روضه

مرکز نشر و دانلود متن روضه ، صوت روضه، کلیپ روضه، کتاب های مقتل ،شعر، مداحی و غیره

متن و و صوت روضه امام رضا علیه السلام/مهدی سلحشور


شب آخریه ببین می خوان سفره و جمع کنند،سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش ،براحسنش،برا باباش،برا امام رضا پهن کرده،شب آخر ماه صفر،با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره،همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم،ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم،بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم،تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم،مادر مادر مادر،وقتی خواست از مدینه حرکت کنه،زن وبچه اهل و عیال ،همه رو جمع کرد،فرمود من دارم میرم،همتون پشت سر من گریه کنید،وقتی گفتند،آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه،آقا سر انداخت پایین،فرمود:آره ،اما مسافری که امید برگشت داره،من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم،می خوام عرض کنم آقاجان،هرکی می خواد بره سفر،اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو دعوت به گریه و ناله کنه،درستشم شاید همین باشه،

متن و صوت روضه ساربان و انگشترسیدالشهداء-مرحوم آیت الله مجتهدی(ره)

(امام حسین علیه السلام بعد از جواب شخص عرب )خوب جواب داد دیگه اولیش چی بود بهترین چیزها در عالم ایمان به خدا و رسول و شما خانواده جواب داد دومی زینت ها هم گفت(زینت عالم به حلم و زینت ثروتمند به بذل و بخشش و زینت فقیر به صبر) سومی نجات از مهالک به چیه گفت :توکل حضرت خوشش آمدو قرضش و دادو دویست اشرفی بدهکاری داشت علاوه بر آن حضرت سید الشهداء به این عرب انگشتر داد؛ حاج آقا جعفر خندق آبادی نقل می کردند: تمامی ائمه علیهم السلام یک انگشتر در راه خدا داده اند، ولی امام حسین دو انگشتر داده است؛ یکی انگشتری بود که به این شخص عرب دادند و یکی هم انگشتری بود که در عصر عاشوراء دادند. در عصر عاشوراء با چه وضعی انگشتر را از دست امام حسین علیه السلام در آوردند. انگشتر به دست حضرت چسبیده بود و جدا نمی شد و با چه حالتی از دست مبارک ایشان خارج کردند!

متن و صوت حمله به خیام توسط یزیدیان / مرحوم کافی

عصر عاشورا خیمه های امام حسین را آتش زدند؛ زن و بچه های امام حسین میان بیابان فریاد می زدند: وا محمدا

یکی از لشکریان عمر سعد می گوید: دیدم دامن یک دختر بچه ای آتش گرفت، این بچه بدنش هم دارد می سوزد، نمی داند چه کند، فکر می کند اگر فرار کند آتش دامنش

خاموش می شود. می گوید من دلم به حال این بچه سوخت سوار بر اسب شدم با عجله رفتم دنبال او تا آتش دامنش را خاموش کنم، این طفلک به خیال اینکه من میخواهم او را بزنم، بیشتر فرار می کند. می گوید: هر جوری بود خودم را بالای سر این آقا زاده رساندم، تا دید نمی تواند از دستم فرار کند، سرش را بلند کرد، گفت: آی مرد
بخدا من بابا ندارم؛ گفتم: من کاری با تو ندارم می خواهم آتش دامنت را خاموش کنم، پریدم پایین با دستانم آتش دامنش را خاموش کردم، تا اینکه این بچه کمی از من
محبت دید، گفت: آی مرد بگو ببینم راه نجف از کدام طرف است؛ گفتم: راه نجف را برای چه می خواهی؟ گفت: می خواهم بروم نجف، شکایت این مردم را به جدم علی بکنم، بگویم یا جدم سر بردار ببین حسینت را کشتند، خیمه هایمان را آتش زدند...

متن و صوت روضه شب هفتم محرم، علی اصغر علیه السلام-علی اصغر آرزومند

       دانلود روضه

وقتی حسین آمد و دست مرا گرفت

حس میکنم که دور و برم را خدا گرفت

بانی روضه های تو در اصل فاطمه است

در هیأت بهشت عزای تو را گرفت

سینه زنان تو همگی عیسوی دمند

پس میشود زنوکران تو شفا گرفت

عالم بدون کرببلا ارزشی نداشت

عشق حسین آمد و دنیا بها گرفت

فردا اسیر حول قیامت نمیشود

هرکس امروز زیر پرچمتان جاگرفت

بوی بهشت میرسد ازهیأت حسین

ازبس ملک رسیدو سپس ارتقا گرفت

اذن زیارت حرمت دست زینب است

باید فقط زخواهر تو کربلا گرفت

هنگامه قیامت دنیا مُحرم است

موج الحسین آمد و دل را فرا گرفت

هرذره بی حسین زمین گیر میشود

هردانه ای زخاک حسین گفت و پا گرفت

آزاده نیست هرکه غلام حسین نیست

وای از دل کسی که به نام حسین نیست

متن و صوت روضه شب هشتم محرم، علی اکبر علیه السلام-علی اصغر آرزومند

    دانلود روضه

ای که از روز ازل مارا جدا کردی حسین

فقط من و شما نیستیم میگیم حسین،هر وقت میگی حسین اگه اسم بچه خودت هم باشه،حضرت زهرا سلام الله علیها از عرش صدا میزنه:اگه بچه خودت رو صدا میزنی،خدا برات حفظش کنه، اما  اگه حسین مرا میگویی ،بدونید با لب تشنه سر از بدنش جدا کردند.

ای که از روز ازل مارا جدا کردی حسین

یک نگه کردی و مارا مبتلا کردی حسین

حاجت دنیایی و عقبایی مارا که هیچ

حاجت پیغمبران را هم روا کردی حسین

خون تو خون خدا خون نبی خون همه

تو تمام دهر را صاحب عزا کردی حسین

متن و صوت روضه شب نهم محرم، اباالفضل العباس علیه السلام-علی اصغر آرزومند

      دانلود روضه

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ وعَلى عباس الْحُسَیْنِ

یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام

 

وقتی گدایی را پناهی نیست دیگر

جزکوچه چشم تو راهی نیست دیگر

جزتو به حاجتها الهی نیست دیگر

این جذبه ها خواهی نخواهی نیست دیگر

تو شمعی و گرمای تو پروانه پرور          

مشکت به دوشت بود و اشکم را گرفتی

ماهی و از خورشید هم غم را گرفتی

بی شک یداللهی که پرچم را گرفتی

دادی دو دستت را دو عالم را گرفتی

تا که بریزی زیر پای شاه بی سر        

جنگاوریت را زبابا میشناسی

ام البنین را عبد زهرا میشناسی

وقتی برادر را تو آقا میشناسی

متن و صوت روضه شب عاشورا، شب دهم محرم-علی اصغر آرزومند

   دانلود روضه

هنوز از تو گرم است هنگامه ها

بسی آتش افتاده در جامه ها

به وقت سخن از تو ای عقل کل

جنون می چکد از سر خانه ها

تو در پاسخ نامه کوفیان

نوشتی به خون سطرها نامه ها

زتو باغشان زرد، خودخواه ها

زتو کامشان تلخ، خودکامها

تو نگذاشتی خیمه شب بازها

تدارک ببینند برنامه ها

بخوان آیه بر نیزه ی باغ سرخ

که از عطر تو پر شود شامه ها

بود نام تو عین جوشن کبیر

امیری حسین و نعم الامیر

تو گفتی که خوبان امیری کنند

دلاور شوند و دلیری کنند

مبادا جوانان به میدان رزم

ذلیلانه اظهار پیری کنند

مبادا در این فتنه عمارها

 به وقت سخن گوشه گیری کنند

تو گفتی صبوری کند خواهرت

چومجبورشان در اسیری کنند

تو گفتی که هیهات مردان ما

بمانند و ذلت پذیری کنند

تو موسی شدی تا ابالفضلها

برایت چو هارون بسیجی شدند

بعید است این شبه مردان شُوم

ترحم به طفل صغیری کنند

خدا خواست تا همه شیعیان

متن و صوت روضه شب عاشورا، شب دهم محرم-حاج حسن خلج

                      دانلود روضه

شد آخر کار، خدا نگهدار

وعده ی دیدار ،کنار مادر

آقام  آقام آقام حسین

لبریز آهم،پشت و پناهم

ای بی سپاهم،هستی ِ خواهر

 دست تو، از رو دل، برندار

نذار دلم رو غم بگیره

بعد این ،همه سال

آخه کی می خواد

 مارو از هم بگیره

حسین جان بیا تو یه کار برای من بکن من هم یه کار برای تو ،تا یادگاری بمونه

تو بیا و ،با دست خودت

محکمترش کن معجرم رو

تو می خوای برای من چیکار کنی زینب؟

متن و صوت روضه شب سوم محرم، رقیه علیهاسلام- حاج حسن خلج

 دانلود روضه

چشمامو بستم،آروم شکستم

هرچی نشتم،بابا نیومد

منم بهارش،دار و ندارش

سر قرارش،چرا نیومد؟

بابایی

چی میشه،یه دفعه،بذاری

موهات و توی دست بگیرم

از لبات،بابا جون،اومدم

که بوسه هامو پس بگیرم

یه جوری،ببوسش، گونم و

که جای بوسه هات بمونه

برا چی عزیز دلم؟آخه هی بچه هاشون رو بغل کردن،اومدن جلوی خرابه،یه جوری میبوسیدن بچه هاشون رو

متن و صوت روضه شب نهم محرم، عباس علیه السلام-حاج حسن خلج

        دانلود روضه

داداش

 دلم با غربت آشنا شد

شکستم و قدم دوتا شد

ابروی پیوسته ات جدا شد

قربون ابروهای پیوسته ات برم

داداشی

افتادی از رو مرکب،داغ تو  تا کمر رفت

امام سجاد علیه السلام می فرمایند:اینقده تیر زدند عموم مثل خارپشت شده بود.خوب این تیرها تو بدن بوده موقعی که خورده زمین

افتادی از رو مرکب،داغ تو  تا کمر رفت

میغلتی روی خاک و،تیرها همه تا پر رفت

وای داداشم

از جلو خیمه دیدم،قطع الیدین شدی تو

رو دست نیزه دارها،بالا پایین شدی تو

من و شما بعد هزار و اندی سال اومدیم،یه چیزی داریم میشنویم ،این حال شماست،بچه ها همه جلو خیمه ها صف کشیده بودند،عمو کی میاد آب بیاره،یه وقت دیدن یه بدن رو نیزه ها،امان از دل سکینه،حسین.........

پاشو

 نصیب من غم شده عباس

یه دنیا ماتم شده عباس

چقدر تنت کم شده عباس

نه از من و نه از تو،چیزی نمونده جونم

چه جوری برم به خیمه،نه میشه نه میتونم

می خوای بدونی عباس،چی کمرم رو خم کرد

یه جور زدن نمیشه،دیگه تنت رو جمع کرد

داداش

اهل حرم از پا نشستن

شکستی و همه شکستن

گره معجرها رو بستن

داداش

تا از رو دوش تو علم افتاد

ترس توی قلب دخترم افتاد

حرمله جانب حرم افتاد

بلند شو،ببین داره چه چپ چپ نگاه میکنه

پاشو که چشم براهه

مشک تو سکینه

پاشو ببر برادر

دخترم و مدینه

پاشو که این جا چشم

بی حیا بی شماره

بلند نمیشی؟

برم بگم رقیه،گوشواره اش رو درآره

                     

بابُ الحرم" پایگاه متن روضه و اشعارمذهبی"ویژه مداحان

حاج محمدباقر منصوری - گلچین روضه - سری دوم

گلچینی از سبک های روضه های آذری حاج محمدباقر منصوری در هیات الرضای اردبیل

روضه وداع امام حسین با اهل بیت علیهم السلام

دانلود فایل

پیامبر اکرم صلی الله نشسته بودند، بی بی زهرا سلام الله علیها وارد شدند، بابا چرا گریه می کنید؟ فرمود: جبرییل یک چیز آورده من را منقلب کرده؛ جبرییل فرمود: خدا فرموده، به پیغمبر بگو، حسین تو را ،

با لب تشنه شهید می کنند.

