از همین جا، از حرم حضرت فاطمه ی معصومه خواهر بزرگوارش، دل ها را روانه ی آستان قدس رضوی کنید. فاطمه ی معصومه سلام الله علیها عزادار است. خواهری که به عشق و محبت برادر از مدینه راه افتاد که برادر را ببیند. اما قبل از برادر از دنیا رفت و بدن مبارکش در این شهر به خاک سپرده شد. خواهری که مدینة الرسول را با عده ای به قصد دیدن برادر ترک کرد.
خانم فاطمه معصومه، امشب شب شهادت برادر بزرگوار شماست؛ شما هم عزادارید.
ما از همین جا عرض تسلیت به پیشگاه شما و حضرت بقیة الله الاعظم داریم و دل هایمان را روانه ی آستان قدس رضوی می کنیم. خیلی ها امشب مشهد هستند، خودشان را به حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام رسانده اند تا از نزدیک بگویند:یا علی بن موسی الرضا، آقا جان، اشهد انّک تشهد مقامی و تسمع کلامی و تردّ سلامی؛ شهادت می دهیم که ما را می بینی و جواب سلام هایمان را می دهی. خودتان فرمودید: سه جا بازدید زائرم می آیم.
یا اباالحسن، جان ما به فدایت. تو آن آقایی هستی که قبل از شهادت برای خودت مرثیه خواندی و زن و بچه برایت گریه کردند. در مدینه خوانواده ات را دور خود جمع کردی و فرمودی: امر بالنیاحة؛ همین جا برای من نوحه کنید و اشک بریزید. آن مکوقع امام جواد چهار سال داشت، زن و بچه و خواهران و برادران و خاندان امام رضا دورش جمع شدند و اشک ریختند، عرض کردند: آقا جان، پشت سر مسافر گریه خوب نیست. فرمود: آن مسافری که امید برگشت داشته باشد، ام علی بن موسی الرضا از این سفر برنمی گردد.(1)
نوشته اند: مدتی که در ایران بود، وقتی این اواخر نماز جمعه می رفت، دعایش این بود: خدایا، اگر مشکل کار من در مرگ من است مرگ مرا برسان.(2)غربت بس است، تنهایی بس است.
- جمعه ۲۸ آذر ۹۳
- ۰۶:۲۸