولا یکی
مرا بود در این منا دو ماه پاره یا حسین!
به آسمان دیده ام، نظاره کن که دم به دم
در آفتاب ریختم بر تو ستاره یا حسین!
نگه به مکه دوختم چو شمع بر تو سوختم
درون سینه ام شده نفس شراره یا حسین!
کرم کن و به یک نظر به نظم "میثمت" نگر
که کرده سوز او اثر به سنگ خاره یا حسین!
- چهارشنبه ۲۳ مهر ۹۳
- ۱۷:۳۰
آماده ام؛ برای دلم غم بیاورید
داغی به وسعت همه عالم بیاورید
با روضه های باز، مرا خون جگر کنید
یا چند صفحه از کتاب مُقرّم بیاورید
شکر خدا دوباره سیه پوش ماتمم
اشک مرا دوباره فراهم بیاورید
در سینه ام حسینیه ای دست و پا کنید
تا فرصت است بیرق و پرچم بیاورید
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
کم کم خبر ز ماه محرم بیاورید
چادر نماز فاطمه تا خیمه گاه شد
زحمت اگر نبود، مرا هم بیاورید
رضا باقریان

- چهارشنبه ۲۳ مهر ۹۳
- ۱۷:۲۷
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
- پنجشنبه ۳ مهر ۹۳
- ۰۷:۳۳
- چهارشنبه ۲ مهر ۹۳
- ۱۷:۱۲
لینک مربوطبه سایر مداحان در ادامه مطلب |
- دوشنبه ۳ شهریور ۹۳
- ۰۷:۳۵
- يكشنبه ۲ شهریور ۹۳
- ۰۸:۴۶
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده ست |
- يكشنبه ۲ شهریور ۹۳
- ۰۷:۴۳
زهر اشکی شد و چشمان ترش را سوزاند
سینه ی بی رمق محتضرش را سوزاند
بارها حرمت این شیخ در این شهر شکست
ناله ی بی کسی اش هر سحرش را سوزاند
سالها بود که با روضه ی مادر می سوخت
آنقدر سوخت دلش دور و برش را سوزاند
قاتل مادر او باز سراغش آمد
هیزم آورده و دیوار و درش را سوزاند
باز هم شکر که پهلوی نحیفش نشکست
گرچه لرزیدن طفلان جگرش را سوزاند
پیر مرد است زمین می خورد و می گرید
یاد داغی که دل شعله ورش را سوزاند
حسن لطفی
امام جعفر صادق (ع) : شیعتنا الرحماء بینهم ، الذین اذا خلوا ذکروا الله .
شیعیان ما با یکدیگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را یاد کنند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 268
- پنجشنبه ۳۰ مرداد ۹۳
- ۰۶:۳۵
- چهارشنبه ۱۵ مرداد ۹۳
- ۰۶:۳۹
- دوشنبه ۱۳ مرداد ۹۳
- ۲۳:۳۸
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
- جمعه ۳ مرداد ۹۳
- ۰۷:۴۹
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
- جمعه ۳ مرداد ۹۳
- ۰۷:۳۹
غریبه
از دیگران طعنه شنیده
داغ غریبی را چشیده
یک عمر بی خوابی کشیده
دارد عجب شوقی برای دیدن روی شهیده
در شهر محنت زای کوفه
شبگرد خسته پای کوفه
در کوچه ها آوای کوفه
این رهبر تنهای کوفه
رد میشود از خواب شوم بی خیالی های کوفه
دانلود روضه امیرالمومنین-کریمی
- پنجشنبه ۲۶ تیر ۹۳
- ۰۲:۴۴
وفات بزرگ بانوی ایثار و صبر و ایمان حضرت خدیجه کبری بر شما تسلیت باد
از درد غربت داشت کوثر گریه می کرد
زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد
خاک مزار مادرش را میگرفت و
با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد
یاد گذشته یاد آینده برای
این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد
گرم تماشای عزاداری آنها
یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد
تکرار شد این قِصه اما در دل شب
این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد
بر روی قبر مخفی مادر به یاد
آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد
وقتی که خون تازه از مسمار میریخت
انگار بر حال علی در گریه میکرد
دست خدا را دست بسته میکشیدند
زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد
صیادها با تازیانه حمله کردند
کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد
یک روز هم زینب به زیر تازیانه
در قتلگه پیش برادر گریه میکرد
وقتی که طفلان بین آتش میدویدند
بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد
منبع:http://mashgheheyat.blogfa.com/cat-22.aspx
- سه شنبه ۱۷ تیر ۹۳
- ۱۲:۴۸
شب قدر قبل از امیر المومنین بود ، اما میدانید چرا علی شب نوزده رمضان ضربت خورد؟ دشمنان علی گفتند: کشتن علی عبادت است و اگر این کشتن در شب قدر باشد ثوابش بیشتر است. ابن ملجم با هزار دینار شمشیرش را زهرآلود کرده بود، تا حالا کسی جرأت نکرده بود به علی نزدیک شود و او را زخمی نماید سر مولا در سجده بود و تنها در آن سر جای زخم شمشیر عمر بن عبدود بود تا سر از سجده برداشت جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد تهدمت والله ارکان الهدی.....
گریزها و روضه ها٬ نویسنده :سید علی موسوی باروق٬ ص۵۱
گریز دوم:شب19
امشب به امیرالمؤمنین چه گذشت؟ خانهی دخترش (ام کلثوم) بود [دختر به پدر خیلی علاقهمند است.] بعضی از نقلها دارد، آقا لحظاتی خوابیدند بعد بیدار شدند. اشک در چشمهای مولا حلقه زد. مگر دختر میتواند اشک بابا را ببیند. سئوال کرد: بابا، چرا گریه میکنی؟ فرمود: رسول خدا را در خواب دیدم، فرمود: هَلُمَّ الینا؛ علی جان، پیش ما بیا، ما مشتاق و منتظریم.
- شنبه ۱۴ تیر ۹۳
- ۱۵:۰۹
لینک دانلود مداحی سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
- سه شنبه ۳ تیر ۹۳
- ۰۷:۵۷
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
- سه شنبه ۳ تیر ۹۳
- ۰۷:۵۴

آقاجانم،حضرت در بستر بیماری از زهر افتاده بود،یه وقت صدای نازنینش بلند شد،حسنم بیا،
امام عسکری کنار بدن باباش رفت،نگاهی به صورت باباش کرد،تو تبعیدگاه ومنطقه نظامی
تبعیدشون کردند،
حضرت کنار بدن بابای غریبش نشست،ناله ها زد..
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
پول می داد امام هادی علیه السلام می گفت برید زیارت حسین علیه السلام،
حالا من روضه رو می برم کربلا و عاشورا ،اونجایی که امام هادی دوست داره،
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کجا ببرمت،همین یه مسیر مسیر روضه ی من،می گن امام عسگری،خیلی فردا بی تابی کرد،
وقتی بدن بابا رو دید،وقتی داغ بابا دید،یا امام عسگری،شنیدم گریبان چاک زدی،شنیدم به سر و صورت
زدی،شنیدم برا داغ بابات،بلند گریه کردی، مگه چه کردن با بابات،مگه چه جوری کشتنش،
اگه شما گریبان چاک زدی،پس زین العابدین چی بگه کربلا،یا الله،گریبان چاک زد امام عسگری
،اما کربلا،زین العابدین دید همه دارن بدنهارو دفن می کنن،هیچکی به بدن حسین نگاه نمی کنه
،حسین...........عمه چرا بدن بابامو دفن نمی کنن،مگه بابای من،مسلمون نیست،
چرا بدنهای خودشونو دفن می کنن،یکی نبود بگه زین العابدین،صبر کن،الان یه کاری می کنن،
دیگه بدن بابات پیدا نباشه، الان ده نفر میان،اسباشونو میارن،فرج امام زمان بگو حسین.....
جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای
شهادت حضرت امام هادی (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
- پنجشنبه ۱۵ خرداد ۹۳
- ۰۶:۰۱
![]() عنوان و نام پدیدآور : لایوم کیومک یا اباعبدالله: گریزهای مداحی مولف : علی اکبر لطیفیان. |
- چهارشنبه ۱۴ خرداد ۹۳
- ۰۸:۱۴
آهسته گذارید روی تخته تنش را
تا میخ اذّیّت نکند پیرهنش را
اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را
این ساق ِبهم ریخته کِتمان شدنی نیست
دیدند روی تخته ی در ، تا شدنش را
این مرد الهی مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غریبان بدنش را
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد
بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را
این هفت کفن روضه ی گودال حسین است
ای کاش نیارند برایش کفنش را
نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت
مدیون حصیرند مرتب شدنش را
علی اکبر لطیفیان
منبع:http://mashgheheyat.blogfa.com/
- يكشنبه ۴ خرداد ۹۳
- ۰۶:۰۵

امکان دانلود کتاب با فرمتهای مختلف برای استفاده در انواع موبایل ، تبلت و کامپیوتر
بانک جامع اشعار مداحان جلد 1 تا 15
عناوین اصلی کتاب شامل:
اهل بیت (ع)؛ چهارده معصوم (ع)؛ خاندان عصمت (ع)؛ یاران؛ اطلاعات روضه ای؛ مناسبت ها؛ ایّام خاص؛ اعیاد؛ پندیات؛ سرزمین؛ عبادات؛ متفرقه
دانلود در ادامه مطلب:
- يكشنبه ۴ خرداد ۹۳
- ۰۰:۵۰
لینک دانلود مربوط به سایر مداحان را در ادامه مطلب ببینید |
- شنبه ۳ خرداد ۹۳
- ۰۸:۰۰
امکان دانلود کتاب با فرمتهای مختلف برای استفاده در انواع موبایل ، تبلت و کامپیوتر
گزیده اشعار پندیات، مناجات، غزلیات، مدح مراثی در وصف چهارده معصوم علیهم السلام قسمت مربوط به امام هادی علیه السلام
حدیقه الذاکرین - امام هادی (ع)
مشخصات کتاب:
گردآورنده: یدالله بهتاش
تدوین و تصحیح: حسن ابراهیمی.
دانلود در ادامه مطلب
- سه شنبه ۲۳ ارديبهشت ۹۳
- ۰۹:۳۴
هنگامى که بدخواهان در نزد متوکل، از امام هادىعلیه السلام سعایت و بدگویى کرده و گفتند: در منزل او سلاح و نوشتهها و اشیاى دیگرى است که از طرف شیعیان به وى رسیده و او قصد قیام بر ضد دولت تو را دارد، متوکل گروهى را به منزل آن حضرت فرستاد، آنان شبانه به خانه امام علیه السلام هجوم بردند، ولى چیزى به دست نیاوردند، آنها دیدند که حضرت تنها در اطاقى دربسته نشسته و در حالى که جامه پشمین بر تن دارد و بر زمین خاکى روى شن و ماسه نشسته، به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است. امام را با همان حال دستگیر کرده و نزد متوکل بردند و به او گزارش دادند که در خانهاش چیزى نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن مىخواند. متوکل چون امام را دید، از عظمت و هیبت امام بىاختیار ایشان را احترام نموده و در کنار خود نشانید و با کمال گستاخى جام شرابى را که در دست داشتبه امام علیه السلام تعارف نمود. امام سوگند یاد کرده و فرمود: «گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معاف دار!» متوکل حضرت را معاف نمود و گفت: شعرى بخوان! حضرت فرمود: «من شعر کم مىخوانم». متوکل گفت: «باید بخوانى!» امام هادى علیه السلام آن گاه که اصرار وى را دید اشعارى را قرائت نمود که تمام اهل مجلس متاثر شده و به گریه افتادند و بزم شراب و عیش به سوگ و عزا تبدیل شده و آنان جامهاى شراب را بر زمین کوبیدند. اشعار امام چنین بود:
بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ
- يكشنبه ۷ ارديبهشت ۹۳
- ۰۷:۱۴
امام حسن عسکری(ع) در تشییع پیکر پاک پدرشان گریبان چاک نمودند
امام حسن عسگری علیه السلام در مراسم تشییع پیکر مطهر پدرش، امام هادی علیه السلام، گریبان چاک کرد. کسی به نام ابو عون برای او نامه نوشت که: «چه کسی از اولیای خدا را دیده یا شنیدهای که در عزای کسی گریبان چاک کرده باشد؟»
امام حسن عسگری علیه السلام در پاسخش نوشت: «ای نادان! تو چه میفهمی؟ بدان که موسی علیهالسلام در عزای برادرش هارون گریبان چاک کرد.
متن عربی روایت:
[رجال الکشی] أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ کُلْثُومٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ وَ غَیْرِهِ قَالَ خَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فِی جَنَازَةِ أَبِی الْحَسَنِ ع وَ قَمِیصُهُ مَشْقُوقٌ فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو عَوْنٍ الْأَبْرَشُ قَرَابَةُ نَجَاحِ بْنِ سَلَمَةَ مَنْ رَأَیْتَ أَوْ بَلَغَکَ مِنَ الْأَئِمَّةِ شَقَّ ثَوْبَهُ فِی مِثْلِ هَذَا فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو مُحَمَّدٍ ع یَا أَحْمَقُ وَ مَا یُدْرِیکَ مَا هَذَا قَدْ شَقَّ مُوسَى عَلَى هَارُونَ.(1)
اما دلها بسوزد...
زینب(س) در مجلس یزید با دیدن سر نورانی برادر گریبان چاک زد
و اما زینب (س) چون سر مبارک برادر خود را بدید از شدت ناراحتى گریبان را چاک زد .سپس به آواز غمناک فریاد یا حُسَیْناهُ، یا حَبیبَ رَسُولِ اللّهِ، یَابْنَ مَکَّةَ وَ مِنى ، یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى برآورد به گونه ای که ناله اش دلها را خراشید.
راوى گوید: به خدا سوگند که همه آن کسانى که در مجلس یزید حضور داشتند از ناله جانسوز او به گریه و افغان افتادند و در آن حال خود آن پلید لب از گفتار فرو بست و ساکت بود.
متن عربی:
وَ اءَمّا
زَیْنَبُ، فَانَّها لَمّا رَاءَتْهُ اءَهْوَتْ الى جَیْبِها فَشَقَّتْهُ، ثُمَّ نادَتْ بِصَوْتٍ حَزینٍ یَفْزَعُ الْقُلُوبَ: یا حُسَیْناهُ،
یا حَبیبَ رَسُولِ اللّهِ، یَابْنَ
مَکَّةَ وَ مِنى ، یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ
النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى .
قَالَ الرّاوى : فَاءَبْکَتْ وَاللّهِ کُلُّ مَنْ کانَ حاضِرا فى الْمَجْلِسِ، وَ یَزیدُ ساکِتُ.(2)
منبع:
1. رجال کشى 2/842.
بحارالأنوار ج : 50 ص : 191
2. لهوف ابن طاووس- المسلک الثالث فى الاُمُورِ الْمُتَاءَخَّرَةِ عَنْ قَتْلِهِ ع وَ هِىَ تَمامُ ما اءَشَرْنا اِلَیْهِ
- يكشنبه ۷ ارديبهشت ۹۳
- ۰۷:۰۳
بوی عطرش به مشامم چو نسیم است خدا میداند
اهل عالم بدانید حسین شاه کریم است خدا میداند
ای دلم گرد یتیمی به من و تو به چه کار ؟
هر که ارباب ندارد یتیم است خدا میداند
-
متن روضه شب هشتم محرم/ حضرت علی اکبر/ سید مهدی میرداماد/ اگرچه در دل دشمن تو را رها کردم به قاتلان تو نفرین، به تو دعا کردم
-
متن و صوت روضه شب هفتم محرم/حاج محمد فراهانی- یه مادر تو کربلا شیر نداره هر کسی شیرخواره داره بیاره
-
متن و صوت روضه شب ششم محرم/ وقتی دلم دارد هوای مجتبی را باید ببیند بچه های مجتبی را قاسم تو را یک عمر بر دوشم گرفتم با تو حسن را هم در آغوشم گرفتم/ حاج سید محمد جوادی
-
گریزهای مداحی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
-
سوی خیمه برگرد خواهر حزینم
-
غلامرضا سازگار حضرت زهرا(س)-شهادت کو به کو، منزل به منزل، دیده را دریا کنم
-
بیست و پنج سال بیشتر نداشت / روضه امام جواد علیه السلام
-
شعر شهادت امام کاظم(ع)(به عشق یار می جاودانه باید خورد شراب تلخ ز دست زمانه باید خورد)
-
زبان حال امام صادق عیه السلام
-
متن اشعار شهادت امام محمد باقر (ع) - باقر آل رسولم نجل زهرای بتولم
-
گریزها و روضه های کوتاه و جانسوز برای شهادت امام حسین علیه السلام
-
چند گریز جانسوز برای روضه حضرت عباس علیه السلام
-
دانلود کتاب مفید بانک جامع اشعار مداحان (15 جلد)
-
دانلود کتابهای مداحی ترکی آذری
-
دانلود کتاب قیام جاوید : ترجمه " مقتل الحسین" ابی مخنف
-
دانلود کتاب گریزهای مداحی
-
گریزها و روضه هایی کوتاه و جانسوز برای حضرت علی اکبر علیه السلام
-
ده گریز و روضه برای شهادت امام رضا(ع)
-
متن روضه شام غریبان
-
گریزهایی جانسوز برای شب شام غریبان امام حسین علیه السلام
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
-
آذر ۱۳۹۴ ( ۵ )
-
آبان ۱۳۹۴ ( ۱۰ )
-
شهریور ۱۳۹۴ ( ۱ )
-
تیر ۱۳۹۴ ( ۳۸ )
-
دی ۱۳۹۳ ( ۱۲ )
-
آذر ۱۳۹۳ ( ۹۰ )
-
آبان ۱۳۹۳ ( ۲۶۱ )
-
مهر ۱۳۹۳ ( ۲۸ )
-
شهریور ۱۳۹۳ ( ۴ )
-
مرداد ۱۳۹۳ ( ۵ )
-
تیر ۱۳۹۳ ( ۵ )
-
خرداد ۱۳۹۳ ( ۵ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۷ )
-
فروردين ۱۳۹۳ ( ۲۱ )
-
اسفند ۱۳۹۲ ( ۱۹ )
-
بهمن ۱۳۹۲ ( ۵ )
-
دریافت روضه (۳۶۲)
-
نوحه (۳۰)
-
مقتل (۱۲۹)
-
شعر (۷۸)
-
گریز (۱۳۹)
-
حدیث (۱۹)
-
معجزات (۱۸)
-
دانلود (۱۶۹)
-
مناجات، دعا و زیارت (۲۴)
-
شخصیت ها (۴۵۸)
-
پنج تن آل عبا علیهم السلام (۴)
-
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله (۴۲)
-
امیرالمومنین علیه السلام (۲۰)
-
حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها (۴۲)
-
امام حسن مجتبی علیه السلام (۴۲)
-
امام حسین علیه السلام (۱۳۲)
-
امام سجاد علیه السلام (۱۷)
-
امام محمد باقر علیه السلام (۱۰)
-
امام جعفر صادق علیه السلام (۵)
-
امام موسی کاظم علیه السلام (۴)
-
امام رضا علیه السلام (۲۸)
-
امام محمد جواد علیه السلام (۶)
-
امام علی النقی علیه السلام (۸)
-
امام حسن عسکری علیه السلام (۷)
-
امام زمان عجّل الله فرجه (۷)
-
حضرت ابالفضل علیه السلام (۳۳)
-
حضرت علی اکبر علیه السلام (۲۳)
-
حضرت علی اصغر علیه السلام (۱۴)
-
حضرت قاسم علیه السلام (۱۲)
-
حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام (۶)
-
حضرت زینب سلام الله علیها (۴۴)
-
فرزندان حضرت زینب علیهم السلام (۳)
-
حضرت رقیه سلام الله علیها (۲۵)
-
مسلم بن عقیل علیه السلام (۱۳)
-
طفلان مسلم علیهم السلام (۷)
-
یاران امام حسین علیهم السلام (۱۷)
-
حضرت سکینه سلام الله علیها (۹)
-
حضرت ام کلثوم سلام الله علیها (۳)
-
حضرت ام البنین سلام الله علیها (۲)
-
حضرت معصومه سلام الله علیها (۸)
-
حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها (۱)
-
مناسبت ها (۳۴۳)
-
ورود به کربلا (۸)
-
شب اول محرم (۱۶)
-
شب دوم محرم (۶)
-
شب سوم محرم (۲۰)
-
شب چهارم محرم (۴)
-
شب پنجم محرم (۳)
-
شب ششم محرم (۱۰)
-
شب هفتم محرم (۱۳)
-
شب هشتم محرم (۲۳)
-
شب نهم محرم (تاسوعا) (۲۵)
-
شب دهم محرم (عاشورا ) (۱۳)
-
فاطمیه (۲۹)
-
تا عصر روز عاشورا (۳۰)
-
عصر عاشورا و حمله به خیام (۲۳)
-
شب یازدهم (شام غریبان) (۲۱)
-
روز یازدهم (وداع و خروج اسرا از کربلا) (۱۰)
-
دفن پیکر مطهر شهداء (۵)
-
روز دوازدهم (اسرا در کوفه) (۱۱)
-
اسرا از کوفه تا شام (۱۲)
-
اسرا در شام (۴۲)
-
اربعین و بازگشت اسرا به کربلا (۱۳)
-
بازگشت اسرا به مدینه (۷)
-
28 صفر (۸۲)
-
ماه رمضان (۵)
-
بقیع و مدینه (۷)
-
احکام عزاداری (۱)
-
آسیب شناسی عزاداری (۵)
-
شبهات (۱۰)
-
آموزش (سبک روضه، نوحه، مداحی و...) (۴)
-
کتاب (۳۲)