بی بی زهرا شروع کرد به گریه کردن، سه سؤال فرمودند: بابا وقتی حسین را می کشند، شما هستید؟ نه من نیستم، آیا علی زنده هست؟ فرمود: نه بابا جان علی هم نیست، بابا وقتی حسینم را می کشند من زنده ام؟

فرمود: تو هم نیستی زهرا جان، گفت: پس چه کسی برای حسین من گریه می کند؟ فرمود: فاطمه جان زنان و مردان امت من دور هم جمع می شوند و برای مظلومی حسین تو گریه می کنند.

روضه لحظه شهادت امام حسین علیه السلام

امام زمان می فرمایند: تا اسب بی صاحب را دیدند، شروع کردند به صورت ها لطمه زدن؛ زینب، سیلی به صورت می زد. دنبال اسب بی صاحبت را افتادند،

ببینند کجا به زمین افتاده ای.

زینبی که سه روز حسین  را ندیده بود گریه می کرد، آمد بالای تل زینبیه؛ امام عصر می فرمایند: زینب ایستاده، حسین روی زمین افتاده، وشمر جالس علی صدرک...


منبع: اقتباس از روضه خوانی حجت الاسلام والمسلمین هاشمی نژاد حفظه الله.

روضه زینب نظاره گر شهادت امام حسین علیهماالسلام

تل زینبیه بلند است، گودال، زمینش فرو رفتگی دارد؛ زینب ایستادست، حسین افتادست، زینب دارد تماشا می کند، وشمر جالس علی صدرک قابضا علی شیبتک، نانجیب روی سینه مولای ما نشسته.

ای خدا ما را کربلایی کن            بعد از آن با ما هر چه خواهی کن

کسی که بالای تل زینبیه می ایستد کاملا به گودال قتلگاه اشراف دارد؛ امام عصر می فرماید: با یک دست محاسن شریف را گرفته بود، با یک دست دیگر رگهای گلو را جدا می کرد، یک مرتبه زینب دستها را روی سر نهاد و صدا می زد: وا محمدا وا علیا...


منبع: اقتباس از روضه خوانی حجت الاسلام والمسلمین هاشمی نژاد حفظه الله.

روضه حضرت زینب و اسرای کربلا- حجة الاسلام پناهیان

دانلود فایل

 بسم الله الرحمن الرحیم

آرامش کاذب. یه دعا کنم بحثُ یه ذره دیگه ببرم جلو. خدایا بدون بلا آرامش کاذب ما رو برطرف بگردان. (الهی آمین). خدا الان نگا میکنه میگه خیلی رندانه بودا!
آخه ما فقط معمولا با بلا برطرف می کنیم .یک کشیده می خوابونیم تو گوشش این آرامش کاذب برطرف بشه.
نه دیگه خدایا ما المؤمن کیّس. ما بلدیم چه جوری دعا کنیم. زیرکی هایی در ادعیه وجود داره برید نگاه کنید. خیلی قشنگه.
خدایا من گناه میکنم، نمی گی عوضش چقدر امید به تو دارم؟ درستش کرد. یه جوری درستش کرد. اونوقت تو امیدوار به خودت رو می خوای ببری تو ضعف؟ زیرکیه دیگه.
قشنگ داره تیز صحبت می کنه. آرامش کاذب؛ اونوقت حالا شما وقتی همین آرامش کاذبت رو می ذاری کنار، اولش یه مقدار تنش داری.
تنش خوف از خدا، خوف از حساب و کتاب، خوف از سوال و جواب قبر. کمی میاد دیگه. بله آقا؟ آقایون بله؟ آها! می خواستم توضیح بدم. بله بگی دیگه توضیح نمی دم.
نه این بله بگی یه کمی باهم ارتباط برقرار می کنیم خوبه. آرامش کاذبتو وقتی می ذاری کنار یه کمی نا آرام می شی.

روضه درد دل زینب سلام الله علیها با سر امام حسین علیه السلام

زینب چنان در کوفه سخن می گفت که می رفت اوضاع کوفه در هم بریزد ، چه کنند که زینب را ساکت کنند.
صدای صوت قرآن زینب را ساکت کرد چون به ادب برخورد با قرآن و برخورد با برادر زینب چیزی نمی گفت.
لذا سر مقدس اباعبدالله را آوردند مقابل کجابه بی بی، عقیله بنی هاشم یه وقت دید صدای صوت قرآن می آید، خیلی نیست که از داداشش جدا شده امروز صبح جدا شده است.
کجابه را بالا زد ببیند، سر مقدس بالای نی ...رو کرد به سرمقدس...
یا هلالا لما استتم کمالا           غاله خسفه فأبدا غروبا
یعنی: ای ماه زینب چرا الان طلوع کردی آخه ماه غروب میاد ...
غروب نیست چرا هلال ماه دمیده، هلال به وقت ظهر...
را کرد به برادر ، برادرم هر مصیبتی که کربلا اتفاق افتاد مادرم تعریف کرده بود، می دونستم شهید می شوی می دونستم بی برادر می شوم اما داداش این یکی را برام نگفته بود...
ما توهمت یا شقیق فؤادی     کان هذا مقدراً مکتوباً

روضه دفن بدن مبارک اباعبدالله (ع)- حجة الاسلام انصاریان

 

اون وقت این انسانه.
این انسانه که خداوند متعال در قرآن کریم از او اعلام رضایت کرده.
«رضی الله عنه و رضوا عنه» این همان انسانیه که وقت مرگش بهش میگن «ارجعی إلی ربک راضیةً مرضیة فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی»
این همون انسانیه که وقتی امین وحی به پیغمبر نازل می شد، عرض می کرد خدا فرموده سلام خاص منو به چهار نفر ابلاغ کن. علی بن ابی طالب، سلمان، ابوذر، مقداد.( کنزالعمّال، ج 11، ص 344 ؛ امالى شیخ مفید ، ص 303، الخصال، ج1، ص 253).
اینا انقدر ارزش دارن که خدا به اونها سلام می کنه. قیامت هم خدا به اینا سلام می کنه.
تو سوره ی یاسینه. «سلامٌ قولاً من ربّ الرحیم»

روضه تدفین حضرت امام حسین علیه السلام

دانلود فایل

امام زین العابدین(ع) داخل قبر شد. بدن پاره پاره حسین(ع) را گرفت تا در میان قبر بخواباند. بنی اسد هم دور قبر ایستاده اند. امام زین العابدین(ع) می خواهد صورت بابایش را ببوسد، اما دید حسین(ع) سر ندارد، یک وقت دیدند صدای ناله آقا داخل قبر می آید. وقتی نگاه کردند دیدند آقا خم شده و لبهایش را به رگهای بریده گذاشته است...


منبع: روضه های مرحوم کافی، روضه های امام حسین علیه السلام.

دانلود مجموعه ۴۲ مداحی بوشهری

 مجموعه بی نظیر ۴۲ مداحی و نوحه بوشهری رو از مداحان بوشهری: بخشو، ناخدا، گراشی، کشتکار و صبحدم بصورت صوتی دانلود نمایید.

مداحی بوشهری میرشکاری

دمی بگذشته و صوت حسین نمی آید

گل احمر منی تو، مه انور منی تو (علی اکبر منی تو)

ساقی لب تشنگان کو علمدار جوان

ای شیعه به سر زن، با دیده گریان

شد روان سقای دشت کربلا

جمله زنید بر سر، ماه محرم آمد

نینوا

مداحی واحد بسیار زیبا (علی اکبر)

الوداع الوداع، امشب شب عاشورا

کوفیان بی حیا، شرم نکردند از خدا

حجة الاسلام پناهیان - روضه اصحاب در شب عاشورا/متن و صوت

دانلود فایل

«و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم» این «رحماء بینهم» درجش خیلی باید افزایش پیدا بکنه.
من یه روضه برای شما بخونم. آرامش دادن خیلی مهمه. من خواهش می کنم هر وقت خواستید برای امام حسین خودتونو عزیز کنید، از تن لرزه های بچه های اباعبدالله الحسین گریه کنید.
اونم دختر بچه ها. اصلا بحث رو تو رو خدا هیچ وقت به تازیانه نکشونید. بچه، زدن اونقدر براش مهم نیست که عدم امنیت براش مهمه.
عدم امنیت برای بچه، بچه های کوچک تر از 7 سال. بچه های سه ساله.
عجیب وحشتناک اثر نابود کننده دارد. این از این که به خود بچه دو سیلی بزنی بدتره.
خود بچه رو کتک بزنی بدتره. لذا تو اخلاق و رفتار برخورد کردن با بچه ها، آقا من دارم یه چیزی می گم، یه چیزی می شنوی.

نحوه شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام/ مقتل (تفصیلی)

به  گفته  ابو الفرج  «1» و دیگران : على  اکبر علیه  السّلام  نخستین  فرد از بنى  هاشم  بود که  پس  از شهادت  یاران  حسین  علیه  السّلام  به  شهادت  رسید. او زمانى  که  به  تنهایى  پدر نگریست ،
در حالى که سوار بر ذو الجناح بود، نزد پدر شرفیاب شد و از او اجازه میدان خواست- على اکبر از همه مردم زیباتر و از اخلاقى برجسته برخوردار بود- اشک از چشمان پدر جارى شد و سکوت کرد و سپس فرمود:
«اللهم اشهد أنّه قد برز الیهم غلام أشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولک و کنّا اذا اشتقنا إلى نبیّک نظرنا إلیه».
«خدایا! گواه باش! جوانى به نبرد با آنان مى رود که از حیث اخلاق و شمایل و گفتار، شبیه ترین فرد به پیامبر تو است. ما هرگاه تشنه دیدار پیامبرت مى شدیم، به چهره على اکبر مى نگریستیم».

روضه حضرت علی اکبر (سلام الله علیه)- مقام معظم رهبری/ متن و صوت

دانلود فایل

همه حوادث عاشورا، گریه آور و دردناک است. هر بخشی را شما بگیرید از ساعتی که وارد کربلا شدند، صحبت امام حسین، حرف او، خطبه او، شعر خواندن او، خبر مرگ دادن او، صحبت کردن با خواهر، با برادرها، با عزیزان، همه اینها مصیبت است تا برسد به شب عاشورا و روز عاشورا، ظهر عاشورا و عصر عاشورا. یک گوشه‌ای از آنها را من حالا عرض می‌کنم.

این روزها، روزهای روضه و گریه است؛ شما هم همه جا می‌شنوید، بنده هم برای اینکه در این میهمانی عظیم حسینی، مختصری خودم را وارد کرده باشم این چند کلمه را عرض می‌کنم.

فکر کردم که چون این ملت ما خیلی جوان در راه خدا داده است، شاید توی این جمعیت [نماز جمعه تهران] هزارها نفر هستند که جوانهاشان را از دست داده‌اند، فکر کردم از جوانهای امام حسین چند کلمه‌ای من عرض کنم.

شهادت در خرابه/ مقتل

در کامل بهائى(1) از حاویه(2) نقل کرده که زنان خاندان نبوّت در حالت اسیرى حال مردانى که در کربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده مى داشتند، و هر کودکى را وعده مى دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است بازمى آید، تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دخترکى بود چهارساله، شبى از خواب بیدار شد گفت: پدر من حسین علیه السّلام کجا است؟ این ساعت او را به خواب دیدم، سخت پریشان بود. زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست.
 
یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و حال تفحّص کرد، خبر بردند که حال چنین است. آن لعین در حال گفت که: بروند و سر پدر را بیاورند و در کنار او نهند، پس آن سر مقدّس را بیاوردند و در کنار آن دختر چهارساله نهادند.
پرسید این چیست؟
گفتند: سر پدر تو است.
آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد.
نقل مبسوط تر دیگر
و بعضى این خبر را به وجه ابسط نقل کرده اند:(3)
آن سر مقدس را در زیر سرپوشى قرار داده در مقابل او نهادند.
کودک پرسید: این چیست؟

روضه بی تابی رقیه سلام الله علیها برای بابا/ متن و صوت

دانلود فایل

یک نگاه به صورتش کرد و گفت: چرا صورتت کبود شده است؟ یک نگاه به لباس هایش کرد و گفت: چرا لباسهایت تکه تکه شده است؟ یک نگاه به پاهایش کرد و گفت: چرا کفش به پا نداری؟ چرا از پاهایت خون می آید؟ رقیه اینجا هیچی نگفت، می دانید کی صدای ناله اش بلند شد؟ با چشم گریان دوید سمت خرابه، این بچه شامی یه سؤال کرد، گفت: مگر تو بابا نداری؟ گفت: بابام به سفر رفت، عمه می گوید: بابا به سفر رفت؛ گفت: منم گاهی همراه بابام به سفر می روم اما هر کاری داشته باشم عمویم برایم انجام می دهد، مگر تو عمو نداری؟ گفت: چرا زیباترین و رشید ترین و آقاترین و مهربانترین عموی عالم عموی من هست.

با چشم گریان برگشت پیش عمه گفت: عمه مگر ما خانه نداریم؟ عمه مگر این سفر ره بر نمی گردد؟ هر جوری بود بی بی این بچه را خوابانید؛ همه ساکتند، سر و صدا نمی کنند تا رقیه از خواب بیدار نشود.

نیمه ی شب صدای ناله اش بلند شد. عمه، عمه بابایم آمده بود دیدنم سرم را به سینه اش گرفته بود، عمه خواب بابایم حسین را دیدم؛ آنقدر گریه کرد، خرابه یک پارچه گریه شد؛ می دانید چطوری آرامش کردند؟ سر بریده بابا را آوردند...

 

دلتنگی دختر خردسال برای پدرش امام حسین علیه السلام و پاسخ یزیدیان

به نقل عمادالدین طبری، زنان خاندان نبوت پس از واقعه سهمگین عاشورا و در طول دوره ی اسیری، از شهادت اباعبدالله علیه السلام و اصحاب ایشان در کربلا چیزی به فرزندان خردسال نمی گفتند. به هر کودکی که سراغ پدر خود را می گرفت چنین می گفتد که پدرت به سفر رفته و به زودی باز خواهد گشت.  لشکریان یزید ، خاندان رسالت را در نزدیکی های دارالاماره جای داده بودند.

در یکی از شبها دختری چهار ساله از خواب بیدار شد و مدام سراغ پدر را می گرفت و می گفت:  پدرم حسین کجاست؟ این ساعت او را در خواب دیدم که سخت پریشان بود.

سوز و گداز این کودک خردسال تمامی زنان و بچه ها را به گریه انداخت. صدای فغان و گریه از آن منطقه برخاست. یزید که آن ساعت از شب در جای خفته بود از خواب بیدار شد و از علت گریه و فغان زنان و کودکان پرسید؟ داستان را برای او شرح دادند و گفتن که دختر امام حسین علیه السلام خواب پدر را دیده است و اکنون بهانه ی او را می گیرد.

ملاقات حضرت رقیه سلام الله علیها با سر بابایش/ مقتل

امام حسین علیه السلام دختر کوچکی داشت که چهار ساله بود . و شبی از خواب بیدار شد در حالیکه به شدت مضطرب بود می گفت پدرم کجاست من الان او را در خواب دیدم .

وقتی زنهای اهل بیت این صحنه را دیدند به گریه افتادند و کودکان دیگه هم با گریه آنها شروع به گریه کردند و صدای ضجه زنان و کودکان بلند شد .

در این هنگام یزید (لعنت الله) از خواب بیدار گشت و گفت چه خبر شده است؟

مامورینش جستجو کرده از قضیه باخبر شدند و به یزید (لعنت الله علیه) جریان را اطلاع دادند یزید دستور داد سر پدرش را برایش ببرند و ...

سر مبارک حضرت سیدالشهداء علیه السلام  را برای حضرت رقیه آوردند در حالیکه در تشتی قرار داشت و روی آن با پارچه ای پوشانده بود او پارچه را از روی تشت برداشت و پرسید این سر کیست؟ به او گفتند : پدر توست .

روضه بی تابی حضرت رقیه برای اباعبدالله علیهماالسلام/متن و صوت

دانلود فایل

خرم آن روز کز این منزل بروم بابا          به هوای سر کویت  بزنم بال و پری  بابا

آنقدر حلقه  زنم بر در  درگاه  خدا              تا  بروی   دلم از غیب  گشایند دری

در آن نیمه شب زین العابدین بغلش می گرفت و او را می گرداند ولی فقط می گفت: بابایم را می خواهم، آرام و قرار نداشت؛ ام کلثوم می آمد، از بغل زین العابدین پر می کشید می رفت بغل عمه ولی می گفت: بابایم را می خواهم؛ رباب داغ دیده او را بغل می گرفت، سر بچه را روی شانه اش می گذاشت و می گرداند، می گفت: بابایم را می خواهم؛ خواهر سیزده ساله اش، سکینه بغلش می گرفت، هر چه می گفت: خواهرم گریه نکن، ناله نزن، می گفت: بابایم را می خواهم.

روضه سر بابا در آغوش دختر سه ساله دکتر رفیعی/متن و صوت

وقتی سر مبارک ابی عبدالله را گذاشتند کنارش، با این دستان کوچک سر را برداشت و میان دامن گذاشت؛ بابا به مهمانی دختر خوش آمدی...

عمه بیا گمشده پیدا شده                        خرابه امشب شب یلدا شده

شام رقیه به سحر آمده                          باب رقیه ز سفر آمده

صدا زد: لیتنی کنت عمیی ، بابا کاش چشمهایم کور بودم تا سرت را بریده نمی دیدم. من الذی قطع وریدک، کدام ظالمی حلقومت را بریده بابا...


منبع: اقتباس از روضه خوانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی حفظه الله.

گریز و روضه سر بابا در آغوش رقیه سه ساله/متن و صوت

وقتی بی بی تمام بچه ها را خواب کرد، یه وقت دید گوشه خرابه تو تاریکی ها بچه ای پا شده هی می گوید: بابا بابا . بی بی بلند شد آمد جلو دید رقیه هست؛ هر کاری می کند، این بچه آرام بشود، نمی شود هی می گوید عمه من بابایم را می خواهم، طولی نکشید دیدند یک غلامی یک طبقی آورد، تمام بی بی ها کنار رفتند اما این آقازاده جلو آمد، همین که روپوش را از طبق برداشت، دید سر بریده حسین ...

سر بابایش را برداشت و به سینه چسباند، آی پدرم، پدرم، بابا نبودی رقیه ات را کتک زدند، رو خار های مغیلان دواندند، یه وقت دیدند دیگه بچه ناله نمی کند.مرحوم مجلسی نوشته: مادرش هم در خرابه بود، یک دفعه خانوم صدا زد، زینب جان چرا رقیه ام دیگر بابا نمی کند، وقتی زیر بغل بچه را گرفتند دیدند رقیه جان داده است...


منبع: اقتباس از روضه خوانی حجت الاسلام  کافی رحمه الله.

گریز و روضه سر امام حسین علیه السلام در آغوش دخترش رقیه

دانلود فایل

عصر عاشورا امام حسین علیه السلام، حضرت زینب را سر پرست کرد، گفت: خواهرم تویی و این خیل اسرا وزنها و دختران. ایشون به همه ی این کارها باید برسد، با این همه غمی که دارد.
زینب علیها سلام تمام زنها و بچه ها را خواباند،بی بی زینب آمد رو خاک ها بخوابد، وقتی که آمد خودش بخوابد، دید از آن گوشه ی خرابه ها، تو تاریکی ها، یک بچه ای هی می گوید: بابا، بابا ؛  بلند شد آمد جلو ببیند کیه. دید رقیه است، صدا زد عمه جانم آرام باش، می گوید: عمه، من بابا را می خواهم، من پدرم را می خواهم، الان بابا اینجا بود عمه.
دختر دردانه منم
به کنج ویرانه منم

عمه چه آمد به سرم
چرا نیامد پدرم

الله اکبر ، الله اکبر

روضه حضرت رقیه علیهاالسلام-استادفرحزاد / صوت و متن

امروز برویم در خانه ناز دانه و سه ساله اباعبدالله علیه السلام که خیلی گره گشاست. افراد برجسته و درمانده می آیند از این دختر سه چهار ساله درمان می گیرند نذر می کنند. یکی از دوستان نقل می کرد که در تهران آقایی روحانی بود منبری خوبی بود، منبرمی رفت. ایشان را به خانه ای دعوت کرده بودند سید هم بود. این آقا بعد از روضه که بیرون آمد پیر زنی جلو آمد گفت: حاج آقا ما فردا بعداز ظهر نذر حضرت رقیه علیهاالسلام داریم می شود شما بیایید برای چند تا پیر زن روضه حضرت رقیه بخوانید؟ گفتم: باشد به او قول دادم. ساعت چهار بعد از ظهر فردا به این خانم وعده دادم. شب خانه آمدم یکی از دوستان بازاری من زنگ زد وگفت: فلانی بیا که نانت را پختم وآماده کردم. گفتم: چه خبره؟ گفت: تاجر ثروتمندی در بازار از دنیا رفته است من گفتم برای ختم، آقایش را من دعوت می کنم. پاکتش خیلی چرب است. فردا چهار بعد از ظهر ختمش است شما شرکت کن. گفتم: من به یک پیر زن قول دادم. گفت: سید عقلت قاطی کرده است خانه پیرزن چقدر به تو می دهند اینجا هزاربرابر هم شاید بیشتر به تو بدهند. خلاصه این قدر به ما کوبید و ور رفت که گفتم: باشد می آیم به او قول دادم. گفت: شب خوابیدم خواب دیدم که آمدم همان کوچه ای که خانه آن پیرزن بود سر کوچه که آمدم دیدم آقا اباعبدالله7 سر کوچه آمدند. نگاهم که به آقا افتاد دیدم یک دختر ناز سه، چهار ساله دور آقا دارد می چرخد. گفتم: آقاجان این دختر کیست؟ فرمود: این دخترم رقیه است. گفتم: آقا این جا چه کار می کنند؟ فرمود: این پیرزن برای دخترم روضه گرفته است می خواهم بروم درمجلسش شرکت کنم. آقا حرکت کردند و وارد خانه پیرزن شدند. این آقا گفت: از خواب بلند شدم ساعت دو نصف شب بود به آن بازاری زنگ زدم وگفتم: اگر همه عالم را طلا بکنی من فردا جلسه روضه شما نمی آیم. گفت :چرا؟ خواب را به او گفتم: اوهم متغییر شد منقلب شد. امام حسین علیه السلام در جلسه های باصفای بی سرو صدا شرکت می کند. خوشا به حال آن هایی که روضه امام حسین علیه السلام در خانه اشان می گیرند.

روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها)- استاد: سیداحمد میردامادیان

امام حسین علیه السلام دختری داردکه گویا نام او فاطمه صغیره بوده ولی بیشتربه رقیه مشهورشده، هم اوبه پدرعلاقه زیادی دارد و هم پدر به او و شاید یکی ازجهات علاقه امام این بود که مادر این دختر از دنیا رفته بود(1) و اباعبدالله همه هستی او بود حتی در اوج حوادث درد دلهایش ر ابه بابا می گفت.
 
راوی می گوید: دیدم وقتی امام سوی میدان می آمد، کودکی با قدم های لرزان، خود را به آقا رسانید و دامن او راگرفت:
یا اب! اُنظر الَیَّ. (بابابه من نگاه کن) فاِنِّی عطشانً (بابا من تشنه ام).

حضرت رقیه سلام الله علیها-مرحوم کافی رحمة الله علیه/ متن و صوت

دانلود فایل

آقایان اهل علم، فضلا، محترمین، رجال فضیلت، متدینین، مذهبی ها خود امام حسین علیه السلام هم راضی است که من امروز شما را به حرم این سه ساله ببرم.

خدا نکند سرپرست شوی، به خدا سرپرستی خیلی زحمت دارد، مسئولیت دارد. سرپرست بچه ها بود. زینب سلام الله علیها با این همه غمی که دارد باید به همه کارها برسد

بی بی تمام زنها و بچه ها را خواب کرد. حالا اومد خودش بخوابد

کمتر من این کلمه را با صراحت گفته ام اما روز اربعین است بگذارید بگویم، آتش بزنم

آی زن ومرد! زینب سلام الله علیها آمد روی خاکها بخوابد. تا آمد بخوابد یک وقت دید گوشه خرابه در تاریکی ها یک بچه بلند شده هی می گه

بابا ،بابا.  ای خدا چه کار کنم؟با این همه زحمت من این زن و بچه را خواباندم، باز یکی یکی بیدار می شوند

روضه حضرت رقیه- استاد پناهیان/متن و صوت

دانلود فایل

آقا آرامش برای کودکان خیلی نعمت ویژه ایه. و خدا عجیب بهش بر می خوره این آرامش از کودک سلب بشه.
و بین بچه ها دختر بچه ها یه چیز دیگن. دختر بچه ها هم زود آرامششون از بین می ره، هم خیلی آرامش می خوان. لذا به پدرها پیغمبر سفارش کرده که خیلی به دختر کوچولوهاتون برسید.
الان شما بزرگترها یه جایی کوچولویی دیدید ها! زود اعلام موضع کنید. کوچولوها غریبه ها رو نمی شناسن. یه کمی می ترسن. به کوچولو که رسیدی زود لبخند بزن، مثل کوچولوها حرف بزن.
بگو: سلام کوچولو. چطوری؟ بدونه تو دشمن نیستی. بدونه تو آرامشی. عین پدر مادرشی. بچه رو دیدی؟ پیش پدر و مادرشه تا 4 تا غریبه می بینه کز می کنه می ره تو بغل پدر مادرش.
بگو کوچولو منم دوستتم. چه قدر قشنگ. یه شکلات برداربهش بده. وظیفته. به آدم بزرگا همین جوری عادی نگاه کن کوچولو رو رسیدی، زود آرامش بهش بده.

روضه وصیت مسلم علیه السلام در آخرین لحضات عمرشان

خدا شب شده و من چه کنم            یه تن و این همه دشمن چه کنم

اهل کوفه که پیمان شکستند                خود نمک خورده، نمکدان شکستند

 صبح  درآمد  همگی  پیوستن             شب   در خانه به رویم بستند

 صبح من شمع و همه پروانه              شام بیگانه تر  از بیگانه   

وقتی بالای دارالاماره بدند، گفتند: مسلم حرفی داری؟ وصیتی داری؟ فقط یک جمله گفت: یک نامه برای حسین بنویسید و بگویید که به کوفه نیاید، کوفی وفا ندارد؛ فردا پایین دارلاماره همه منتظرند، هر کسی چیزی می گوید، یکی می گوید: الان مسلم سر سفره شان نشسته است، یکی می گوید: هر چی باشد مسلم مهمان است، یکی می گوید: مسلم را کشتند، یه وقت از بالای دارالاماره فریاد بزنند کنار بروید، کنار بروید، بدن بی سر مسلم بن عقیل از بالای دالاماره روی زمین افتاد...


منبع: اقتباس از روضه خوانی حجت الاسلام والمسلمین هاشمی نژاد حفظه الله.

روضه شجاعت مسلم علیه السلام و بی وفایی مردم کوفه/متن و صوت

دانلود فایل

جان ختم المرسلین در کوفه جا دارد، ندارد
بهتر از روح المین در کوفه جا دارد، ندارد
افسر جانباز حق در کوفه سر گردان و بی کس
نائب سلطان حق در کوفه جا دارد، ندارد
مسلم بی خانمان در کوچه می گردد امشب
یک جهان ایمان و دین در کوفه جا دارد، ندارد
آسمان کوفه امشب گریه کن بر حال مسلم
اختر قرآن ببین در کوفه جا دارد، ندارد
امتحان حق نگر از مسلمانان و مسلم
مسلم است ای مسلمی در کوفه جا دارد،ندارد

طوعه صدا زد، آقا جان من که نمرده ام ، زن هم باشم، اما بیا داخل خانه؛ اگر هیچ کسی سراغت نیامد من پناهت می دهم.

روضه حضرت مسلم بن عقیل سلام الله علیه-استادهاشمی نژاد/متن و صوت

پیغمبر اکرم یه روز به عقیل نگاه کردوفرمودند
عقیل تو رو به دو جهت دوست دارم
یکی اینکه برادر علی ای
دومین جهتی که دوست دارم اینه
خدا به تو یه پسر می ده به نام مسلم
این اولین فدائی حسین منه(تنقیح المقال، مامقانى، ج‏3، ص‏214)
شب اول محرم سالهاست از قدیم الایام مردم می رن در خونه مسلم بن عقیل
گفت:ای مرد چرا به خونه ات نمی ری سر به دیوار گذاشتی
گفت ای زن آخه من خانه ندارم من غریبم
طوعه امشب تو مرا خانه بده
مرغ بشکسته پرم لانه بده

روضه اجازه گرفتن حضرت قاسم علیه السلام برای ورود به میدان نبرد /متن و صوت

علی اکبر روز عاشورا آمد، گفت: بابا بروم؟ گفت: برو، استأذن، فأذن؛

اما قاسم آمد، استأذن فلم یأذن، بروم؟ نه نرو؛ اجازه به قاسم نداد، با اینکه فرزند خودش را بلا فاصله اجازه داد. چه کرد؟ اعتنقه، عزیز برادر را میان آغوش گرفت، صورتش را روی صورت قاسم گذاشت؛

نوشتند آنقدر این دو در بغل هم گریه کردند که حتی غشی علیهما، هر دو به حالت غش روی زمین افتادند، باز هم به او نفرمود که برو. با زحمت سعی می کند که یک جوری از امام حسین اجازه بگیرد؛

بلند شد و پاهای عمو را بوسید، دستهای عمو را بوسیید، تو را به جان مادرت زهرا بگذار، من به میدان بروم.

جان زهرا کربلایی کن مرا                                           در ره قرآن فدایی کن مرا

ای عمو، حق علی بت شکن                                        دست رد بر سینه قاسم مزن

روضه آخرین وصیت امام حسن علیه السلام به پسرش حضرت قاسم علیه السلام/ متن و صوت

السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابداً ما بقیت وبقی الیل والنهار جعله الله منی لزیارتکم، السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

امام حسین علیه السلام یک سباز سیزده ساله دارد، یتیم امام حسن، آمد کنار خیمه عمو جان اجازه بده من به میدان بروم، امام اجازه نداد، تو پسر برادرم هستی، تو یادگار برادرم هستی، خیلی پا فشاری کرد؛ این آقا زاده به خیمه اش برگشت، زانو هایش را بغل گرفت، به خودش می گفت قاسم دیدی لایق نبودی، دیدی امام زمانت لایق ندید که بوری خونت را قاطی خون شهدا کنی؛ یک مرتبه یادش آمد که بابایش امام حسن علیه السلام یک چیزی روی پارچه ای نوشته و به بازویش بسته بود و به او فرمود: قاسم جان هر وقت تمام غم های عالم دلتو گرفت این بازو بند را باز کن و هر چه نوشته به ان عمل کن. بازوبند را باز کرد دید بابا نوشته پسرم، عمویت را تنها نگذار، پسرم عصر عاشورا به حسین کمک کن.

دانلود مجموعه پنجم روضه های محرم حجةالاسلام واضحی آشتیانی

جلسه13 

دریافت

جلسه14

دریافت

جلسه15

دریافت

جلسه16

دریافت

دانلود روضه شب اول محرم/ کریمی- ارضی-خلج

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض تسلیت ایام سوگواری ابا عید الله و یاران باوفایش  ان شاء الله اگر توفیق باشد هر روز روضه مربوط به شب آینده عرضه خواهد شد 

دانلود روضه شب اول محرم-حضرت مسلم ع- حاج محمود کریمی

 

دانلود روضه شب اول محرم- حضرت مسلم ع-حاج منصور ارضی

دانلود روضه شب اول محرم-حضرت مسلم ع- حاج حسن خلج

دانلود مجموعه چهارم روضه های محرم حجةالاسلام واضحی آشتیانی

جلسه10

 

جلسه11

دریافت

 

جلسه 12

دریافت

دانلود مجموعه سوم روضه های محرم حجةالاسلام واضحی آشتیانی

 

جلسه7

دریافت

جلسه8

دریافت


جلسه9

دریافت
 

دانلود مجموعه دوم روضه های محرم حجةالاسلام واضحی آشتیانی

جلسه4

دریافت

جلسه5 

دریافت

 

جلسه 6 

دریافت

دانلود کتاب گریه اشک

گریه‌ی اشک

عناوین اصلی کتاب شامل:
پیشگفتار؛ دو بیتی‌ها؛ رباعی ها؛ غزلها؛ مثنویها؛ قصیده‌ها؛ قطعه‌ها؛ اشعار متفرقه؛ پاورقی

دانلود کتاب مقتل از مدینه تا مدینه

 

مقتل از مدینه تا مدینه

عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه؛ تاریخ ولادت با سعادت حضرت امام حسین و وقایع مربوط به آن و احادیثی که در این باب وارد شده؛ ذکر مناقب و فضائل و خصائص حضرت امام حسین؛ چگونگی بیعت گرفتن معاویه از مردم برای یزید؛ حرکت سید مظلومان از مدینه منوره به مکه معظمه؛ ترجمه مختصری از احوالات جناب حضرت مسلم بن عقیل؛ حرکت حضرت مسلم بن عقیل به جانب کوفه؛ حرکت حضرت اباعبدالله الحسین از مکه معظمه به طرف عراق؛ رسیدن اردوی کیوان شکوه به زمین پربلاء یعنی کربلاء و وقایع و حوادث در آن تا شب عاشوراء؛ در توصیف شب عاشوراء؛ وقایع هولناک شب یازدهم؛ نقل کلام مرحوم محدث قمی در منتهی الآمال؛ نقل غیر مشهور در حمل سر مطهر امام؛ فرمان عمر بن سعد ملعون به قطع سرهای شهداء و فرستادن آنها را به نزد پسر زیاد؛ خروج لشگر کفرآئین عمر سعد از کربلاء و حرکت دادن اهل بیت پیغمبر را به کوفه خراب؛ دفن ابدان طاهره شهداء؛ وارد شدن اهل بیت سیدالشهداء به کوفه خراب؛ فرستادن عبیدالله مخذول رؤس مطهره و اهل بیت امام را از کوفه خراب به شام تار؛ بازگشت اهل بیت به مدینه طیبه؛ پاورقی

دانلود روضه صوتی راهب نصرانی توسط واعظان مشهور

دیر راهب نصرانی بین مسیر کوفه وشام

آیت االه حسن زاده آملی

دریافت

دانلود روضه صوتی حضرت عبدالله بن حسن ع از واعظان مشهور

استاد پناهیان

دریافت

دانلود روضه صوتی حضرت زهیر بن قین ع از واعظان مشهور

استاد پناهیان

دریافت

دانلود روضه صوتی حضرت حر ع از واعظان مشهور

استاد انصاریان

دریافت

بسم الله الرحمن الرحیم

بوی عطرش به مشامم چو نسیم است خدا میداند

اهل عالم بدانید حسین شاه کریم است خدا میداند

ای دلم گرد یتیمی به من و تو به چه کار ؟

هر که ارباب ندارد یتیم است خدا میداند
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan