روضه

مرکز نشر و دانلود متن روضه ، صوت روضه، کلیپ روضه، کتاب های مقتل ،شعر، مداحی و غیره

پاره های تن رسول الله صلی الله علیه و آله

پیامبر دو تن از معصومین خود را پاره تن خطاب کرده است. یکی مادر سادات زهرای مرضیه است که فرمود: فاطمه پاره تن من است. یکی هم امام رضا علیه السلام است.از امام رضا نقل شده است که فرمود:اِذا نَزَلَت بِکُم شَدیدَةٌ فَاستَعینُوا بِنَا؛ هرگاه برای شما پیش آمد سختی روی داد از ما کمک و یاری بجویید.

عرض می کنیم: یا رسول الله پاره تنت را در خراسان به زهر مسموم کردند چنان زهر کاری بود، که اقا مثل مارگزیده به خود می پیچید. سلام بر آن امامی که غریبانه و در غربت به دست مأمون مسموم شد. و هی می فرمود: آقا جوادم را برسان.

تمام تار و پود من بسوزد       همه شمع وجود من بسوزد

خدا یا ناله هایم را اثر نیست      کنار بستر من یک نفر نیست

نمی دانم کجایی ای جوادم       چرا از من جدایی ای جوادم

عیادت از من دور از وطن کن      بیا با دست خود بابت کفن کن

حضرت معصومه نتوانست کنار بدن برادرش باشد، خون لب و دندان برادر را پاک کند و برای غربتش اشک بریزد، اما خواهر دیگری را سراغ دارم که کنار لب و دندان خونین بود، به جای اینکه بتواند خون دهانش را پاک کند، ناظر چوب خیزان خوردنش بود. هی می گفت: نزن مگر نمی بینی زخم بسیار خورده است.

منبع: مستدرک الوسایل، ج5، ص 229.

لحظات آخر عمر شریف امام رضا علیه السلام

اباصلت می گوید: خدمت آقا بود به من فرمود: اباصلت, منتظرم بمان اگر آمدم و دیدی عبا به سر افکنده ام دیگر با من صحبت نکن بدان مرا مسموم کرده اند. بدان هدفشان را به نتیجه رسانده اند.

اباصلت می گوید: آقا رفت من هم چشم به در گشودم. خدا کند اقا عبا به سر نیفکنده باشد, اما یک وقت دیدم در ابز شد, امام عبا را به سر افکنده از خانه مأمون بیرون آمد, نمی دانم چه شده بود؟ اما بعد از عر چند قدمی یک لحظه می نشست, یک لحظه بلند می شد.
در کوچه عبایش, بر روی سرش بود    گه دست به دیوار, گه بر کمرش بود
این سم با بدن آقا چه کرد؟! حضرت داخل منزل شد, در را ستم, ÷رسید: خدمتکارها غذا خورده اند؟ گفتم: نه یابن رسول الله, با این حالی که شما دارید, مگر می شود غذا خورد. فرمود: بروید سفره بیندازید همه را خبر کنید.
اباصلت می گوید: سفره انداختیم, خدمتکارها سر سفره نشستند, زیر بغل های امام رضا علیه السلام را گرفتند و آوردند. از یک یک آن ها حالشان را پرسید. سفره را بر چیدیم و خدمتکارها رفتند.
لحظه ای بعد دیدم آقا ضعف کرد. صدا زد اباصلت فرش های حجره را جمع کن می خواهم غریبانه جان دهم. فرش ها را کنار زدم و امام شکم را به زمین چسباند؛ یَتَمَلمَلُ تَمَلمُلَ السَّلیم؛ مثل مار گزیده به خود می پیچید.
هر آنکه درد غریبی کشیده در دوران      بگو بیا و ببین حال رضای غریب   
نه مادری است که او را چو جان به بر گیرد      نه خواهر است که فغان کند برای غریب
به مثل مار گزیده به خویش می پیچد     فضای حجره پر از سوز و ناله های غریب

روضه سبب مسمومیت امام رضا علیه السلام

سبب مسمومیت امام رضا علیه السلام

زهری که به حضرت دادند از تمام زهرهایی که به ائمه هدی علیهم السلام دادند سخت تر بود. زایرا زیرا زهری که به امام مجتبی دادند سه روز به آن جناب مهلت داد و

زهری که به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام دادند هفت روز مهلت داد و لکن زهری که به امام رضا علیه السلام, مأمون داد بیش از صبح تا بعدازظهر به آن جناب

مهلت نداد و عصر همان روز جنازه ی آن حضرت را به خاک سپردند.
زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی؟    بی پناه و خسته و تنها به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام     هشتمین دردانه زهرا به دادم می رسی؟
دل شکسته ام و درد سینه ام نوایی نیست    به بینوایی من بینوایی نیست
به حلقه های ضریحت دلم گره خورده است    دخیل عشق توأم , در این ریایی نیست
کسی به گوش دل من میان صحنت گفت    که با صفایی این آستانه جایی نیست


وقتی می خواهی به امام رضا علیه السلام سلام کنی می گویی سلام بر آن آقایی که به فرزندان خویش دستور داد قبل از اینکه به شهادت برسد بر او  گریه کنند.
دلم برای غریبان همیشه سوزان است    علی الخصوص غریبی که در خراسان است


منبع: منهاج البیان, ص 142.

متن روضه اثر زهر در امام رضا علیه السلام

از همین جا، از حرم حضرت فاطمه ی معصومه خواهر بزرگوارش، دل ها را روانه ی آستان قدس رضوی کنید. فاطمه ی معصومه سلام الله علیها عزادار است. خواهری که به عشق و محبت برادر از مدینه راه افتاد که برادر را ببیند. اما قبل از برادر از دنیا رفت و بدن مبارکش در این شهر به خاک سپرده شد. خواهری که مدینة الرسول را با عده ای به قصد دیدن برادر ترک کرد.

خانم فاطمه معصومه، امشب شب شهادت برادر بزرگوار شماست؛ شما هم عزادارید.

ما از همین جا عرض تسلیت به پیشگاه شما و حضرت بقیة الله الاعظم داریم و دل هایمان را روانه ی آستان قدس رضوی می کنیم. خیلی ها امشب مشهد هستند، خودشان را به حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام رسانده اند تا از نزدیک بگویند:یا علی بن موسی الرضا، آقا جان، اشهد انّک تشهد مقامی و تسمع کلامی و تردّ سلامی؛ شهادت می دهیم که ما را می بینی و جواب سلام هایمان را می دهی. خودتان فرمودید: سه جا بازدید زائرم می آیم.

یا اباالحسن، جان ما به فدایت. تو آن آقایی هستی که قبل از شهادت برای خودت مرثیه خواندی و زن و بچه برایت گریه کردند. در مدینه خوانواده ات را دور خود جمع کردی و فرمودی: امر بالنیاحة؛ همین جا برای من نوحه کنید و اشک بریزید. آن مکوقع امام جواد چهار سال داشت، زن و بچه و خواهران و برادران و خاندان امام رضا دورش جمع شدند و اشک ریختند، عرض کردند: آقا جان، پشت سر مسافر گریه خوب نیست. فرمود: آن مسافری که امید برگشت داشته باشد، ام علی بن موسی الرضا از این سفر برنمی گردد.(1)

نوشته اند: مدتی که در ایران بود، وقتی این اواخر نماز جمعه می رفت، دعایش این بود: خدایا، اگر مشکل کار من در مرگ من است مرگ مرا برسان.(2)غربت بس است، تنهایی بس است.

متن روضه آخرین ساعات عمر امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام را در خانه ی خدا واسطه قرار بدهیم:

السّلام علیک یا اباالحسن، یا علی بن موسی ایهاالرضا یابن رسول الله.

امام خمینی (ره) فرمودند: آیتان قدس، پایتخت ایران است افتخار ما این است در کشوری زندگی می کینم که صاحب این کشور علی بن موسی الرضاست. قبر او مثل خورشید می درخشد و تلألؤ دارد.

من در مدینه گاهی خدمت زائران این جمله را می گویم که امام رضا پنجاه و دو سال در مدینه و سه سال در ایران بود. ببینید چقدر در ایران آثار دارد.هر کجا می روید می گویند این موقوفه امام رضاست. تقریبا ما در همه ی شهرهای ایران موقوفه داریم؛ کتابخانه، باغ، ملک، خانه، آب، آب انبار. خلاصه هر چه مردم در توان شان بوده وقف کرده اند. قبر و بارگاه و دور و برش را تا جایی که مردم توانسته اند وسعت داده اند. گفتم ببینید امام رضا سه سال در ایران بود، مردم چه کرده اند؟! اما پنجاه و دو سال در مدینه بود حال مردم برایش چه کرده اند؟! می روی کنار قبر مادرش می بینی  خرابه است. دور تا دورش یک دیواری کشیده اند و قبرش اصلا معلوم نیست. اثری از خانه ی آقا نیست، معلوم نیست که کجا بوده؟ کجا درس می گفته؟ آثارش کجاست؟ واقعا در مدینه مظلومیت می بارد.

متأسفانه این تلاشی است که وهابیت در از بین بردن آثار داشته اند. مگر می شود شخصی نیم قرن در شهری زندگی کرده باشد و اثری از او نباشد؟

متن و صوت روضه شهادت امام رضا علیه السلام-حاج مهدی سلحشور

دانلود روضه  

شب آخریه ببین می خوان سفره و جمع کنند،سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش ،براحسنش،برا باباش،برا امام رضا پهن کرده،شب آخر ماه صفر،با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره،همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم،ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم،بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم،تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم،مادر مادر مادر،وقتی خواست از مدینه حرکت کنه،زن وبچه اهل و عیال ،همه رو جمع کرد،فرمود من دارم میرم،همتون پشت سر من گریه کنید،وقتی گفتند،آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه،آقا سر انداخت پایین،فرمود:آره ،اما مسافری که امید برگشت داره،من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم،می خوام عرض کنم آقاجان،هرکی می خواد بره سفر،اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو دعوت به گریه و ناله کنه،درستشم شاید همین باشه،یه سئوال دارم از شما،می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد،حسین داشت می رفت میدان،دید زینب داره گریه می کنه،گفت:زینب جان گریه نکن،گریه ها رو نگه دار،چرا گریه نکنم،گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند،می بینم دستای تو رو بستند،کوچه به کوچه،شهر به شهر،گذر به گذر،با دست بسته تو رو می برند،گریه ها رو نگه دار برا اون روز.یا امام رضا آرزوهایی که ما داریم،همه از خواسته های شما نشئت میگیره،آرزویه تک تک ماست،واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم،شما هم همین کارو کردید،اون لحظات آخر،دیدند،فرشای حجره رو جمع کردید،فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین،نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید،یا نه،عرضم تمام همین یک جمله،اما خدارو صد هزار مرتبه شکر،وقتی می خواستی جون بدید،دیگه زن و بچه کنارت نبود،دخترت نبود،لحظه جون دادن تو رو ندید،اما بمیرم برای اون آقایی که،وقتی که می خواست جون بده،زینب آمد بالای تل زینبیه،از اون بالای بلندی نگاه کنه،ببینه دور حسین حلقه زدند،های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه،شمشیر دار با شمشیر می زنه ،حسین...لذا وقتی برگشت مدینه،این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل،باورش برا ،آدم سخت بود،مگه می شه ،دو تا همسر،دو ماه همدیگر رو ندیدند،همدیگر رو نشناسند،عبدالله چشم تو چشم زینب،گفت:تو خانم منو ندیدی،گفت عبدالله حق داری منو نشناسی،خودم دیدم بین دو نهر آب ... حسین....                                      

گریز زمین نشستن امام رضا (علیه السّلام)

شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند.

این تنها جایی نبود که از اهل بیت یک نفر زمین می خورد، چند جای دیگر هم در تاریخ داریم:

یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد.

یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست.

یک آقایی را می شناسم از خیمه گاه تا کنار بدن علی اکبرش می دوید و زمین می خورد. یک خواهری را می شناسم از خیمه تا گودال هی می دوید و زمین می خورد. از حرم تا قتلگه … .

یک آقایی را می شناسم لحظه های آخر در یک قسمت کوتاه از شدت تیر و نیزه ها زمین خورد و بلند شد.

یک دختری را می شناسم نیمه شب تو بیابان ها زمین خورد بلند شد … .

 

منبع:کتاب گلواژه های روضه 

زن های طوس و زن های مدینه

زن ها و تازه عروس ها گریه کردند، حاضر شدند مهریه هاشون رو ببخشند بیایند بدن عزیز فاطمه رو دفن کنند، آقا امام رضا (علیه السّلام) غریب نمونه.

این قدر گل روی تابوت آقا ریختند، تابوت زیر گل ها پنهان شد.

اما من تو مدینه یه تابوت سراغ دارم، کنار قبر پیغمبر به جای گل تیرباران شد… .

 

منبع:کتاب گلواژه های روضه 

روضه امام رضا علیه السلام/مرحوم کافی

نمی دانم چرا امشب دلم بهانه می گیرد؟ دلم می گوید: ای کافی! این مردم را بردار و کنار قبر علی بن موسی الرضا(ع) ببر.

 

مانند سگ گرسنه و گربه لوس

                                   مالم رخ بر آستان شه طوس

زیرا که سگ گرسنه و گربه زار

                                   از سفره اغنیا نگردد مأیوس

 

آقا وقتی خواست از مدینه حرکت کند، یک عده زن و بچه دور خودش جمع کرد.

گریز زیبا/ همه برای من بلند گریه کنید!

السَّلام ُ عَلی مَن اَمَر اَولادَهُ و عیالَهُ بِالنَّیاحَةِ عَلیهِ قََبلَ وُصُولِ القَتُلِ اِلَیهِ .

سلام بر آن مولایی که به فرزندان و عیال خود دستورداد قبل از اینکه شهید شود بر او گریه و زاری نمایند

همه بستگان را جمع کردند فرمودند : همه برای من بلند گریه کنید . گفتند آقاگریه دنبال مسافر میمنتی ندارد . فرموده باشد آری آن مسافری که امید به بازگشت داشته باشد من دیگر از این سفر برنمی گردم اما جد غریبش حسین ، روز عاشورا عازم میدان شد یک وقت دید ذوالجناح قدم از قدم برمی دارد دید دخترش سکینه آمده  . چه کرد این وداع با قلب حضرت ، همین قدر بگویم ، دیدند حضرت اشک دختر پاک کرد فرمود : دخترم با اشکهایت دلم را مسوزان .

روضه/ موفق بخدا بابایم را کشتند!

ای رخت چشمۀ خورشید رضا                                        مهر تو مایۀ امید رضا

نام تو ذکر مناجات من است                                   حرمت قبلۀ جانان من است

قبله اهل محبت حرمت                                          کعبه عشق سیه پوش غمت

بازدر سینه شکسته است دلم                               در عزای تو نشسته است دلم

تو خریدار دل سوخته ای                                    چونکه دلخون و جگر سو خته ای

هنگامی که امام رضا می خواست از مدینه حرکت کند دست جوادش را گرفت آورد کنار قبر جدش خاتم الانبیا ، عرضه داشت یا جداه مرا از جوارت دور می کنند  اما جوادم را به تو می سپارم  غلامی داشت به نام موفّق ، سفارش جوادش را به موفق هم  کرد روزها دست جواد را می گرفت به باغستان های مدینه گردش می داد تا دوری پدر او را دلتنگ نکند موفق می گوید : یک روز از تو خانه بیرون آمدیم دیدم امام جواد ناراحت و غمگین است رسیدیم بالای یک بلندی ، یک وقت دیدم امام جواد رویش کرد به طرف خراسان سه مرتبه صدا زد : لبیک ، لبیک ، لبیک یک وقت دیدم جوادالائمه از نظر غایب شد هراسان و ناراحت شدم خدا اگر به خانه برگردم جواب مادرش را چه بدهم یک مرتبه دیدم آقا از دور نمایان شد ، دویدم خودم را به قدمهایش انداختم ، دیدم آقا شال عزا به گردن انداخته صدا می زند : موفق بخدا بابایم را کشتند

آقا جان از مدینه آمده ام

دلم برای غریبان همیشه سوزان است                     علی الخصوص غریبی که در خراسان است

غریب تر ز حسین و رضا اگر خواهی                               برو بقیع و ببین قبرها ویران است

نقل می کنند زائری از مدینه آمد خراسان برای زیارت امام رضا ، همین که حرم با صفا ی امام رضا را دید ، زائرن را دید ، خدّام را دید . این زائر دم در ایستاد . صدا زد : آقا جان از مدینه آمدم ، در مدینه بودم ، به من می  گفتند امام رضا غریب است ، گذر نامه گرفتم ، با تمام مشکلات آمدم ترا زیارت کنم . حالا می بینم گنبد و بارگاه داری ، زائرین مثل پروانه دور حرمت می گردند آقا اگر می خواهی غریب ببینی بیا برویم مدینه، چهار تا قبر غریب نشانت بدهم که قبورشان با خاک یکسان است حتی یک سایبان هم ندارند . روزها آفتاب بر آن قبورمی تابد .

خراسان بدن امام رضا را گلباران  کردند ، اما مدینه جنازه امام حسن را تیر باران کردند ، کربلا هم بدن امام حسین را زیر سمّ اسبها قرار دادند .

زهر جفا

از همین جا دلها را روانه کنیم حرم امام رضا ، انشاءالله کنار حرمش ، پیغمبر دو تن را پارۀ تن خطاب کرده ، یکی مادر سادات زهرای مرضیه است ، فرمود : فاطمه پارۀ تن من است . یکی هم امام رضا ، یا رسول الله پارۀ تنت در خراسان به زهر جفا مسموم کردند چنان زهر کاری بود آقا مثل شخص مار گزیده به خود می پیچید .

تمام تار و پود من بسوزد                                         همه شمع وجود من بسوزد

خدایا ناله هایم را اثر نیست                                    کنار بستر من یک نفر نیست

                                     غریبم من غریبم من غریبم

نمی دانم کجایی ای جوادم                                    چرا از من جدایی ای جوادم

عیادت از من دور از وطن کن                                   بیا با دست خود من را کفن کن

                                     غریبم من غریبم من غریبم

اباصلت می گوید : امام چشمش به در بود امام جواد آمد آن لحظات آخر سر بابا را به دامن گرفت ، اما کربلا (آماده اید بگویم یا نه ) زین العابدین نتوانست بیاید قتلگاه ، عمه اش زینب آمد دید حسینش تنهاست ، دید شمشیرها و نیزه ها در یک نقطه فرود می آید دستهایش را روی سر گذاشت هی فریاد می زد : وا محمدا ، واحسینا .

ضامن غریبان

ای آنکه هست بر همه عالم عطای تو                               محروم کی شود ز عطایت گدای تو

هشتم امام عالمی و بضعة الرسول                           ای آنکه مصطفی شده مدحت سرای تو

یک شرط ز شرایط توحیدی و بود                                             حصن امان اهل ولایت ولای تو

آلوده دامنم ز گنه لیک گشته ام                                              غرقه بحر رحمت نا منتهای تو

من بی پناه مانده و کهف الوری تویی                                        آورده ام پناه به دولتسرای تو

                                    شرمنده ام ز کرده خود یا ابوالحسن

                                   خواهم در آستان تو عفو از خدای تو

مرد صیاد می گوید : با چه زحمتی آهو را به دام انداختم ، یک مرتبه دیدم یک آقای نورانی مقابلم ظاهر شد ، یک نگاه به آهو کرد ، یک نگاه به من کرد ، فرمود : مرد صیاد می دانی این آهو چه میگه ؟ گفتم نه آقا ، فرمود : مرد صیاد این آهومیگه من دو تا بچه دارم ، منتظر من هستند اجازه بده بروم بچه هایم را ببینم و برگردم  ، گفت : آقا من با چه زحمتی این آهو را به دام انداختم شما می گویید رهاش کنم برود ، اگر برود دیگر برنمی گردد (قربانت بروم امام رضا ).

فرمود : من اینجا می مانم ضامن این آهومی شوم .

مرد صیاد می گوید: قلاده را برداشتم با خودم گرفتم الان آهو فرار می کند اما قلاده را از گردنش باز کردم . دیدم آهو آمد یک دور ، دور آقا زد یک نگاه به قد و بالای آقا کرد سرش را پایین انداخت و رفت . مدتی گذشت من متحیر بودم . گفتم آقا دیدی آهو بر نگشت . فرمود : مرد صیاد خوب تو این بیابان نگاه کن ، یک نگاه کردم دیدم آهو دارد از دور می آید ، دو تا بچه هایش دارند دنبالش می آیند ، آمد و آمد تا خودش را رساند به آقا ، تا رسید خودش را انداخت روی قدمهای آقا این بچه هاش  هم دور آقا می گردند .

یک نگاه کردم گفتم آقا شما که هستید ؟ فرمود : من ضامن غریبان علی بن موسی الرضایم . حالا همه با هم صدا بزنیم رضا جان ، رضا جان ...

متن و صوت روضه امام حسن مجتبی علیه السلام- میثم مطیعی

          

می خوام روضه ی امام حسن علیه السلام بخونم،آقا،آقا،همه ی اموات،شهدا،فیض ببرند.خزاز قمی نوشته در کفایة الأثر ،از بزرگان شیعه است در قرن چهارم،از جُناده نقل کرده:

دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ اومدم ملاقات آقا فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ "آقا یه روز لباس کارگری میپوشیم میاییم مدینه،یه روز میاییم حرمت رو میسازیم،اگه امام زمان(عج)لایق بدونه اول بریم قبر مادرت رو آباد کنیم" میگه وارد شدم بَیْنَ یَدَیْهِ طَشْتٌ دیدم مقابل آقا طشت هست یُقْذَفُ فِیهِ الدَّمُ لخته های خون داخل طشت میریزه"امشب امام حسن میخواد مارو نصیحت کنه،موعظه کنه،ما که گرفتار هوای نفسیم" وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً دیدم جیگر مبارکش قطعه قطعه خارج میشه مِنَ السَّمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ لعنت الله علیه

دانلود 8 روضه صوتی اربعین از سخنرانان مشهور

استاد فاطمی نیا

دریافت

دانلود نرم افزار اندروید نخل میثم

دریافت
حجم: 3.17 مگابایت

 

گریز شهادت شهید همت به تن بی سر اباعبد الله علیه السلام!

همرزم شهید همت نقل میکنه:

در حالی که به عقب برمی گشتم در سه راهی چشمم به پیکر شهیدی افتاد که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز از بدن قطع شده بود. از روی لباسهای او متوجه شدم که پیکر مطهر حاج همت است اما از آنجا که شهادت ایشان برایم خیلی دردناک بود‌‌ همان طور که به عقب می‌آمدم خود را دلداری می‌دادم که نه این جنازه حاج همت نبود. وقتی به قرارگاه رسیدم و متوجه شدم که همه دنبال حاجی می‌گردند به ناچار و اگر چه خیلی سخت بود اما پذیرفتم که او شهید شده است.

شب‌‌ همان روز بدن پاک حاجی به عقب برگشت . روز بعد هم متوجه شدم که جنازه حاجی در اهواز به علت نداشتن هیچ نشانه‌ای مفقود شده است. من به همراه شهید حاج عبادیان و حاج آقا شیبانی به اهواز رفتیم. علت مفقود شدن جنازه حاج همت نداشتن سر در بدن او بود اما بعدا بواسطه لباسهایش شناسایی شد!

اما قربان اون شهید بی سری که لباسی در تن ندارد که شناسایی شود
 

دانلود 10 کتاب با موضوع حضرت زینب سلام الله علیها

 

روضه حضرت زهرا (س) و یادی از فرزندش حضرت صاحب الزمان(عج)

آقا جان ممنونم که باز امشب من روسیاه رو به مجلس روضه ی مادرت راه دادی، ممنونم با این بار گناه که هیچ کجا راهم نمیدن شما منو به مجلس عزای مادرت، برای اینکه پاکم کنی راهم دادی ،آقا جان تو این ایام فاطمیه شما کجا برای برای مادر پهلو شکسته ات مجلس عزا بر پا کردی ؟اقا جان امشب بیا با  هم سری بزنیم به مدینه ،مدینه بعد از رحلت یه خبرایی هست !توی ایامی که امیر المومنین در پی مراسم کفن و دفن بدن رسول اکرم است یه عده نامرد توی سقیفه جمع شدن و برای غضب خلافت برنامه ریزی کردن، آقا جان سرت سلامت یا صاحب الزمان !آجرک الله فی مصیبت امک فاطمه الزهرا سیده نساءالعالمین...

ارثِ مادری / روضه جانسوز حضرت زینب(س)

کیفیت : mp3  ۱۲۸

حجم : ۶Mb

down

دانلود کتاب : اصول و مبانى مداحى

به قلم : ابوالفضل هادى منش

فهرست مطالب
 سر آغاز
 به جاى مقدمه ...
 گفتار پیشین
 فلسفه عزادارى
 اولین مداحان
 اهمیت مراسم عزادارى از زبان ولایت
 اصول و مبانى مداحى از دیدگاه رهبر
 ویژگى هاى روحى و رفتارى یک مداح واقعى
 نقش مداح
 صدا سازى
 شروع کار مداحى
 مجلس عزادارى
 مجالس دعا و زیارات
 مولودى خوانى
 عوامل مؤ ثر در معنویت و آمادگى مجلس
 فنون مداحى
 آداب و ادب مداحى
 آسیب شناسى تحریف در عزادارى
 وظایف یک مداح از نگاه یک پیش کسوت

نرم افزار صوتی و متنی آموزش مداحی نوین

برنامه آموزش مداحی نوین برای موبایل های اندروید

نرم افزار آموزش مداحی نوین

این نرم افزار اولین دوره صوت محور برای آموزش از راه دور بوده و با توجه به دوره های آموزشی حجت الاسلام طباطبایی فر اقتباس و طراحی شده است. برای دریافت این نرم افزار می توانید به سایت بازار (برنامه های اندرویدی ) مراجعه نمایید.

مزیت های نرم افزار :
بیان نکات بسیار کلیدی در مورد مداحی در عین کوتاهی دوره
عدم مطالب حاشیه ای ضبط شده در کلاس ها و نرم افزار های موجود
وجود صوت و متن برای درک بهتر آواها و فهم بهتر مطالب  
حجم پایین نرم افزار با توجه به وجود فایل های صوتی
وجود خبر نامه برای اطلاع از کتاب ها و نرم افزاهای مفید مداحی

دانلود کتاب شریف کامل الزیارات

کتاب «کامل الزیارات» اثر ارزشمند شیخ ابو القاسم، جعفر بن محمد بن جعفر بن موسى بن مسرور بن قولویه قمى (متوفاى 367 هجرى) می باشد که شامل 755 حدیث است که در 108 باب آمده ‏اند.

کتاب «کامل الزیارات» مجموعه روایاتى از ائمه علیهم السلام درباره شیوه زیارت حضرت رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم) و دیگر امامان و امامزادگان (علیهم السلام) و ثواب و فضل آن مى‏باشد.

برای دانلود این کتاب در دو فرمت html و pdf به ادامه مطلب مراجعه کنید!

گریز روضه پیامبر(صلی الله علیه و آله)

وقتی پیامبر از کوچه های مکه رد میشد از بالای پشت بام روی سرمبارکش خاکروبه و خاکستر میریختند.  پیامبر (ص) در نهایت غربت ، خاکروبه ها و خاکستر ها را پاک میکرد...وارد خانه هم که میشد ام ابیها بود. با دستان کوچکش برای پیامبر مادری میکرد و لباسهای خاکی او را میتکاند اما دلها بسوزد برای اسرای اهل بیت (ع). ان هنگامی که وارد شهر شام شدند ، زن های شامی  از بالای بام ها خاکستر و خاک روبه و سنگ و چوب بر سر خاندان اهل بیت ریختند . خاکستر اتشی روی عمامه امام سجاد افتاد و عمامه را سوراخ کرد. دست های حضرت سجاد (ع)به گردن مبارکشان بسته بود ؛ لذا نتوانست ان را خاموش کند .اتش اهسته اهسته به سر مبارکشان رسید و سر را سوزانید.

باز اسم کوفه در میان و نام شام

اه اه از صبح کوفه وای وای از شام شام

چون نسوزم زاتش این غم که بر سر ریختند

اتش اندر فرق عابد خلق خون آشام  شام  

 اه از ان ساعت که زینب بر سر بازارها

می زدندش سنگ برسر از در و از بام شام

بی حیایی رابین که با یکدیگر از قتل حسین

می نمایندی مبارک باد ،خاص و عام و شام  

                   شاعر: جودی

منبع:کتاب گریزهای مداحی،

نویسنده: محمد هادی میهن دوست

انتشارات: صبح امید 

گریز: دو جا امام چهارم داشت جان می داد

دو جا امام چهارم داشت جان می داد یک جا در مجلس شام آن موقعی که حضرت سخنرانی کردند، یزید ملعون خواست امام را بکشد، زینب (سلام الله علیها) خود را سپر قرار داد، گفت: اول من را باید بکشید ... .

یکی جایی هم وقتی آقا را از کنار کشته ها عبور می دادند، زینب نهیب زد به حضرت، ای بقیه الماضی ! چرا چنین می کنید، شما تنها جا مانده اید ... . امام فرمود مگر این بدن، بدن بقیه الله نیست، پاره پاره است ... .

شاید هم یک جای دیگر هم آقا همین حال شدند، وقتی دستاشون را باز کردند، به بدن رقیه نماز بخوانند از بس بدن سبک شده، آقا چطور جان دادن خواهر را دید؟ .. . .

و سیعلمون الذین ظلموا ایَّ منقلب ینقلبون

از خرابه می گذشتم، منزلم آمد بیاد

                                              دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد

منبع:کتاب گلواژه های روضه

متن روضه هفت مصیبت (امام سجاد علیه السلام)

امام سجاد (علیه السّلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند: در شام، هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.

1- ستمگران در شام، اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله نمودند و کعب نیزه به ما می زدند.

2- سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس (علیه السّلام) را در برابر چشم عمه هایم زینب (سلام الله علیها) و ام کلثوم (سلام الله علیها) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر (علیه السّلام) و پسر عمویم قاسم (علیه السّلام) را در برابر چشم سکینه و فاطمه (سلام الله علیها) (خواهرانم) می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت.

متن روضه مصائب امام سجاد علیه السلام (یاد غریبی و غربت)

روزی که پیکرم را بر روی ناقه بستند                        در یک لحظه جدایی قلب مرا شکستند

آنجا غریب و تنها بودم میان اعدا                               دیدم که عمه ام را به تازیانه بستند

من اینچنین جدایی هرگز ندیده بودم                        همه نعش و عزدار هر دو به خون نشستند

امام سجاد طفل صغیر می دید گریه می کرد ، آب می آوردند وضو بگیرد گریه می کرد ، اگر اسیری می دید احترامش می کرد ، اگر می دید گوسفندی را ذبح  می کنند گریه می کرد ، می فرمود : آبش دادید یا نه ؟ آری آقا ، ما مسلمانیم با گریه می فرمود :عده ای هم در کربلا می گفتند ما مسلمانیم ولی بابای من لب تشنه کشتند .

هر وقت یاد شهر شام می افتاد گریه می کرد . آقا چرا اینقدر گریه می کنی ؟ ( آقا شرح می داد ) می فرمود : اول صبح بود وارد شهر شام شدیم ما را عصر رساندند به مجلس یزید ، آقا خیلی راه نیست چرا اینطور ؟

فرمود : ما را  سر هر کوچه و بازار نگ می داشتند تا این مردم ما را نظاره کنند ما را از محله یهودیان بردند آن ها به ما سنگ می زدند عزیزان پیغمبر را وارد مجلس نا محرم کردند ، ما را خرابه های شام جای دادند

تو این خرابه یکی از خواهران من آنقدر گریه کرد ، سراغ بابا را گرفت خواهر چشم انتظار من با لبان تشنه و شکم گرسنه جان داد  .

متن روضه تشییع جنازه امام سجاد علیه السلام

لاله سرخ شهادت تن تب دار من است                       چشمه فیض خدا چشم گهر بار من است

حافظ خون و پیام شهدای ره دین                                   لب گویای من و دیده خونبار من است

داغ یک دشت شهید و غم یک خیل اسیر                     این همه بار گران بر تن تب دار من است

دشمنم بسته به زنجیر و ولی غافل از آن                           که بر انداختن ریشه او کار من است

پای در سلسله و دست به دامان وصال                         دشمن از بی خردی در پی آزار من است

پرچم نهضت خونین شهیدان امروز                               گر چه بر دوش من و عمه افکار من است

صبر را بین که در این مرحله از وادی عشق                      سخت بیمارم وا  و باز پرستار من است

خواهر کوچک من همچو گلی پرپر شد                   اشک طفلان ز غمش شمع شب تار من است

                                                    ازغم اکبر و اصغر جگرم می سوزد

                                                  آه از این غم که خداوند خبر دار من است

بدن امام چهارم را آوردند بقیع بخاک سپردند ، امام باقر وقتی که بدن بابا را غسل می داد اصحاب دیدند گردن مبارک امام چهارم کبود است سؤال کردند یابن رسول الله اثر کبودی گردن مبارک پدر بزرگوارتان چه است ؟

روضه امام سجاد علیه السلام (سهل ساعدی هستم از صحابه جدت رسول خدا ص!)

در جسم جهان فیض بهارانم من                                         عالم چو زمین تشنه بارانم من

در زهد دلیل پارسایان جهان                                                در عشق امام جان نثارانم من

فرزند حسین و زینت عبّادم                                                 شایسته ترین سجده گذارانم من

با این همه منزلت ز سوز دل و جان                                             روشنگر بزم سوگوارانم من

چون لاله همیشه از جگر می سوزم                                    چون شمع همیشه اشکبارانم من

دردا که چه آورد قضا بر سر من                                                ای کاش نمی زاد مرا مادر من

سهل ساعی  گفت: دیدم مردم شام کف می زنند به یکدیگر می رسند تبریک می گویند ، شهر زینت کردند
پرسیدم چه خبر است؟ گفتند اسیران خارجی می آورند . از کدام دروازه ؟ از دروازه ی ساعات .

سهل ساعدی می گوید : وقتی طرف دروازه ساعات، دیدم جمعیت زیادی شادی می کنند ، کف می زنند تا نگاه کردم دیدم چند سر بریده روی نیزه ها ست  یکی از سرها دارد قرآن می خواند ، سر ها که گذشت دیدم آقای بزرگواری را سوار بر شتر برهنه کردند آثار بزرگی از صورتش نمایان است ، جلو رفتم سلام کردم ، آقا فرمودند : خدا رحمتت کند کی هستی ؟ که مرا در این شهر سلام می کنی ( یعنی اینجا به ما سنگ زدند زخم زبان می زنند ) .

سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله : امام سجاد ( علیه السلام )

سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله : امام سجاد ( علیه السلام )
عنوان و نام پدیدآور : سوگنامه آل محمد(ص) "در ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم علیهم السلام و شهداء و اسراء کربلا"/ محمد محمدی اشتهاردی.
عناوین اصلی کتاب شامل:
ذکر مصیبت معصوم ششم امام سجاد علیه السلام؛ مسموم شدن امام سجاد علیه السلام؛ مرگ جان سوز شتر امام سجاد علیه السلام؛ خراش های بدن امام سجاد علیه السلام؛ پاورقی

کتابخانه تخصصی امام سجاد علیه السلام (دانلود بیش از 100 جلد کتاب)

سحاب رحمت : تاریخ و سوگنامه حضرت سیدالشهداء علیه السلام

سحاب رحمت : تاریخ و سوگنامه حضرت سیدالشهداء علیه السلام
عنوان و نام پدیدآور : سحاب رحمت : تاریخ و سوگنامه حضرت سیدالشهداء علیه السلام

تحقیق و نگارش عباس اسماعیلی یزدی.

عناوین اصلی کتاب شامل:
پیشگفتار؛ مقدمه ی مؤلف ؛ ولادت حضرت امام حسین علیه السلام؛ گزیده ای از فضائل و معجزات حضرت امام حسین علیه السلام؛ خصائص حضرت سیدالشهداء؛ فضیلت گریستن بر حضرت سیدالشهداء؛ فواید گریه بر سیدالشهداء؛ فضیلت زیارت حضرت سیدالشهداء؛ فواید زیارت حضرت سیدالشهداء؛ حضرت امام حسین و قبول شهادت؛ رسول خدا امام حسین را می بوسید؛ فضیلت یاد کردن سیدالشهداء هنگام نوشیدن آب؛ انبیاء بر مصائب و شهادت امام حسین گریسته اند؛ فضیلت زمین کربلا و تربت سیدالشهداء؛ انبیاء و زمین کربلا؛

ورود اهل بیت علیهم السلام به کربلا در روز اربعین و مواجهه با جابر

قَالَ الرَّاوِی وَ لَمَّا رَجَعَ نِسَاءُ الْحُسَیْنِ ع وَ عِیَالُهُ مِنَ الشَّامِ وَ بَلَغُوا الْعِرَاقَ قَالُوا لِلدَّلِیلِ مُرَّ بِنَا عَلَى طَرِیقِ کَرْبَلَاءَ فَوَصَلُوا إِلَى مَوْضِعِ الْمَصْرَعِ فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ جَمَاعَةً مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ رِجَالًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ وَرَدُوا لِزِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَوَافَوْا فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُکَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَکْبَادِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِمْ نِسَاءُ ذَلِکَ السَّوَادِ فَأَقَامُوا عَلَى ذَلِکَ أَیَّاماً فَرُوِیَ عَنْ أَبِی حُبَابٍ الْکَلْبِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا الْجَصَّاصُونَ قَالُوا کُنَّا نَخْرُجُ إِلَى الْجَبَّانَةِ فِی اللَّیْلِ‏ عِنْدَ مَقْتَلِ الْحُسَیْنِ ع فَنَسْمَعُ الْجِنَّ یَنُوحُونَ عَلَیْهِ فَیَقُولُونَ:
مسح الرّسول جبینه‏             فله بریق فی الخدود
ابواه من علیا قریش                   جدّه خیر الجدود

چون اهل البیت به مرقد مطهّر حسین علیه السّلام رسیدند جابر بن عبد اللَّه انصارى و جمعى از بنى هاشم و مردانى از آنها را یافتند که براى زیارت قبر حسین علیه السّلام فرا رسیده بودند، همگان در یک زمان به عزادارى و نوحه سرایى پرداختند و سوگوارى جگرسوزى بر پا نمودند، و زنان آن آبادى نیز با ایشان به عزادارى پرداختند و چند روز در کربلا اقامت کردند.

سوز جگر اربعین در کربلا

قَالَ الرَّاوِی وَ لَمَّا رَجَعَ نِسَاءُ الْحُسَیْنِ ع وَ عِیَالُهُ مِنَ الشَّامِ وَ بَلَغُوا الْعِرَاقَ قَالُوا لِلدَّلِیلِ مُرَّ بِنَا عَلَى طَرِیقِ کَرْبَلَاءَ فَوَصَلُوا إِلَى مَوْضِعِ الْمَصْرَعِ فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیَّ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ جَمَاعَةً مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ رِجَالًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَدْ وَرَدُوا لِزِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَوَافَوْا فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُکَاءِ وَ الْحُزْنِ وَ اللَّطْمِ وَ أَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَکْبَادِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِمْ نِسَاءُ ذَلِکَ السَّوَادِ فَأَقَامُوا عَلَى ذَلِکَ أَیَّاماً فَرُوِیَ عَنْ أَبِی حُبَابٍ الْکَلْبِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا الْجَصَّاصُونَ قَالُوا کُنَّا نَخْرُجُ إِلَى الْجَبَّانَةِ فِی اللَّیْلِ‏ عِنْدَ مَقْتَلِ الْحُسَیْنِ ع فَنَسْمَعُ الْجِنَّ یَنُوحُونَ عَلَیْهِ فَیَقُولُونَ:
مسح الرّسول جبینه‏             فله بریق فی الخدود
ابواه من علیا قریش                   جدّه خیر الجدود

چون اهل البیت به مرقد مطهّر حسین علیه السّلام رسیدند جابر بن عبد اللَّه انصارى و جمعى از بنى هاشم و مردانى از آنها را یافتند که براى زیارت قبر حسین علیه السّلام فرا رسیده بودند، همگان در یک زمان به عزادارى و نوحه سرایى پرداختند و سوگوارى جگرسوزى بر پا نمودند، و زنان آن آبادى نیز با ایشان به عزادارى پرداختند و چند روز در کربلا اقامت کردند.

ثواب زیارت اربعین

و روى عن ابى محمد الحسن العسکرى(ع) انه قال: علامات المؤمن خمس:
صلاة الخمسین، و زیارة الاربعین، و الختم فى الیمین، و تعفیر الجبین، و الجهر ببسم اللّه الرحمن الرحیم.

امام حسن عسکری(ع) فرمودند:   نشانه های مومن پنج چیز است:
1. نماز پنجاه رکعت یا پنجاه و یک رکعت (چنانچه احادیث صحیحه کثیره بر آن دلالت دارد)
2. زیارت اربعین
3. انگشتر را به دست راست کردن.
4. پیشانى را به خاک مالیدن.
5. بسم اللّه الرحمن الرحیم را بلند گفتن.


منبع: تهذیب، ج 6، باب 16، ص 52، ط نجف، 1380 ق.

متن روضه «اسوه صبر و تحمل، حضرت زینب سلام الله علیها» استاد پناهیان

من دل زینبُ به شما معرفی کنم. وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود، گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.

به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید. می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه. که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.

چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.

خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین. زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن.

دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن. مردم به استقبال می خوان بیان. حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟ به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست.

از همون جا زینب مریض شد. کربلا مریض نشد. شام مریض نشد. برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه. می دونید یعنی چی؟

دانلود ده ها روضه و نوحه برای حضرت زینب (سلام الله علیها) از مداحان معروف


سال 93

 

1. حاج محمود کریمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1

روزها را با توسل کردنم (روضه) (شام وفات سال 93)

4,088 00:11:24
2

من نگاهم نگاه بر راهم (روضه) (شام وفات سال 93)

5,834 00:16:22
3

رو قلبم داغ تن بی کفنت مونده (زمینه) (شام وفات سال 93)

4,106 00:11:27
4

آنانکه که گفته اند نگارم (واحد) (شام وفات سال 93)

1,967 00:05:22
5

مونده چشم به راه تو چشمام (واحد) (شام وفات سال 93)

1,108 00:02:55

2. حاج سید مجید بنی فاطمه

سه گریز جانسوز برای شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام

گریز اول :

 امام صادق فرمود: جد غریبم حسین به صورت سه طایفه نگاه مى‏کند؛اول به صورت کسى که مجلس روضه برایش به پا مى‏کند،دوم به صورت زوار کربلایش مى‏نگرد،سوم به صورت گریه کنانش نگاه مى‏کند. الان که دارى گریه مى‏کنى ابى‏عبداللّه نگاه مى‏کند، به خودش قسم اگرنگاهت نکند نمى‏توانى گریه کنى.

ابى‏عبداللّه رو به درگاه الهى مى‏کند و مى‏گوید:خدا این گریه کن حسین پرونده‏اش سیاه ‏است،این آلوده را به حسین ببخش.

بعد رو مى‏کند به بابایش على و به مادرش فاطمه،عرض مى‏کند:ببینید دارد براى حسین گریه مى‏کند، مادر تو دعا کن خدا گناهانش را بیامرزد، بابا تو دعا کن خدا عفوش کند. کجا بریم بهتر از روضه ابى‏عبداللّه که حسین نگاهمان کند وزهرا دعایمان کند.

گریز دوم:

کجا دیده ای؟؟!! (گریز مداحی ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها)

کجا دیده ای؛ یک مادر هیجده ساله ای  از بچه هایش سیر بشود و بگوید الهی عجل وفاتی سریعا؛ خدا مرگم را برسان.احقاق الحق ج 19 ص160

بین دیوار و درِ خانه به زهراچه گذشت        ‏کز خدا مرگ به صد ناله تمنا مى‏کرد

کجا دیده ای؛ کسی روز وفات کند اما جنازه اش را نگه دارند وشب او را تشیع کنند و به خاک بسپارند؟ معمولا رسم است که اگر کسی شب فوت کند جنازه اش نگه میدارند و روز تشیع اش می کنند.

کجا دیده ای؛ مردم بریزند و بانویی را کتک بزنند؟ (پیامبر سفارش کرد در جنگها زنان مشرکه را حتی اگه به شمافحش دادند نزنید.امیر المومنین فرمود:اگر در جنگی کسی زن مشرکه ای را با تازیانه می زد،مردم به فرزندان آن شخص می گفتند: این مرداز نسل کسی است که زنان را با تازیانه زده است. ) زهرا که مشرکه نبود بلکه نور چشم پیغمبر بود قرةالعینی و ثمره فؤادی.

«شهرستانى» در کتاب «الملل و النحل» به نقل از «ابراهیم بن سیار بصرى»معروف به نظام مى نویسد:«ان عمر ضرب بطن فاطمة ذلک الیوم، حتى ألقت المحسن من بطنها». عمر در آن روز به پهلوى فاطمه(علیها السلام) ضربت زد، که در اثر آن فرزند درون رحمش(محسن) سقط شد. الملل و النحل، محمد بن عبدالکریم شهرستانى، ج1، ص71.

گریزهای مداحی ویژه ی وفات حضرت زینب علیهاسلام

۱- هنگامی که رسول الله صلّی الله علیه و اله و سلّم حضرت زینب را در آغوش کشید و صورت به صورت او نهاد، یک مرتبه به جای خنده و خوشحالی گریه کرد. این منظره به شدت فاطمه زهرا علیهاسلام را نگران ساخت و هراسان علت گریه پدر را پرسید؟
حضرت فرمود: این دختر در آینده به مشکلات و مصائب دشواری گرفتار خواهد شد؛ آنگاه فرمود: یا بَضعتی و قُرة عینی من بکی علی مصاب هذه البنت، کان کمن بکی علی أخویها الحسن والحسین؛  ای پاره تنم! ای نور دیده ام! هر کس بر او و بر مصائب او گریه کند، پاداش و مزد او مانند ثواب کسی است که بر برادرش حسن و حسین گریه کند».   سحاب رحمت ،ص815. 

صوت و متن روضه خوانی شهادت حضرت زهراء(س)-مرحوم کوثری

   دانلود روضه

چشم انتظارم مهدی بیاید قبر تو را پیدا نماید

شبی که زهرا سلام الله علیها رو به خانه امیرالمؤمنین علیه اسلام آوردند،زوجات رسول الله همه بدرقه کردند،یه وقت گفتند:خود رسول الله صلوات الله علیه دارند،تشریف می آورند،آمدند فرمودند: زن ها دیگه متفرق بشوند،آمد دست زهرا شو گرفت،گذاشت،میان دست مولا صدا زد یا علی،هذه ودیعةالله،و ودیعة رسوله،این امانت خدا و پیغمبر و بهت می سپارم،آه،آن امانت آن شب و امشب پس داد.

افسوس که شد خاموش از ظلم چراغ دین

شد کشته زضرب در، یکتا ثمر یاسین

آقایان دیده اید اگه زنی از دنیا برود،کنار قبر می گن محرماش بیان،کمک بکنند این بدن و بگیرندو میان قبر بگذارند،کی بود محرم زهرا ،سلمان و ابوذر که محرم نبودند،بچه هاشم کوچک بودند،خود مولا گرفت آن بدن را،

پرپر شدن گلم  به چشمم دیدن

با دست خودم کفن بر او پیچیدم

با دست خودم لحد بر او می چیدم

متن روضه خوانی شهادت حضرت زهراء(س)-حاج آقا نجفی

 

 

دانلود

 

شب تاریکه،دستور اینه که عزیزان من،صداتون به گریه بلند نشه،عزیزان من هیچ همهمه و زمزمه نداشته باشید،از بقیع برگشتند آقا امیر المؤمنین علیه السلام،جنازه ی اصلی توی اون تابوتی است که خود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها دستور دادند،توی حجره، قبر فاطمه زهرا آماده،جنازه رو بغل کردند امیر المؤمنین علیه السلام،فقدسترجعة الودیعه،رفتن پایین،گذاشتن تو قبر،همه ی این ها حرف داره سخن داره،فقط یک کلامه،وقتی آقا امیرالمؤمنین علیه السلام خواستند از قبر بیاند بالا،زانوهای حضرت لرزید دیگه توان نداره،همه ی زمین خورده های عالم یا علی می گن،حرکت می کنند،علی علیه السلام اونجا زمین خورد،هیچ کی نبود،یه نگاهی کرد به بچه ها،نگاه عمیق به حسن،نگاه کرد،چشماشو برگردوند،به حسین نگاه کرد،چشاشو برگردوند،به ام کلثوم نگاه کرد چشاشو برگردوند،به زینب نگاه کرد،صدا زد زینب جان بیا زیر بغلم و بگیر

 

متن روضه خوانی شهادت حضرت زهراء(س)-آیت الله مجتهدی رحمةالله علیه

 

دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم

اینهایی که از دنیا می خوان برن،معمولاً اون روز آخر حالشون جا می آد،تجربه شده،یه دو سه ساعتی،حالشون خوبه،با بستگانشون صحبت می کنن،حرف می زنن،یهو دوباره  حالشون بهم می خوره از دنیا می رن،معموله ،نمی دونم دیدید یا نه،حضرت زهرا سلام الله علیها،پاشدند،بنا کردند به کار کردن،لباس بچه هاشونو شستند،امیر المومنین یه موقعی وارد منزل شد،این و حاج واعظ قزوینی،نود سالش بود خونه ی حاج سید جواد صدیقی چهل سال،پنجاه سال پیش رو منبر گفته یادمه،گفت:وقتی امیرالمومنین وقتی سر زده وارد شد،دید که حضرت زهرا جارو دستشه،اما وقتی داره حیاط و جارو می کنه،یه دستشم به کمرشه،از درد پهلو خیلی رنج برد،این منظره،با دل مولا چه کرد،این همه غزوات،این همه جنگ ها، هیچی امیرالمؤمنین رو به زانو در نیاورد،ولی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها امیرالمؤمنین رو به زانو آورد،دو رکعت نماز خوند،دستشو بلند کرد،

متن روضه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها-حجت الاسلام سید حسین مومنی


تو خرابه بی بی تب داشت، از روز عاشورا رقیه تب کرد،خدا رو شکر رقیه یا خواب بوده یابی هوش بوده یا مریض بود،خدا رو شکر رقیه نیومد بالای تل زینبیه،اگه یه دختر بیاد بالای تل و ببینه، دور باباشو دوره کردند،بارک الله صداتو خرج کن،اصلاًنذار من روضه بخونم،خوابید تو خرابه،یه داغی به جگر رقیه نشسته می دونی، از کجاست،مرحوم مقرم  می گه تب کردن رقیه از این جا شروع شد،رقیه کجا تب کرد،یه نامردی عرق خورده بود، سر حسین علیه السلام رو جلوش گذاشته بود،به خاطر اینکه جیگر بچه هارو آتیش بزنه،با چوب هی به لب های حسین می زد، رقیه دید و تب کرد،دید دارن به لب های باباش می زنن.نانجیب خواب بود،طاهر نامی می گه نانجیب رو پای من خواب بود، یه وقت صدای گریه از تو خرابه بلند شد،از خواب نحسش پرید،گفت:ببینید تو خرابه چه خبره،خبر آوردند امیر دختر سه ساله و صغیر حسین ،یاد بابا کرده،گفت:بابا می خواد؟تو رو خدا جمله ی اول و می گم،با نالتون نذارید جمله ی دوم و ترجمه کنم،ترجمه کنم خودم اول متلاشی می شم، بی حیا گفت:ارفعو راس الحسین،وتره راس الحسین بحجره ها. ببرید،رقیه سر بابا رو گرفت:همه دیدند لب هاشو رو لب های بابا گذاشت،هی گفت:اَبَ،بابا

متن روضه وفات حضرت زینب سلام الله علیها-حاج حسن اخباری

السلام علی المهدی و علی آبائه الطاهرین

در چرخ ولایت است کوکب، زینب
علّامه نارفته به مکتب، زینب
گفتم به خرد: یگانه دوران کیست؟
بی پرده دوبار گفت: زینب، زینب

زینب که از خدا صلوات مکررش
زینب که بعد فاطمه خوانند کوثرش

آن شیردخت شیر الهی که گفته اند
در خاندان شیرخدا شیر دیگرش

این است آن سلاله زهرا که انبیا
گلبوسه می نهند به قبر مطهرش

شب نیمه ماه رجب امشب شب زیارتی ایاعبدالله الحسین، خیلی دلت آماده است امشب،برا زینب بلند بلند گریه کنید،منم امشب همراه دل تو میام تا تل زینبیه،

گریز برای روضه ی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها- آیت الله وحید خراسانی

جایی از بدنت شکسته شده؟اگر استخوان انگشت بشکنه، چه حالی داری؟ حالا اگر استخوان سینه بشکنه،وقتی استخوان سینه بشکنه،نفس نمیشه کشید،نود و پنج روز ،سه روز بعد از پیغمبر استخوان سینه شکست،نود روز هر نفسی که می کشید جان داد،نه یک مردن،در هر نفسی جان داد.

متن روضه ی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها(1)- دکتر رفیعی

عزیزان!فاطمیه باید بیش از این ها تجلیل شود،زیرا سند مظلومیت شیعه است.

فاطمیه،فصل تجدید غم است

بر لب شیعه سرود ماتم است

فاطمیه،اعتقاد شیعه است

حُبّ زهرا در نهاد شیعه است

فاطمیه،حرمت حیدر شکست

فاطمیه،پهلوی کوثر شکست

در فاطمیه یک دنیا اندوه وجود دارد،عاشورا و شهادت امیرالمؤمنین جای خود،اما مصیبت فاطمیه آغاز مصیبت های شیعه است،اول شهیدی که در راه امامت و ولایت فدا شد در این ایام بود.نمی دانم فاطمه در این شب ها چه حالتی داشت،اما نوشته اند«کَالشَّبَهِ»به قدری لاغر شده بود،مثل شبهی می ماند در رختخواب،دیگر فاطمه بعد از پدر«ناحِلَةَ الجِسمِ،مُنهَدَّةَالرُّکن ِ،بَاکِیَّةَ العَین ِ،مُحتَرِقَةَالقَلبِ»1.اشک چشمش خشک نشد،سوز قلبش آرام نگرفت و روز به روز لاغرتر می شد،اگر کسی پیش او می رفت،میدید که امروزش با دیروزش به کلی فرق کرده است،بعضی از زن ها می آمدند سئوال می کردند:خانم!بیماری شما چیست؟

متن روضه ی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها(3)- دکتر رفیعی

بنابر نقل روایت اول،مثل امشبی لحظات آخر عمر دختر پیامبر گرامی اسلام بود«السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله یا قرة عین النبی المصطفی!»در چنین روزهایی امیرالمؤمنین کنار یستر فاطمه ی زهرا سلام الله علیها نشست،به امام حسن و امام حسین،زینب و امّ الکلثوم فرمود:از اتاق بیرون بروید.مظلوم و مظلومه کنار هم نشستند،چرا؟چون زهرا می خواهد وصیت کند.امیرالمؤمنین علیه السلام وصی اوست،می خواهد سفارش هایش را بنماید،لذا بچه ها از اتاق بیرون رفتند.امیرالمؤمنین کنار بستر زهرای مرضیه سلام الله علیها نشست: 1 « و ضمَُ راسَها عَلی صدره»اشک از گونه های فاطمه زهرا سلام الله علیها جاری شد،آقا هم اشک می ریخت و می گفت:فاطمه جان! من در فقدان تو گریه می کنم،برای نبود تو  و غربت خودم اشک می ریزم«أبکِی مَخافَةَ أن تَطُولَ حَیاتی» 2 چگونه بعد از این خانه و چهار یتیم و این سختی ها را تحمل کنم؟

گریزها و روضه های کوتاه و جانسوز برای شهادت امام حسین علیه السلام

دانلود
سؤال و جواب نوکر

نقل می کنند: محضر آقا سیدحمزه موسوی بودیم تعریف کردند: که یکی از بزرگان از شب اول قبر خیلی می ترسیدند یه شب در عالم خواب رسید به محضر ابی عبدالله و گفت: آقای یه عمره برات روضه می خوانم، برات روضه گرفتم، ولی از شب اول قبر می ترسم، امام حسین (علیه السّلام) فرمود: از کجای آن می ترسی؟ گفت از آن موقعی که دو تا ملک می آیند و سؤال و جواب می کنند و زبانم بند می آید، فرمودند: کدام ملک جرأت دارد که از نوکر من سؤال کند، سؤال و جواب آنها با ماست ....

منبع:کتاب گلواژه های روضه



نود حج و عمره

 پیامبر به عادت همیشه خود اظهار محبت به سیدالشهدا می نمود و با ایشان بازی می کردند، عایشه به پیامبر گفت: چقدر تو این کودک را دوست داری؟

حضرت فرمودند: وای بر تو .

چگونه دوستش نداشته باشم و از او خوشم نیاید و حال آنکه او میوه ی دل من و روشنی چشم من است.

بعد فرمودند: امت من بعد از من او را می کشند، هر کس بعد از وفاتش به زیارت او برود، خداوند در نامه ی عملش یک حج از حج و عمره های مرا می نویسد.

عایشه تعجب کرد و عرض کرد: یا رسول الله حجی از حج های شما ؟!

۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ . . . ۸ ۹ ۱۰
بسم الله الرحمن الرحیم

بوی عطرش به مشامم چو نسیم است خدا میداند

اهل عالم بدانید حسین شاه کریم است خدا میداند

ای دلم گرد یتیمی به من و تو به چه کار ؟

هر که ارباب ندارد یتیم است خدا میداند
موضوعات
Designed By Erfan Powered by Bayan