روضه

مرکز نشر و دانلود متن روضه ، صوت روضه، کلیپ روضه، کتاب های مقتل ،شعر، مداحی و غیره

زینب کبری با دیدن سر برادر علیهما السلام

مسلم گچکار می گوید: ابن زیاد مرا برای اصلاح دار الاماره کوفه گمارده بود، در حالیکه من درب ها را گچکاری می کردم، ناگهان متوجه شدم که از اطراف کوفه صدای ضجه بلند شده است، رو به خادمی که با ما بود نمودم و گفتم: چرا کوفه را در حال ضجه می بینم؟ گفت: الان سر یک شورشی را که بر علیه یزید شوریده بود آوردند. گفتم: این خارجی که بوده؟ گفت: حسین بن علی (علیهما السلام) (مسلم گچکار) می گوید: خادم را فرستادم که برود، پس به صورتم لطمه زدم بگونه ای که نگران کور شدن چشمم شدم، بعد دستم را از گچ شستم و از پشت قصر خارج شدم و بالای بلندی ای ایستادم و همینطور که من و مردم منتظر رسیدن اسرا بودیم، سرهایی که پیشاپیش چهل کجاوه که بر چهل شتر بود نمایان شد، و در آن محملها اهل بیت و زنها و فرزندان فاطمه (سلام الله علیهم) بودند. در این حال علی بن الحسین روی شتری برهنه (بدون زین یا کجاوه) بود، و از رگ گردن (مبارک) او خون جاری بود که خشک شده بود. و در این حال (آن حضرت) می گریست و می فرمود:

ای امت زشت باران بر دشت هاتان نبارد* ای امت در رفتار با ما مراعات جدمان را نکردید*

اگر ما و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در کنار هم جمع شویم* در روز قیامت در مورد ما چه دارید که بگویید؟* ما را بر شتران برهنه سوار کرده و سیر می دهید* گویا ما دین را در میان شما بر نیفراشتیم* بنی امیه این مصائب را بر ما وارد کرده اند * و هیچ کس ندای ما را پاسخ نمی دهد* و بخاطر آن چه بر ما وارد شده از شادی کف می زنید* و شما در وسعت و راحتی در زمین هستید و ما را دشنام می دهید* آیا جدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیست؟ وای بر شما* همو که مردم را از راه گمراهی هدایت نمود؟* ای حادثه طف(کربلا) برایم اندوه باقی گذاردی* و به خدا قسم حرمت پرده نشینان ما را شکستند* (مسلم گچکار) می گوید: اهل کوفه به اطفالی که در محملها بودند مقداری خرما و نان و گردو دادند که ام کلثوم بر آن ها نهیب زد که: یا اهل الکوفه ان الصدقه علینا حرام. ای اهل کوفه صدقه بر ما حرام است. و آنها را از دست کودکان و دهان آنها گرفت و روی زمین انداخت. و تمام اسرا و مردم بر این مصائب می گریستند. سپس ام کلثوم سر از محمل بیرون آورد و فرمود: «صه یا أهل الکوفة تقتلنا رجالکم ، وتبکینا نساؤکم ؟ فالحاکم بیننا وبینکم الله یوم فصل القضاء» ساکت باشید ای اهل کوفه! مردان شما ما را می کشند و زنانتان بر ما می گریند؟ پس حاکم بین ما و شما خداوند است در روزی که خداوند قضاوت خواهد نمود و.... حضرت مشغول تکلم بود که صدای ضجه (اهل بیت علیهم السلام) بلند شد. در این هنگام سرهایی را جلو آوردند که پیشاپیش همه سر (امام) حسین (علیه السلام) بود، و آن سری بود درخشان مانند ماه و شبیه ترین خلق بود به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و محاسن (شریفش) مانند سیاهی سبج بود(سبج به سنگ سیاه و براقی گفته میشود که اثرات دارویی هم دارد) که کمی خضاب از آن جدا شده بود(یعنی کمی از زمان خضاب گذشته بود و کمی سفیدی محاسن حضرت نمایان شده بود) و صورتش مانند قرص ماه کامل می درخشید و بر اثر (سنگینی) سر مبارک حضرت روی نی ، نی به چپ و راست خم می شد. در این هنگام زینب (سلام الله علیها) متوجه شده و سر برادرش را دید، پس سرش را به جلوی محمل کوبید بطوری که دیدیم خون از زیر مقنعه آن حضرت جاری شد و با سوز دل به سمت سر آن حضرت اشاره می نمود و اینچنین می فرمود که: یا هلالا لما استتم کمالا * غاله خسفه فأبدا غروبا ما توهمت یا شقیق فؤادی * کان هذا مقدرا مکتوبا یا أخی فاطم الصغیرة کلمها * فقد کاد قلبها أن یذوبا ..... یا أخی لو ترى علیا لدى الأسر * مع الیتم لا یطیق وجوبا کلما أوجعوه بالضرب نادا * ک بذل یغیض دمعا سکوبا یا أخی ضمه إلیک وقربه * وسکن فؤاده المرعوبا ما أذل الیتیم حین ینادی * بأبیه ولا یراه مجیبا ای هلالی(ماه تازه و نو) که وقتی ماه کامل گردید خسوف او را غافلگیر نمود و غروب کرد* گمان نمی کردم ای پاره قلبم! این چنین (سرت را روی نی ببینم) مقدر شده و رقم خورده باشد* ای برادر با فاطمه کوچک حرف بزن نزدیک است قلبش ذوب گردد* ... ای برادر اگر علی (امام سجاد علیه السلام) را در اسارت و یتیمی ببینی (در می یابی) یقینا طاقت نمی آورد* هر گاه او را می زنند تو را صدا می زند و به زاری اشک می ریزد* ای برادر او را در آغوش بگیر و نوازشش کن و قلب ترسانش را آرامش بخش* چقدر یتیم ذلیل می شود هنگامی که پدرش را صدا می زند و جوابی نمی شنود* ............................................................

منابع:

1- بحار الانوار مجلسی (علامه مجلسی)ج45 ص 115. 2- العوالم الامام حسین (شیخ عبد الله بحرانی) ص 373. 3- موسوعه شهادت معصومین (جنه الحدیث معهد باقر العلوم) ج2 ص 337. 4- وفیات الائمه (علماء بحریین و قطیف) ص 164. 5- مجالس الفاخره فی مصائب العتره الطاهره (سید شرف الدین) ص 315. 6- امام حسین فی احادیث الفریقین (سید علی ابطحی)ج 2 ص 256. 7- مجالس العاشوریه فی ماتم الحسینیه (شیخ عبد الله ابن حاج حسن آل درویش) ص 452. 8- مستدرک سفینه بحار (شیخ علی نمازی) ج4 ص 6 و 479. 9- صدیقه زینب شقیقه الحسین (سید محمد تقی مدرسی)‌ص 59. 10- ینابیع الموده (قندوزی) ج3 ص 86. 11- الانتصار (عاملی) ج9 ص 494.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بسم الله الرحمن الرحیم

بوی عطرش به مشامم چو نسیم است خدا میداند

اهل عالم بدانید حسین شاه کریم است خدا میداند

ای دلم گرد یتیمی به من و تو به چه کار ؟

هر که ارباب ندارد یتیم است خدا میداند
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan