در اینجا مجموعه ای از کتاب های ارزشمندی را که در زمینه ی اشعار آذری سروده شده اند را قرار داده ایم همه ی کتاب ها درقالب PDF هستند. |
- پنجشنبه ۱ آبان ۹۳
- ۰۷:۳۳
مرکز نشر و دانلود متن روضه ، صوت روضه، کلیپ روضه، کتاب های مقتل ،شعر، مداحی و غیره
در اینجا مجموعه ای از کتاب های ارزشمندی را که در زمینه ی اشعار آذری سروده شده اند را قرار داده ایم همه ی کتاب ها درقالب PDF هستند. |
وقتی آن ملعون شمشیر را فرود آورد، عبد الله دست خود را سپر امام حسین
علیه السلام قرار داد و دستش چنان قطع گردید که به پوستی آویزان شد عبد
الله فریاد زد: عمو جان.
وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ …. .فَقَالَ ع بِسْمِ اللَّهِ وَ عَلَى
مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ
إِلَهِی تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ.ثُمَّ
ضَعُفَ مِنْ کَثْرَةِ انْبِعَاثِ الدَّمِ… فَلَبِثُوا قَلِیلًا ثُمَّ
کَرُّوا عَلَیْهِ.
فَخَرَجَ إِلَیْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ
یُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ
الْحُسَیْنِ ع فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ ع لِتَحْبِسَهُ
فَامْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِیداً وَ قَالَ لَا أُفَارِقُ عَمِّی فَأَهْوَى
بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ إِلَى الْحُسَیْنِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَیْلَکَ
یَا ابْنَ الْخَبِیثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّی فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ
فَاتَّقَاهَا بِیَدِهِ فَبَقِیَتْ عَلَى الْجِلْدِ مُعَلَّقَةً فَنَادَى
یَا عَمَّاهُ فَأَخَذَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ یَا ابْنَ أَخِی
اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِکَ وَ احْتَسِبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ
اللَّهَ یُلْحِقُکَ بِآبَائِکَ الصَّالِحِینَ. فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ
فَذَبَحَهُ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع اللَّهُمَّ إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَى
حِینٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً وَ لَا
تَرْضَ عَنْهُمْ أَبَداً.
سالار شایستگان دیگر توان ایستادن نداشت که از جنگ باز ایستاد….. نداى امام حسین علیه السّلام به آسمان برخاست و سر به جانب آسمان بلند کرد و نیایشگرانه گفت: خدایا، تو خود مى دانى که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را مى کشند….آن تبهکاران سنگدل اندکى درنگ کردند و دگر باره بر آن آموزگار والاییها هجوم بردند. در همان لحظاتى که حسین علیه السّلام بر شهادتگاه، خود با لب تشنه و غرق در خون در انتظار شهادت بود، یادگار ارجمند برادرش، «عبد اللَّه»، فرزند امام حسن که کودکى هوشمند بود، از سراپرده بانوان بیرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمایه اش حسین علیه السّلام رسانید تا عمو را یارى کند.
منبع:اعیان الشیعه،مقتل الحسین ابو مخنف ازدی و...
حضرت ام البنین علیها سلام هر روز به اتفاق عبید الله فرزند قمر بنی هاشم به قبرستان بقیع می رفت و برای آن حضرت نوحه سرایی می کرد و مردم مدینه برای شنیدن نوحه سرایی آن بانو گرد می آمدند و از سوز و گداز نوحه سرایی آن بانو می گریستند که او چنین نوحه سرایی می نمود : ( ترجمه اشعاری که آن بانو می خواند چنین است)
ای کسانی که عباس را دیده اید که بر گله گوسفندان ( دشمنان ) حمله می نمود
آقا امام زمان (ع) یک تبسم به روی آدم بکند آدم چه میشود؟ مجسم کنید که شما امام زمان (ع) را نگاه کنید و حضرت بخندد فقط، هیچی دیگر. تمام نسلت خوشبخت میشود.
آن وقت میدانید امام زمانِ قمر بنی هاشم به او چه گفت؟ گفت: «بنفسی أنت» [1]؛ جان من به قربانت.
در مقاتل معتبر داریم. حالا فضایل آقا چقدر است؟ این یک فضیلت را ما نمی توانیم هضم کنیم که این همه شهید در اسلام بودند. روایات معتبر می گوید: «یَغبِطُه جَمیعُ الشُّهدا» [2] اگر این {جمیع} را نداشت می گفتیم شاید بعضی از شهدا را می گوید اما می گوید: مقام حضرت عباس(ع) مقامی است که همه شهدا غبطه آن را می خورند. پدر، امیرالمؤمنین (ع) است.
در بهشت، همه آرزوی مقامش را می برند. امام صادق (ع) فرمود: عموی ما عباس بصیرتش پرده ها را می شکافت. این هم خیلی حرف است.
روضه مرحوم کافی ره
یک روز آقا امیرالؤمنین در مسجد بود؛ امام حسن و امام حسین علیه السلام نشسته بودند، عباس 4،5 ساله هم بود. امام حسین صدا زد: بابا علی من تشنه ام به غلاممان قنبر بگو برایم آب بیاورد، تا آقا گفت: قنبر بلند شو برای حسینم آب بیاور،یه وقت دیدند عباس علیه السلام بلند شد دوان دوان آمد طرف خانه، صدا زد مادرم ام البنین آقایم حسین تشنه است، بابایم به قنبر گفت برایش آب ببرد، من دلم می خواهد تا قنبر آب نبرده من آب ببرم. مادر یک ظرفی را پر از آب کرد و روی سر بچه گذاشت؛ این بچه از بس با عجله آمد طرف مسجد کمی از آبها روی شانه هایش ریخته بود، همین که وارد مسجد شد، صدای ناله حضرت علی بلند شد. گفتند: چرا گریه می کنید؟ فرمود: مردم نگاه کنید عباسم رفته برای حسینم آب آورده، گفتند: اینها با هم برادرند باید به درد هم بخورند، رفت آب آورد اینکه گریه ندارد. فرمود: نمی دانید عباس به من چه می گوید، من می دانم چه می گوید...
السّلام علیک ایها العبدُالصّالح، السّلام علیک یاابالفضلِ العباسَ ابنَ امیرِالمومنین، السلام علیک یابن سیدالوصیین
خرم آن روز کز این منزل بروم بابا به هوای سر کویت بزنم بال و پری بابا
آنقدر حلقه زنم بر در درگاه خدا تا بروی دلم از غیب گشایند دری
در آن نیمه شب زین العابدین بغلش می گرفت و او را می گرداند ولی فقط می گفت: بابایم را می خواهم، آرام و قرار نداشت؛ ام کلثوم می آمد، از بغل زین العابدین پر می کشید می رفت بغل عمه ولی می گفت: بابایم را می خواهم؛ رباب داغ دیده او را بغل می گرفت، سر بچه را روی شانه اش می گذاشت و می گرداند، می گفت: بابایم را می خواهم؛ خواهر سیزده ساله اش، سکینه بغلش می گرفت، هر چه می گفت: خواهرم گریه نکن، ناله نزن، می گفت: بابایم را می خواهم.
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
لینک مربوطبه سایر مداحان در ادامه مطلب |
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده ست |
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
شب قدر قبل از امیر المومنین بود ، اما میدانید چرا علی شب نوزده رمضان ضربت خورد؟ دشمنان علی گفتند: کشتن علی عبادت است و اگر این کشتن در شب قدر باشد ثوابش بیشتر است. ابن ملجم با هزار دینار شمشیرش را زهرآلود کرده بود، تا حالا کسی جرأت نکرده بود به علی نزدیک شود و او را زخمی نماید سر مولا در سجده بود و تنها در آن سر جای زخم شمشیر عمر بن عبدود بود تا سر از سجده برداشت جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد تهدمت والله ارکان الهدی.....
گریزها و روضه ها٬ نویسنده :سید علی موسوی باروق٬ ص۵۱
گریز دوم:شب19
امشب به امیرالمؤمنین چه گذشت؟ خانهی دخترش (ام کلثوم) بود [دختر به پدر خیلی علاقهمند است.] بعضی از نقلها دارد، آقا لحظاتی خوابیدند بعد بیدار شدند. اشک در چشمهای مولا حلقه زد. مگر دختر میتواند اشک بابا را ببیند. سئوال کرد: بابا، چرا گریه میکنی؟ فرمود: رسول خدا را در خواب دیدم، فرمود: هَلُمَّ الینا؛ علی جان، پیش ما بیا، ما مشتاق و منتظریم.
لینک دانلود مداحی سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
لینک مربوط به سایر مداحان در ادامه مطلب آمده است |
آقاجانم،حضرت در بستر بیماری از زهر افتاده بود،یه وقت صدای نازنینش بلند شد،حسنم بیا،
امام عسکری کنار بدن باباش رفت،نگاهی به صورت باباش کرد،تو تبعیدگاه ومنطقه نظامی
تبعیدشون کردند،
حضرت کنار بدن بابای غریبش نشست،ناله ها زد..
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
پول می داد امام هادی علیه السلام می گفت برید زیارت حسین علیه السلام،
حالا من روضه رو می برم کربلا و عاشورا ،اونجایی که امام هادی دوست داره،
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کجا ببرمت،همین یه مسیر مسیر روضه ی من،می گن امام عسگری،خیلی فردا بی تابی کرد،
وقتی بدن بابا رو دید،وقتی داغ بابا دید،یا امام عسگری،شنیدم گریبان چاک زدی،شنیدم به سر و صورت
زدی،شنیدم برا داغ بابات،بلند گریه کردی، مگه چه کردن با بابات،مگه چه جوری کشتنش،
اگه شما گریبان چاک زدی،پس زین العابدین چی بگه کربلا،یا الله،گریبان چاک زد امام عسگری
،اما کربلا،زین العابدین دید همه دارن بدنهارو دفن می کنن،هیچکی به بدن حسین نگاه نمی کنه
،حسین...........عمه چرا بدن بابامو دفن نمی کنن،مگه بابای من،مسلمون نیست،
چرا بدنهای خودشونو دفن می کنن،یکی نبود بگه زین العابدین،صبر کن،الان یه کاری می کنن،
دیگه بدن بابات پیدا نباشه، الان ده نفر میان،اسباشونو میارن،فرج امام زمان بگو حسین.....
جهت مشاهده دیگر روضه ها و گریزهای
شهادت حضرت امام هادی (ع)
به ادامه مطلب مراجعه نمایید
![]() عنوان و نام پدیدآور : لایوم کیومک یا اباعبدالله: گریزهای مداحی مولف : علی اکبر لطیفیان. |
لینک دانلود مربوط به سایر مداحان را در ادامه مطلب ببینید |
امکان دانلود کتاب با فرمتهای مختلف برای استفاده در انواع موبایل ، تبلت و کامپیوتر
حدیقه الذاکرین - امام هادی (ع)
مشخصات کتاب:
گردآورنده: یدالله بهتاش
تدوین و تصحیح: حسن ابراهیمی.
هنگامى که بدخواهان در نزد متوکل، از امام هادىعلیه السلام سعایت و بدگویى کرده و گفتند: در منزل او سلاح و نوشتهها و اشیاى دیگرى است که از طرف شیعیان به وى رسیده و او قصد قیام بر ضد دولت تو را دارد، متوکل گروهى را به منزل آن حضرت فرستاد، آنان شبانه به خانه امام علیه السلام هجوم بردند، ولى چیزى به دست نیاوردند، آنها دیدند که حضرت تنها در اطاقى دربسته نشسته و در حالى که جامه پشمین بر تن دارد و بر زمین خاکى روى شن و ماسه نشسته، به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است. امام را با همان حال دستگیر کرده و نزد متوکل بردند و به او گزارش دادند که در خانهاش چیزى نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن مىخواند. متوکل چون امام را دید، از عظمت و هیبت امام بىاختیار ایشان را احترام نموده و در کنار خود نشانید و با کمال گستاخى جام شرابى را که در دست داشتبه امام علیه السلام تعارف نمود. امام سوگند یاد کرده و فرمود: «گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معاف دار!» متوکل حضرت را معاف نمود و گفت: شعرى بخوان! حضرت فرمود: «من شعر کم مىخوانم». متوکل گفت: «باید بخوانى!» امام هادى علیه السلام آن گاه که اصرار وى را دید اشعارى را قرائت نمود که تمام اهل مجلس متاثر شده و به گریه افتادند و بزم شراب و عیش به سوگ و عزا تبدیل شده و آنان جامهاى شراب را بر زمین کوبیدند. اشعار امام چنین بود:
بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ
امام حسن عسکری(ع) در تشییع پیکر پاک پدرشان گریبان چاک نمودند
امام حسن عسگری علیه السلام در مراسم تشییع پیکر مطهر پدرش، امام هادی علیه السلام، گریبان چاک کرد. کسی به نام ابو عون برای او نامه نوشت که: «چه کسی از اولیای خدا را دیده یا شنیدهای که در عزای کسی گریبان چاک کرده باشد؟»
امام حسن عسگری علیه السلام در پاسخش نوشت: «ای نادان! تو چه میفهمی؟ بدان که موسی علیهالسلام در عزای برادرش هارون گریبان چاک کرد.
متن عربی روایت:
[رجال الکشی] أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ کُلْثُومٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ وَ غَیْرِهِ قَالَ خَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فِی جَنَازَةِ أَبِی الْحَسَنِ ع وَ قَمِیصُهُ مَشْقُوقٌ فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو عَوْنٍ الْأَبْرَشُ قَرَابَةُ نَجَاحِ بْنِ سَلَمَةَ مَنْ رَأَیْتَ أَوْ بَلَغَکَ مِنَ الْأَئِمَّةِ شَقَّ ثَوْبَهُ فِی مِثْلِ هَذَا فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو مُحَمَّدٍ ع یَا أَحْمَقُ وَ مَا یُدْرِیکَ مَا هَذَا قَدْ شَقَّ مُوسَى عَلَى هَارُونَ.(1)
اما دلها بسوزد...
زینب(س) در مجلس یزید با دیدن سر نورانی برادر گریبان چاک زد
و اما زینب (س) چون سر مبارک برادر خود را بدید از شدت ناراحتى گریبان را چاک زد .سپس به آواز غمناک فریاد یا حُسَیْناهُ، یا حَبیبَ رَسُولِ اللّهِ، یَابْنَ مَکَّةَ وَ مِنى ، یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى برآورد به گونه ای که ناله اش دلها را خراشید.
راوى گوید: به خدا سوگند که همه آن کسانى که در مجلس یزید حضور داشتند از ناله جانسوز او به گریه و افغان افتادند و در آن حال خود آن پلید لب از گفتار فرو بست و ساکت بود.
متن عربی:
وَ اءَمّا
زَیْنَبُ، فَانَّها لَمّا رَاءَتْهُ اءَهْوَتْ الى جَیْبِها فَشَقَّتْهُ، ثُمَّ نادَتْ بِصَوْتٍ حَزینٍ یَفْزَعُ الْقُلُوبَ: یا حُسَیْناهُ،
یا حَبیبَ رَسُولِ اللّهِ، یَابْنَ
مَکَّةَ وَ مِنى ، یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ
النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى .
قَالَ الرّاوى : فَاءَبْکَتْ وَاللّهِ کُلُّ مَنْ کانَ حاضِرا فى الْمَجْلِسِ، وَ یَزیدُ ساکِتُ.(2)
منبع:
1. رجال کشى 2/842.
بحارالأنوار ج : 50 ص : 191
2. لهوف ابن طاووس- المسلک الثالث فى الاُمُورِ الْمُتَاءَخَّرَةِ عَنْ قَتْلِهِ ع وَ هِىَ تَمامُ ما اءَشَرْنا اِلَیْهِ
در وقت شهادت فقط امام حسن عسکری(ع) بر بالین پدر حاضر بود
بنابر قول شیخ صدوق و بعضى دیگر، معتمد عباسى برادر معتز آن حضرت را مـسـمـوم کـرد(1)
و در وقت شهادت آن امام غریب غیر از امام حسن عسکرى علیه السـلام کـسـى نـزد بـالیـن آن جـنـاب نـبـود و چـون حضرت از دنیا رحلت فرمود جمیع امرا و اشـراف حـاضـر شـدنـد.
و امام حسن علیه السلام در جنازه پدر شهید خود گریبان چاک زد و خـود مـتـوجـه غـسـل و کـفـن و دفـن والد بـزرگـوار خـود شـد و آن جـنـاب را در حـجـره اى که محل عبادت آن حضرت بود دفن کرد(2)
منابع:
1. مناقب ابن شهر آشوب 4/433.
2. منتهی الامال-زندگانی امام هادی(ع)
روضه بسیار زیبای حاج محمود کریمی:
اهل دردم غم هادی (ع) دارم سامرایی ست دل بی تابم
زنده ی فیض مدام یارم مرده ی یک نفس سردابم...
مرثیه زیبای حاج
محمود کریمی به مناسبت شهادت امام بزرگوار امام هادی (ع) .
مرد خدا کجا واین همه تحقیر وای من بزم شراب واین همه تحقیر وای من
هرچند بین ره بدنت را کشید و برد امادست کثیفش روی زن وبچه ات نخورد
باران نیزه نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد
این سینه ات مکان نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد
دانلود از لینک اصلی
روضه حضرت خاتم الانبیا، محمدمصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) |
|
السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَةِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ. آرزودارم شوم سوی مدینه رهسپار تا بگیرم همچوجان قبرنبی رادرکنار دست امیدم رسدچون برضریح اطهرش سرنهم درخاک پایش بادوچشم اشکبار باگنه برآن شفیع المذنبین واردشوم بی گنه آیم برون بابخشش پروردگار |
مقدمه (گریز) |
لحظات آخرعمرپیامبر حضرت هى بهوش میاید و هى از هوش میره همه نگران مظطرب دارن حال حضرت پیگیری می کنند. آقا رسول اللّه صلى الله علیه و آله صدا زد: همه از اطاق و حجره بیرون برند، به ام سلمه فرمود: دم دراطاق بایست ، نگذار کسى وارد اطاق بشه . صدا زد: یاعلى نزدیک من بیا، مى خوام با تو خدا حافظى کنم ، آخه وقت وداعِ. بعد دست میوه دلش ، نور دیده اش زهرا علیها السلام را گرفت به سینه اش چسباند، دست برادرش على علیه السلام را گرفت ، همینطور توى صورت على و زهرا علیهما السلام نگاه مى کرد و قطرات اشک از چشمهاى مبارکش مى ریخت ، مى خواست حرف بزنه ، بعض راه گلویش را میگرفت و نمى توانست صحبت کند. صداى گریه اهلبیت بلند شد. على علیه السلام سر پیغمبرُ تو دامنش گذاشت ، آخه لحظه هاى آخر عمر پیغمبرِ. بى بى فاطمه علیها السلام صدا زد؛ یا رسول اللّه با گریه ات دلم را پاره پاره کردى ، جگرم را سوزاندى ، سینه پرحسرتم را آیش زدى ، پیغمبر بى بى را به سینه اش چسباند و روى فاطمه علیها السلام را هى مى بوسید و هى گریه مى کرد. امام حسن و امام حسین علیهما السلام را توى بغلش گرفت و صداى الوداع الوداع ، و گریه و خروش و شیون الوداع از زمین و آسمان بلند بود...(1)-(مقتل المعصومین ج 1بخش اول ،فصل پنجم)) ای دل بیاکه موسم آه فغان رسید یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید واحسرتاکه حضرت زهرایتیم شد ازماتم پدرلبش به نیمه جان رسید اینجاوقتی فاطمه زهراروی بدن پدرش افتاده بود واابتاه می گفت کسی بی حرمتی نمی کرد همه بااحترام ادب بی بی روازروی بدن مبارک رسول الله برداشتندتسلیت گفتندتسلا دادند. یه سر بریم کربلا، من بمیرم براى آن دخترى که عصرعاشوراخواست از بدن باباش حسین خدا حافظى کنه ، خودش را انداخت روى بدن پاره پاره باباش حسین علیه السلام ... آمد صورت پدرش راببوسه دید باباش سر در بدن نداردامااین جانه تنهاادب نکردند بلکه باتازیانه دخترروازروی بدن پدربرداشتند ...2 حسین جان. |
پرورش مرثیه (اوج مرثیه) |
الالعنه الله علی القوم الظالمین |
فرود |
1.مقتل المعصومین ج 1 بخش اول فصل پنجم 2.مقتل لهوف سیدبن طاوس، ترجمه علیرضارجالی تهرانی ص 180 به نقل بسته آموزشی امیر بیان ش5 |
منبع |
ای وای که باز اربعین آمده است هنگام عزای مومنین آمده است
فرمتهای مختلف برای استفاده در انواع موبایل ، تبلت و کامپیوتر